پیوند زندگی بومی به زندگی قرن 21 در استرالیا

گروه ترجمه: برایان لی هستم؛ در برومه استرالیا به دنیا آمدم، در شهر داربی بزرگ شدم و درحال حاضر در دجارینجین کامیونتی زندگی می‌کنم. دجارینجین در بالای شبه‌جزیره دمپایر قرار دارد. اینجا با نزدیک‌ترین شهر حدود ۲ هزار مایل فاصله دارد. من از سال ۱۹۹۲ خارج از اینجا زندگی می‌کردم. اینجا دهکده مادربزرگم و جایی است که مادرم در آن به دنیا آمده است.

من اینجا را ترک کردم و از منطقه خارج شدم تا ریشه‌هایم را پیدا کنم. زمانی که نوجوان بودم، به کوئینزلند رفتم و مردم با نگرش‌ها و نظرات متفاوتی را ملاقات کردم و متوجه شدم خارج شدن از «کنج راحتی» چه تجربیاتی برایم به ارمغان می‌آورد. این کار به من یاد داد چطور با دیگر مردم زندگی کنم. سپس به جنوب استرالیا و به داربی برگشتم و شغلی در مزرعه پرورش مروارید در این شبه‌جزیره پیدا کردم. کمی بعد به دهکده مادر و مادربزرگم بازگشتم و با تمام اعضای خانواده ارتباط برقرار کردم.

درباره نقش راهنمای گردشگری در این جامعه چیزهایی یاد گرفتم. سپس این نقش را به عهده گرفتم و یکی از راهنمایان جوان جامعه شدم.

کمپ جهانی کولجامان

دجارینجین یک فانوس دریایی دارد که در سال ۱۹۱۱ ساخته شده است. مردم محلی در دوره‌های مختلف زندگی این فانوس، آن را روشن نگه داشتند تا در حدود سال ۱۹۸۶ که این فانوس خودکار شد. مالکیت مطلق این منطقه به مردم داده شد و آنها تصمیم گرفتند یک تفریحگاه گردشگری در این منطقه ایجاد کنند. از آن زمان به بعد این منطقه به یک تفریحگاه گردشگری سازگار با محیط زیست و کمپ طبیعت وحشی به نام کولجامان تبدیل شده و از ۱۵ سال پیش فعال شده است.

اینجا یک مکان خاص است. آنچه کولجامان را منحصربه‌فرد می‌کند، محیط اطراف آن است. این کمپ در یک شبه‌جزیره قرار دارد؛ بنابراین می‌توان طلوع خورشید را در یک طرف اقیانوس و غروب را در طرف دیگر اقیانوس مشاهده کرد. اینجا مکانی است که در همه جهان شناخته شده و چندین جایزه برده است.

من در ۱۶ سال گذشته عضو هیات‌مدیره این کمپ شاهد رشد آن بوده‌ام؛ کمپی که به من انگیزه داده و ثابت کرده است راهی برای به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه وجود دارد. فکر می‌کنم برای جوانان جامعه یک الگو هستم و باید به آنها نشان دهم که مشاغلی در بخش گردشگری وجود دارد. با این مشاغل می‌توان زندگی راحتی ساخت. اما برای من فعالیت در زمینه گردشگری چیزی بیش از یک سبک زندگی است. در واقع برای من تمایل به انتقال دانش و تجربه است.

من کسب و کار گردشگری خودم را خارج از کولجامان به راه انداخته‌ام و فکر می‌کنم مردم به این نتیجه می‌رسند که اینجا مکانی است که افراد دیگر ندیده‌اند.

آرزوی من برای آینده این است که ببینم جوانان دست به‌کار می‌شوند و راهنماهای بخش گردشگری این شبه‌جزیره می‌شوند. امیدوارم روزی آنها به مدیران این تفریحگاه تبدیل شوند و دیگر جوانان باردی را با خود همراه کنند.

مردم ما هزاران سال است که بخشی از این سرزمین و این کشورهستند. به نظرم ما خود را معلم می‌دانیم. احساس می‌کنم باید دانشی که حول این کشور، حول سنت و فرهنگ به وجود آمده است، به مردم خارج از استرالیا نیز منتقل شود. من به شدت مشتاق زنده نگه داشتن این دانش هستم و خوشبختانه از طریق شغلم می‌توانم این کار را انجام دهم.

به گزارش «دنیای اقتصاد» کولجامان یک اسم باردیایی برای کیپ لوویک استرالیا است. در سال ۱۹۸۶ این سرزمین توسط کمیسیون توسعه آبوریجینا به نفع مردم آبوریجینا خریداری شد. درنتیجه این کمیسیون به همراه دیگر سازمان‌های دولتی و مردم باردی تصمیم گرفتند این منطقه را به یک مجموعه گردشگری تبدیل کنند که روش‌های سنتی را به زندگی قرن بیست و یکمی پیوند دهد. کنترل این پروژه به‌عهده مردم محلی گذاشته و تلاش شده است کمترین تاثیر منفی را بر محیط‌زیست داشته باشد؛ به‌طوری که گردشگران بتوانند زیبایی یک منطقه محلی را تجربه کنند و در فعالیت‌های منحصربه‌فردی که مجموعه ارائه می‌کند، شرکت کنند.

سازمان جهانی جهانگردی در سال ۲۰۱۳ کتابی منتشر کرد که در آن تجارب مردمی از مکان‌های مختلف دنیا را که در بخش گردشگری کشور خود فعال هستند، جمع‌آوری کرده است؛ «داستان‌های توریسم (چگونه گردشگری زندگی من ‌را غنی کرد؟)» نام این کتاب است که در واقع مجموعه‌ای از دلایلی را که می‌توان برای کار در بخش توریسم آورد، ارائه کرده است.