سوئد در مسیر ناتو

گروه جهان: در سوئد یک بحث ملی بسیار قوی در جریان است و آن مبتنی بر این است که آیا سوئد باید به همکاری‌های نظامی ناتو بپیوندد یا نه؟ استکهلم به‌طور ناگهانی با یک مشکل نگران‌کننده روبه رو شده است: سیل اطلاعات تحریف شده و بسیار نادرست در شبکه‌های اجتماعی ذهن افکار عمومی را درخصوص این مساله مشوش کرده است.

در این خصوص ادعا می‌شود اگر سوئد عضوی از نیروهای ناتو شود، این سازمان می‌تواند زرادخانه‌های هسته‌ای خود را به این کشور هم منتقل کند و در این صورت می‌تواند از این کشور به روسیه حمله کند. در این زمینه گفته می‌شود که در صورت پیوستن سوئد به ناتو برای حمله به روسیه دیگر نیازی به اجازه دولت این کشور وجود ندارد. همچنین شایع شده است اگر سوئد عضوی از ناتو شود سربازان کشورهای عضو سازمان ناتو می‌توانند زنان سوئدی را مورد تجاوز قرار دهند؛ بدون اینکه ترس از شکایت قضایی داشته باشند. تمام این موارد اشتباه است، اما این دروغ‌ها ابتدا از رسانه‌های سنتی آغاز شد و وزیر دفاع این کشور «پیتو هالتکوویست» در سراسر کشور سخنرانی‌هایی داشته و در این خصوص توضیحات کافی را ارائه داده است.

مارینته نی رادبو، سخنگوی وزیر دفاع سوئد می‌گوید: «مردم هنوز عادت نکرده‌اند و ترس دارند و باید بدانند چه چیزی را باور کنند و به چه چیزی باور داشته باشند.» مواردی از این دست اتفاق می‌افتد، اما مقامات سوئدی قادر به تفکیک گزارش‌های درست از گزارش‌های غلط نبودند. اما بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان در آمریکا و نیروهای اطلاعاتی اروپا به‌عنوان یک مظنون به روسیه نگاه می‌کنند؛ زیرا این کشور دوست ندارد تا ناتو گسترش پیدا کند و این موضوع در راس برنامه‌های سیاست خارجی ولادیمیر پوتین قرار دارد. پوتین پیش‌تر نیز نشان داده در این زمینه جدی است و حتی براساس گزارش‌های احتمالی که گفته می‌شد گرجستان احتمال دارد به ناتو بپیوندد دست به اشغال این کشور زد.

در کریمه، در شرق اوکراین و حالا سوریه، مسکو مجهزترین و مدرن‌ترین تسلیحات خود را مستقر کرده و در حال عرض اندام کردن خود و تسلیحاتش است. اما به دلیل فقدان قدرت اقتصادی بعید است این کشور به اروپا یا ایالات‌متحده حمله کند. در مقابل این کشور برنامه‌ای وسیع برای مسلح کردن خود دارد و از شیوه‌هایی مانند ایجاد شک و شبهه و تفرقه‌افکنی استفاده می‌کند. هدف روسیه این است که اتحاد بین کشورهای عضو ناتو را تضعیف کند و مشکلات داخلی خود را هم فرافکنی کند. گلب پاولوسکی، کسی که پیش از سال ۲۰۰۸ دستگاه اطلاعات کرملین را تاسیس کرد، می‌گوید: «مسکو امور جهانی را به یک شکل ویژه عملیاتی می‌بیند و صادقانه هم معتقد است این عملیات ویژه توسط غربی‌ها در حال اجراست.» او ادامه می‌دهد: «می‌دانم که داستان‌های ساختگی بیشتری هم در مرکز توجه مسکو قرار دارد که دوست دارد آنها را هم اشاعه دهد.»

اشاعه اخبار دروغ مورد تازه‌ای نیست، این شیوه برای اتحاد جماهیر شوروی سابق یک رویکرد ایدئولوژیک در دوران جنگ سرد به حساب می‌‌آمد و حالا هم فریبکاری به‌عنوان یک رویکرد مهم در دکترین نظامی روسیه قرار دارد که برخی کشورها را با همین وسیله مورد هدف خود قرار داده است. جریان داستان‌های گمراه‌کننده و نادرست در اتحادیه اروپا آنچنان قوی است که کشورهای عضو این اتحادیه و ناتو دفاتری برای ردیابی آن تاسیس کرده‌اند. ادعاهایی که عمدتا از سوی روسیه مطح می‌شود و وظیفه این دفاتر ردیابی و شناسایی این داستان‌های جعلی است.

