گروه تاریخ و اقتصاد: لوطیان از گروه‌های تهیدست شهری محسـوب می‌شـدند کـه در فقـدان نظمیـه‌ای کارآمد، معمولا در آشوب‌ها و تنش‌های اجتماعی و سیاسی در معرکه حضور می‌یافتنـد. جز تعداد کمی از لوطیان که از طبقات نسبتا مرفـه جامعـه بودنـد اکثریـت آنان از طبقات فرودست و محلات پایین شهر محسوب می‌شدند که به واسـطه بیکـاری و بطالت، به جنایت و رفتارهای ضداجتماعی سوق می‌یافتنـد.

بخشی از لوطیان به‌صورت دوره گردی به فروختن میوه، پنیر، کـره، آجیـل، قلیـان و چـای اشتغال داشتند. لوطیان معمولا شغل معین و ثابتی نداشتند؛ گاه به چندین حرفه کم و بـیش مجـاز از قبیـل تردسـتی، سمسـاری، دلالـی، نقـالی و چشم‌بندی روی می‌آوردند. از کارهای دیگر لوطیان می‌توان به طبـق‌کشـی، تـوت‌فروشـی، چغاله‌فروشی، بادبادک‌فروشی، فرفره‌سازی، پالوده‌ریزی و گردوفروشی اشاره کرد. گـاه کـه اندک سرمایه‌ای به دست می‌آوردند، دکان کوچکی باز کرده و در آن مشغول میـوه‌فروشـی، فرنی‌فروشی و آجیل‌فروشی می‌شدند. توده اصلی گروه‌های لـوطی‌گر را افرادی چون مردم زحمتکش، مزدبگیر (کارگرها)، ناطورها(نگهبان مزرعه)، سقاها، حمال‌ها، هیزم‌شکنان، سله‌کش‌ها، قاطرچی‌ها، شاطرها، ناوه‌کش‌ها، پیلـه‌ورهـا، فروشـندگان کـم‌مایـه دوره‌گـرد، مزدوران کارهای موقتی و به‌خصوص خیل بیکارها تشکیل می‌دادند. اما تشخیص خوب و بد در میان لوطیان بسیار سخت و دشوار بود، چنانکه ویلم فلور نوشته است: «مرزی که میـان یـک رابـینهـود و یـک دزد وجود دارد، بسیار ناچیز است.» فلور در نهایت بـا دیـدی منفـی تمـام لوطیـان را بـه «پدیـده شرارت» جامعه نسبت داده و از قول میگود (Migeod) لوطیـان را گروهـی بیکـار و دور ازمعنویات و مایوس از زندگی می‌داند.

- ایوانف، میخائیل سرگیویچ (1357). انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه آذر تبریزی، تهران: شبگیر ـ ارمغان.