گروه بنگاه‌ها- زهرا مجتهد: عوارض صادرات سنگ‌آهن برای سال 93 را می‌توان یکی از اولین چالش‌های بخش خصوصی با دولت یازدهم دانست. از یک سو دولت یازدهم با شعار حمایت از بخش خصوصی و رونق کسب‌و‌کار، کار خود را آغاز کرد و از سوی دیگر کمبود منابع مالی این دولت را وادار کرد تا در بودجه سال آینده فشار زیادی را برای انواع عوارض و مالیات پیش‌بینی کند. در این میان همه چیز از زمانی آغاز شد که جعفر سرقینی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد که از سال آینده برای صادرات سنگ‌آهن عوارض وضع می‌شود. البته شکل ظاهری قضیه حکایت از این داشت که این اقدام می‌تواند مانع از «خام‌فروشی» در کشور شود، اما به نظر می‌رسد که اهداف دیگری پشت این تصمیم باشد که کسب درآمد برای دولت و کمک نسبی به برخی شرکت‌های فولادی می‌تواند از اهداف جنبی این تصمیم به شمار آید. در سمت مقابل بخش خصوصی در برابر این تصمیم با رویکردی متفاوت ظاهر شد.
اگرچه انتظار می‌رفت این بخش که در سال ۹۱، ۱/۲۰ میلیون تن و در ۹ ماه اول سال ۱/۱۶ میلیون تن صادرات سنگ‌آهن داشته برخوردی بسیار محکم با این تصمیم داشته باشد، اما تقریبا تشکل‌های بخش خصوصی به جز جلسات کارشناسی با برخی مقامات دولتی اقدام خاصی انجام ندادند و این در حالی است که اقداماتی نظیر جلسات با سایر مسوولان غیر‌دولتی یا رده بالای دولتی، مصاحبه‌های متعدد با خبرنگاران و هشدار نسبت به عواقب این تصمیم می‌توانست موثرتر باشد. البته انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ‌آهن تصمیم گرفت تا راه مدارا را با دولت در پیش بگیرد، اگرچه اتحادیه صادرکنندگان و تولیدکنندگان مواد معدنی مواضع سخت‌تری را اتخاذ کرد اما در اینجا چند سوال بدون پاسخ مانده است.
۱) چگونه در حالی که دولت در سطح کلان مالیات از صادرات را برای ۹۳ حذف کرده و به دنبال توسعه صادرات است، برای صادرات سنگ‌آهن نه تنها جایزه صادراتی در نظر نمی‌گیرد، بلکه به دنبال تعیین عوارض است؟
۲) دولت یازدهم و مسوولان آن شباهتی به مسوولان دولت دهم ندارند و رده‌های مختلف و لایه‌های بالایی و میانی این دولت مملو از مدیران با سابقه، طرفدار بخش خصوصی و مخالف سازوکارهای محدودکننده است، چرا بخش خصوصی ما از این فرصت طلایی برای رفع این مشکل خود استفاده نمی‌کند؟
۳) کاهش ارزش دلار از یک سو و هزینه‌های سنگین استخراج و انتقال سنگ‌آهن برای صادرات از سوی دیگر، این احتمال را ایجاد می‌کند که صادرات سنگ‌آهن برای سال ۹۳ چندان به صرفه نباشد و نتواند متحمل عوارض ۱۰ درصدی بشود. در این صورت کسی پیش‌بینی کرده که ده‌ها میلیون تن سنگ‌آهن تولیدی در کجا باید دپو شود؟ یا در صورت کاهش استخراج و تولید، تکلیف ده‌ها هزار شغل ایجاد شده در این بخش و هزاران دستگاه ماشین آلات آن چه می‌شود؟
۴) حتی در صورت لغو تحریم‌ها و سرازیر شدن انبوه دلار و ریال به اقتصاد ایران، کارخانه‌های فولادسازی ما زودتر از سال ۹۴ به بهره‌برداری نخواهند رسید و تازه آن زمان نیز بخش بزرگی از آنها با ظرفیت کامل خود به بهره‌برداری نمی‌رسند. پس تکلیف ظرفیت ۵۰ میلیون تنی سنگ‌آهن کشور چه خواهد شد؟