روش‌های مخفی روسیه در آمریکا هم موثر واقع شده است تا جایی که مقامات آمریکایی می‌گویند که روسیه در پشت افشای ایمیل‌های کمیته مرکزی حزب دموکرات‌ آمریکا قرار دارد و عقیده مقامات آمریکایی این است که روسیه به‌دنبال تضعیف جایگاه هیلاری کلینتون است. کرملین برای رسیدن به اهداف خود از اسپوتنیک که یک آژانس خبری است و راشا تودی که شبکه تلویزیونی است استفاده می‌کند. در مورد سوئد این کشور از طریق کانال‌های مخفی استفاده کرد که تقریبا برای کشورهای اروپایی قابل ردیابی نبوده‌اند. ویلهلم اونگ، سخنگوی سرویس امنیتی سوئد می‌گوید: روسیه با استفاده از هر دو وسیله (کانال‌های آشکار و کانال‌های مخفی) سوئد را مورد یک حمله همه‌جانبه قرار داده است.

سرویس امنیتی سوئد در گزارش سالانه خود درخصوص اقدامات روسیه بیانیه‌ای صادر کرده که در آن گفته است: روسیه از هر وسیله‌ای از جمله اینترنت برای پروپاگاندا و ارائه اطلاعات غلط استفاده کرده است. شبکه‌هایی مانند اسپوتنیک و راشا تودی نیز در این زمینه کمک دست کرملین بوده‌اند. کارشناسان گفته‌اند هدف بنیادین روسیه از فریبکاری تضعیف نسخه رسمی از حوادث است و حتی اگر جریان واقعی اطلاعات هم وجود داشته باشد، روسیه به موازات آن یک جریان خبری جعلی ایجاد می‌کند تا ارزش آن اطلاعات رسمی و واقعی از بین برود.

مهم‌ترین ارائه اطلاعات غلط و فریبکاری در سال ۲۰۱۴ رخ داد و آن هم زمانی بود که این خبر اشاعه پیدا کرد که روس‌ها نیروهای خود را برای تسخیر شبه جزیره کریمه در آنجا پیاده کرده‌اند. در آن تابستان روسیه مجموعه‌ای از روایات را به رسانه‌ها پمپاژ کرد تا جریان اصلی رسانه‌ای گم شود. از جمله این موارد می‌توان به منهدم کردن هواپیمای خطوط هوایی مالزی اشاره کرد. روسیه مدعی شده بود که پشت این حمله سی‌آی‌ای ایالات‌متحده قرار دارد، زیرا آمریکا و ارتش اوکراین گمان می‌کرده‌اند این هواپیما، حامل پوتین بوده است. بعدها که ابرها کنار رفتند، مشخص شد که نیروهای شورشی کم آموزش دیده به‌طور تصادفی با شلیک یک موشک روسی این هواپیما را ساقط کرده‌اند.

روسیه اما همیشه این اتهام را رد می‌کند که دست به اطلاعات می‌برد یا اطلاعات غلط اشاعه می‌دهد، در مقابل کشورهای دیگر را به «روس‌هراسی» متهم می‌کند. به‌عنوان مثال «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در یک جلسه خبری مدعی شده است که ارکستری منظم و هماهنگ در اروپا علیه روسیه در حال «ساز‌مخالف» نواختن است و با روس‌هراسی، مسکو را متهم به ارعاب و تهدید کشورهای اروپایی می‌کند.

ردیابی انفرادی فریبکاری اطلاعاتی کار سختی است، اما در سوئد کارشناسان پی به یک الگو بردند که به شدت شبیه الگوهای به کار گرفته از سوی کرملین است. آندرس لیندبرگ، وکیل و روزنامه‌نگار سوئدی می‌گوید: «سمت و سوی حرکت‌ها مشابه است. ریشه این کارها از سمت‌وسوی روسیه است. در این زمینه سایت‌های روسی یا سایت‌های دیگر به همین شیوه عمل می‌کنند. سپس اسناد جعلی و ساختگی از سایت‌های چپ افراطی یا راست افراطی سر بر می‌آورد. این سایت‌ها این داستان‌ها را منتشر می‌کنند و به تدریج خبر را اشاعه می‌دهند. از این‌رو رد اصلی این داستان در نزد مردم عادی گم می‌شود اما در مباحث امنیتی ردیابی این داستان‌ها بسیار اهمیت دارد.»

