قضیه پیله‌سوار و تلگرافخانه

گروه تاریخ و اقتصاد: بخش چهارم (پایانی) از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را می‌خوانید در روز پنج‌شنبه، ۸ خرداد ۱۲۸۷ شمسی‏: رئیس: بر حسب اظهار آقاى مستشارالدوله در جلسه قبل جناب وزیر امور خارجه احضار شده‌اند به جهت توضیحات پیله‌سوار و حال مدتى است تشریف آورده‌اند.

مستشارالدوله: چند روز قبل در باب قضیه ناگوار پیله‌سوار که یک نفر صاحب منصب روسى با ۶ نفر سالدات مسلح به‌عنوان اینکه اسبى از آنها به این طرف گذشته بود به خاک ایران وارد شده بی‌جهت یکى، دو نفر از رعایاى ایران را کشته بود بعد گویا چند نفر از شاهسون‌ها به حمایت کسان خود برآمده با آن صاحب منصب و سالدات‌ها نزاع کرده آن صاحب‌منصب و دو نفر سالدات مقتول‌شده به محض وقوع این قضیه جمع کثیرى از عساکر منظم روس وارد خاک ایران گشته گمرکخانه و چند قریه را نهب و غارت کرده و آتش‌زده جمعى را مقتول نموده بودند؛ در این باب از جناب وزیر امور خارجه توضیح خواستیم از راپورت‌هاى سالار موقر و حکومت اردبیل و غیره توضیحاتى دادند و عده اقدامات و توضیحات ثانوى فرمودند بعد معلوم شد مبصرالملک قونسول بادکوبه را براى تحقیقات محلیه مامور کرده بودند که از روى صحت و دقت راپورت بدهند، این بود راپورتى که ایشان داده بودند در جلسه قبل قرائت شد لازم بود که این مساله کشته شدن یک نفر صاحب‌منصب که یکى، دو نفر از رعایاى ایران را کشته و خود هم کشته شده در همان حال طبیعى محدود مانده مثل وقایع سرحدى که در سنوات سابقه اتفاق می‌افتاد به همان ترتیب سابق به ترتیب کمیسیون اصلاح می‌شد، ولى متاسفانه از قرار معلوم یک نفر سردار روسى با دو، سه هزار قشون منظم به سرحد ایران آمده و اولتیماتوم محتواى تکالیف شاقه به فرمانفرماى آذربایجان نوشته و از سیم ماه مه تا نهم مدت قرار داده، طورى که پس از رسیدن تلگراف به فرمانفرماى آذربایجان بدون معطلى اگر جواب ندهند آن مدت تمام می‌شد و آن صاحب‌منصب در اتمام حجت که نوشته اظهار می‌دارد که اگر اقدامات نشود، من بى‌رحمانه به خاک ایران وارد شده چنین و چنان خواهم کرد، یعنى باز به جهت یک نفر رعایاى بیچاره ایران را از اطفال و نسوان کشته و دهات را خواهیم سوزانید و حال آنکه این ترتیب موافق هیچ قانونى نیست که به واسطه یک نفر مقصر و حال آنکه مقصر هم نبوده و در مقام مدافعه برآمده، زیرا که بدوا تجاوز از صاحب‌منصب و سالدات روسى شده بر فرض تقصیر هم باز هیچ قانونى هم چنین کارى را تجویز نمی‌نماید!

حسینقلى خان نواب: از قرار راپورتى که مامور ایران داده بود یکصد و هفتاد و پنج هزار تومان به اهالى پیله‌سوار خسارت وارد آمده و خسارت گمرکخانه هم هنوز معین نشده! باید این نکته را هم جناب وزیر در نظر داشته باشند که در این باب هم اقدامات بنمایند.

آقا سیدحسن تقى‌زاده: آن توضیحات که وکلا از بابت نهب و قتل و غارت از جناب وزیر امور خارجه می‌خواستند و فرمودند که نمی‌توانم توضیح دهم. بنده نمی‌خواهم ولى آنچه بر سر آن بیچاره‌ها وارد آمده براى این است که همدرد بشوند با آن کسانى که این‌گونه مصائب بر آنها وارد آمده آنچه خواسته‌اند کرده‌اند و اسم این بیچاره‌ها را وحشى و دزد گذاشته‌اند که هر قدر صدمه به آنها وارد آمده بگویند براى تنبیه و سیاست بوده دولت ترانسوال که به همین اسم از میان رفت و بعد استقلال پیدا کرد حالا این خبر را بشنود می‌داند حق با این بیچاره‌ها است. حالا آنها اگر از هیچ جا امید ندارند اما از عالم ناامید نیستند، زیرا در عالم هست جایى که حق را از باطل جدا نماید و قانون اسلام هم نمی‌تواند این مطلب را تحمل نماید که این‌طور ظلم بر یک جماعتى وارد شود و باید یک محکمه را معین کرد تا تحقیق نمایند و معلوم شود که حقانیت با ما بوده و این ظلم بى‌اندازه بدون جهت بر این جماعت واقع شده تا اینکه نگویند یک جمعى متمدن آمدند و یک عده وحشى را سرکوبیدند و تنبیه کردند حالا اگر شمشیر تند وزیر امور خارجه تند و تیز نیست قلم ایشان باید باشد و مظلومیت ما را به تمام عالم مدلل و ثابت دارد.