تسهیل ورود خارجی‌ها در احیای بناهای تاریخی

گروه گردشگری، شیما رئیسی: ۶ سال پیش برای نخستین بار به ایران سفر کرد و از آن پس تصمیم گرفت سفیر دوستی ایران در کشورش باشد؛ به این ترتیب که مردمان کشور کوچکش را برای سفر به ایران دعوت می‌کرد و در همین راستا تورهایی برای گردشگران علاقه‌مند به دیدار از ایران ترتیب داد. ادیتا موراسکایتر، اهل لیتوانی است؛ کشوری با ۲/ ۳ میلیون نفر جمعیت، در شمال شرقی اروپا و بزرگ‌ترین و جنوبی‏ترین کشور در میان سه جمهوری حوزه بالتیک. او در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» از زمانی گفت که مادربزرگش او را در دامان می‌گرفت و برایش شعر فارسی می‌خواند؛ زمانی که در مدارس شوروی آن زمان، اشعاری از شاعران فارسی زبان همچون خیام تدریس می‌شد. این عجین شدن با روح و جان فرهنگ پارسی، سفر به ایران را در زمره رویاهای کودکی‌اش قرار داد. در ادامه گفت‌وگوی «دنیای‌اقتصاد» را با این تورگردان لیتوانیایی خواهید خواند. خانم موراسکایتر، در این ۶ سال و اندی که به ایران رفت و آمد دارید و به صورت تخصصی با مقوله گردشگری سر و کار دارید، چه تغییراتی را در این حوزه شاهد بوده‌اید؟

در سال‏های نخست، ایران خالی از گردشگر بود و ورود ما به هر شهر و مکانی مانند خبری مهم در آنجا انعکاس می‌یافت؛ اما در دو سال اخیر وضع فرق کرده و مکان‌های گردشگرپذیر مملو از گردشگران خارجی است. تغییر مهم دیگر افزایش تعداد هتل‌ها است. البته باید بگویم همچنان در برخی استانداردهای این صنعت به‌ویژه در بخش هتلداری، فاصله با استانداردهای جهانی محسوس است.

سالانه چند گردشگر از لیتوانی، ایران را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب و خدمات ارائه شده را چگونه ارزیابی می‌کنند؟

کشور من کشور کوچکی است؛ با این‌همه به‌طور میانگین سالانه هزار نفر از لیتوانی به ایران سفر می‌کنند و از دیدن زیبایی‌ها و مظاهر تاریخی و فرهنگی این سرزمین حیرت‌زده می‌شوند و من فکر می‌کنم هرکدام از آنها تبدیل به سفیر ایران در لیتوانی خواهند شد. در پاسخ به قسمت دوم سوال شما باید بگویم که اگر چه خدمات ارائه شده در ایران با استانداردهای جهانی فاصله دارد؛ اما غالب گردشگرانی که ایران را به‌عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب می‌کنند، بیش از آنکه به دنبال دریافت خدمات و سرویس‌های لوکس و مدرن باشند، ایران را به خاطر ایران بودنش انتخاب می‌کنند. با این‌همه مسلم است اگر امکانات بیشتری فراهم شود و فضاهای پذیرایی و اقامتگاه‌های استاندارد توسعه یابند، انواع مختلفی از توریسم در ایران شکل خواهد گرفت و تعداد گردشگران ورودی که اهداف مختلفی از سفر به ایران دارند افزایش خواهد یافت.

ارزیابی شما از شکل و استاندارد موزه‌ها و اماکن تاریخی چیست؟ یعنی همان چیزی که به زعم شما عمده گردشگران برای بازدید از آنها به ایران سفر می‌کنند؟

این سوال شما من را بسیار دلگیر می‌کند. چرا که من را به یاد خانه‌های قدیمی رها شده در بافت قدیمی شیراز، شهر مورد علاقه‌ام، می‌اندازد. همچنین شوشتر، شهری تاریخی که نیازمند توجه است. باید این سرمایه‌ها را دریافت و این امکان به وجود آید که سرمایه‌گذاران خارجی بتوانند در خانه‌های تاریخی سرمایه‌گذاری کنند و به این ترتیب جلوی از دست رفتن این بخش مهم از تمدن بشری گرفته شود.

آیا تورهایی با مقاصد دیگر نیز در برنامه‌های کاری شما تعریف شده است؟

بله ما به کشورهای دیگر نیز سفر طراحی می‏کنیم، ولی اولویت کاری ما تورهایی به مقصد ایران است و تقریبا در تمام ایام پیک سفر در ایران هستم و برنامه‌های بسیاری برای گسترش تورهای گردشگری در ایران دارم و پروژه‌های بسیاری را برای توسعه تعاملات گردشگری و فرهنگی میان ایران و لیتوانی در سر می‌پرورانم.