لیندبرگ می‌گوید: روسیه با موضوعات مختلف، اما با یک هدف یکسان اقدام به این کار می‌کند. کارشناسان هم می‌گویند روسیه حقایق را ارائه نمی‌دهد، بلکه حقیقت‌نمایی می‌کند. داستان از این قرار است که روسیه با ارائه این حقایق به ظاهر دست قصد دارد تنها یک چیز را عادی جلوه دهد: به هیچ چیز و هیچ‌کس اعتماد نکن. نظامی‌گری اطلاعاتی جزو ابداعات پروژه‌های کرملین نیست، اما همواره به‌عنوان بخشی از دکترین نظامی روسیه مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا برخی از چهره‌های ارشد نظامی این شیوه را یک «شیوه سرنوشت‌ساز» در میادین نبرد خوانده‌اند. ژنرال والری گراسیموف، فرمانده ارشد روسیه در سال ۲۰۱۳ در یک مقاله نوشت: نقش وسایل غیرنظامی برای رسیدن به اهداف سیاسی و استراتژیک رشد داشته است و به اندازه یک سلاح موثر هستند.

برای روسیه اروپا هدف نخست است؛ جایی که راست‌های افراطی در حال رشد هستند و بر میزان افرادی که مخالف اروپای واحد هستند افزوده می‌شود. در این‌باره سال گذشته پارلمان اروپا، روسیه را متهم کرد که از گروه‌های افراطی در اروپا حمایت مالی می‌کند. برای مثال، فاش شده است که روسیه به جبهه ملی فرانسه که یک گروه افراطی است ۱۱ میلیون دلار وام داده است. پاتریک اوکسانن، سردبیر یک گروه رسانه‌ای به نام «MittMedia» می‌گوید: روس‌ها با هر کسی که از دموکراسی یا لیبرالیسم نفرت دارند خوب گرم می‌گیرند و برای همین چپ‌ها و راست‌های افراطی همیشه در تور روسیه گیر می‌افتند. روسیه قصد دارد تا اروپا را در برابر موضوع مهاجرت و تروریسم ضعیف جلوه دهد و کشورهای اروپایی را عروسک خیمه شب بازی این کشور معرفی کند.

در آلمان بعد از اینکه یک دختر ۱۳ ساله ادعا کرد که از سوی مهاجرین مورد تجاوز قرار گرفته، نگرانی‌ها درخصوص حضور مهاجرین در این کشور افزایش یافته است. این هم البته داستانی بود که سایت‌های روسی به آن دامن زدند. حتی بعد از اینکه پلیس آلمان این داستان را ساختگی اعلام کرد، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه همچنان به شماتت آلمان ادامه می‌داد. در بریتانیا نیز یک خبرگزاری انگلیسی زبان روس‌ها در جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا نقش فعالی داشت و به شدت از کارزارهای جدایی‌طلبان دفاع می‌کرد. در چک ۴۰ سایت فعال نزدیک به روسیه وجود دارند که آمریکا، اتحادیه اروپا و مهاجران را به‌عنوان خائنان معرفی می‌کنند.

در مانور نظامی ماه ژوئن نیز در سایت‌های نزدیک به روسیه این ادعا مطرح شد که ایالات‌متحده از طریق متحدانش، اروپا را تحت کنترل خود دارد و آلمان نیز به‌عنوان یک پلیس وظیفه‌شناس این کنترل را در دست دارد. این اطلاعات دستکاری شده و غلط در سوئد نیز بازتاب داشت و اعلام شد که قرار است در سوئد زرادخانه هسته‌ای ناتو مستقر شود و از آنجا به روسیه حمله شود، بی‌آنکه اجازه دولت سوئد را داشته باشد. در یک نظرسنجی انجام شده در پراگ مشخص شده است که ۵۱ درصد مردم این کشور، نقش آمریکا را در اروپا منفی ارزیابی می‌کنند. در این نظرسنجی همچنین مشخص شده است که تنها ۳۲ درصد از مردم مدافع اروپای واحد هستند و در حدود یک چهارم از مردم هم به اطلاعات دست‌کاری شده باور دارند. یاکوب ژاندا، معاون یک اتاق فکر در پراگ می‌گوید: «این نظرسنجی نشان می‌دهد که چگونه باور عمومی به‌وسیله اطلاعات غلط و دستکاری شده تغییر می‌کند.»