رنگ فریاد می‌زند

ترانه صادقیان بروجنی- درباره نمایشگاه مروری هانیبال الخاص در گالری باران، راستش یک کم سخت است. بالاخره من شاگرد هانیبال بوده‌ام او برای من و خیلی‌ها استاد و برای بچه‌هایمان عمو هانیبال است. پس اگر تعریف و تمجید کنم، لابد می‌گویند این که جزو دار و دسته الخاص است، باید تعریف کند و اگر هم غیر از این بگویم، خواهند گفت: عجب آدم ناسپاسی. مهربانی، عشق به زندگی و انسان‌ها و دوام (به یک معنی وفاداری)، اینها انگیزه‌های هانیبال الخاص برای زندگی و نقاشی هستند. در این نمایشگاه (به خصوص در این نمایشگاه) تو متوجه طیف وسیعی از کاربرد تکنیک‌ها، مهارت‌ها و نامهارت‌ها می‌شوی. ممکن است از خودت بپرسی او که می‌تواند با مهارت نقاشی کند، چرا در بعضی کارهایش کاملا کودکانه و ناشیانه نقاشی کرده است؟ چرا بعضی کارهایش کاملا اتفاقی به نظر می‌رسد؟

دلایل متفاوتند. در برخی کارها الخاص مهارت را فدا کرده است؛ فدای راحتی، جاری بودن، مفهوم و... در بعضی کارها نامهارت یک تکنیک است که در جای خود هانیبال از آن با مهارت استفاده کرده است. البته پیش آمده که هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نقشی نداشته و هانیبال بد نقاشی کرده است؛ اما این که آن کارها را در نمایشگاهی بگذارد و یا اصلا نگه دارد، شک دارم. این طور نگاه به کارهای هانیبال که دریافت و درک آنها سهل و ممتنع هستند، من را متوجه روح زیبا و انسان‌دوستی وسیعی که در کارها جریان دارد، می‌کند. تکنیک هانیبال نو است. او این تکنیک را در نقاشی پس از تجربه‌های فراوان اختیار کرده است. تجاربی که او در گذشته در زمینه اینستالیشن، پرفورمنس، ویدئو آرت و غیره داشته است. در مورد مساله اتفاقی بودن یا به نظر رسیدن، باید بگویم اتفاق جزئی از تکنیک خاص او است که آن را به شاگردانش هم آموزش می‌دهد. اتفاق می‌تواند او را مستقیما به دنیای ناخودآگاهش و منبع بی‌کران الهام هنری نزدیک کند؛ اما چیز دیگری که او را به الهام هنری نزدیک می‌کند و اتفاقا این را هم به اصرار به شاگردانش تدریس می‌کند، دیوانه‌وار کار کردن است. نمی‌شود درباره هانیبال حرف زد و این‌گونه نبود. باید بگویم که نگاه به زندگی و منش او برای شاگردانش بیش از درسی که سرکلاس می‌گرفتند، اهمیت داشت و دارد. این برای شاگردانش نکته‌ای کلیدی است و برای درک و ارتباط برقرار کردن با کارش هم بسیار مهم است.

چیز دیگری هم باید درباره کار او بگویم، او در کار پیر نمی‌شود. برعکس، سال به سال جوان‌تر و حتی کودک می‌شود؛ به سادگی و توانایی کودک. به رنگ‌هایش نگاه کنید. در کارهای اخیرش رنگ فریاد می‌زند و کودک وجودش کاملا خودنمایی می‌کند. چیز دیگر، این که کار او اجتماعی است و مسوولانه. هرگز نقاشی به خاطر نقاشی را قبول ندارد. می‌توانی این را در هر دوره‌ کاری‌اش ببینی. نگاه او طرف اقلیت‌ها، نادارها، آدم‌های رنج دیده و مورد آزار و طرف ملت‌های جنگ دیده و فقیر است. این را هیچ وقت کهنه املی و غیر روشنفکرانه ندانسته است.باید بگویم این نمایشگاه بسیاری از جنبه‌های کار الخاص را در خود دارد. نمایشگاهی است که آدم سیر از آن بیرون می‌آید. برای شناخت و قضاوت درباره الخاص دیدنش را توصیه می‌کنم.