می‌توانید کمی بیشتر از برنامه‌های اجرا شده یا در دست اقدام و نیز ایده‌هایتان برای ما بگویید؟

البته. بیش از هرچیز مایلم در مورد کلوپی که در لیتوانی تشکیل داده‌ایم صحبت کنم؛ کلوپی که با هدف آشنایی هرچه بیشتر مردم لیتوانی با ایران و ایرانیان تشکیل شده است و ما از طریق آن سعی می‌کنیم اخبار و مسائل ایران را منتشر کنیم که این می‌تواند گام نخست برای برقراری تعاملات فرهنگی بین مردم این دو کشور باشد. همچنین من همیشه به دنبال یک راه و اقدام جدید برای نشان دادن فرهنگ ایران در لیتوانی هستم. از جمله برگزاری جشن نوروز در دانشگاه، نمایشگاه عکس و انعقاد قراردادهای همکاری برای ساخت فیلم و کنسرت که برخی از آنها تاکنون محقق شده و ما به دنبال عملی شدن اتفاقات خجسته دیگر هستیم. در کنار همه اینها و بسیاری طرح‌های کوچک و بزرگ دیگر، من یک پروژه رویایی دیگر را دنبال می‌کنم و آن هم طرح و پیگیری امکان خواهرخواندگی شهر شیراز و ویلینوس در لیتوانی است؛ چرا که من فکر می‌کنم روح دو شهر شیراز و ویلینوس بسیار به هم نزدیک است.

پیشتر اشاره کردید که در دو سال اخیر شاهد تفاوت‌های زیادی در زمینه گردشگری ایران بوده‌اید؛ علت اصلی تغییرات به وجود آمده را چه می‌دانید؟

فکر می‌کنم که این تفاوت‌ها نتیجه رویکرد جدید دولت باشد؛ از جمله اینکه محدودیت‌ها بسیار کمتر شده است؛ برای مثال، گردشگرانی که پیش از این می‌خواستند به صورت انفرادی به ایران سفر کنند نمی‌توانستند به‌راحتی ویزای فرودگاهی بگیرند و از این جهت با مشکلات زیادی دست به گریبان بودند. بنابراین باید بگویم که اتفاق بسیار مهم در این حوزه برمی‌گردد به پروسه اخذ ویزا؛ پروسه‌ای که در گذشته بسیار وقت‏گیر بود اما در حال حاضر بسیار کوتاه شده است. با این توضیح که البته هنوز هم این روند در مقایسه با دیگر کشورهای جهان بسیار سخت‌تر و زمان‏برتر است.

نکته بعدی اما مربوط می‌شود به تغییر جو روانی دنیا نسبت به ایران. از آنجایی که ایران در مسیر ترمیم و گسترش روابط با جهان قدم برداشته، نگاه دنیا نیز در مقابل نسبت به این کشور روشن‌تر شده است. به دنبال این تغییر، گردشگران زیادی خواهان و مشتاق سفر به ایران هستند که در کنار تسهیل روندهای موجود برای ورود به ایران، اراده هرچه بیشتر دولت را می‌طلبد، اما در کنار این نکات مثبت روند رو به رشد گردشگری ایران، باید به یک جنبه منفی که مرا بسیار ناراحت می‌کند نیز اشاره کنم؛ وضعیت گردشگری ایران در حال تقلیل یافتن به گردشگری کشورهایی همچون مراکش و مصر است.

از چه نظر گردشگری ایران دارد شبیه به گردشگری مراکش و مصر می‏شود؟

منظورم از این تشبیه در واقع پول محور شدن گردشگری ایران است!

خب مگر در کشورهای دیگر این‌گونه نیست؟ همه کشورها به دنبال افزایش درآمدهای خود از بخش گردشگری هستند و کلیه سیاست‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایشان هم در همین راستا است؛ غیر از این است؟

البته که نه. اما منظور من چیز دیگری است؛ مثلا وقتی شما به عنوان گردشگر وارد مصر می‌شوید، احساس می‌کنید که همه به چشم کیسه‌های پر از پول به شما نگاه می‌کنند و کلیه تعاملات و توجهشان نیز در همین راستا است و مسلما این احساس چندان خوبی به گردشگر نخواهد داد؛ چیزی که شما به‌عنوان گردشگر در ایران احساس نمی‌کردید و از دیدگاه من این یکی از باارزش‌ترین و ناب‌ترین جاذبه‌های گردشگری ایران بودو اکنون در حال کمرنگ‌ شدن است.

علت آن را چه می‌دانید؟

فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین دلایل آن شرایط بد اقتصادی در سال‌های اخیر بوده است؛ البته باید تاکید کنم که بخشی از این تغییر نیز نتیجه اجتناب‏‏ناپذیر توسعه گردشگری در هر کشوری است، اما بسیار مشتاقم که از طریق این رسانه از دولت ایران بخواهم که روح بخشندگی، این سرمایه ارزشمند را به‌عنوان جز جدایی‌ناپذیر فرهنگ ایرانی که خود بهترین مبلغ برای گردشگری ایران است، دریابد و آن را تقویت کند.