هیاهو بر سر هیچ!

گروه ورزش: بالاخره تمام شد. روز بیست و نهم مهر ماه بود که تنها چند دقیقه به آغاز دیدار دو تیم پرسپولیس و سایپا از هفته دوازدهم لیگ برتر، شبکه سوم سیما با پخش زیرنویس‌هایی مدعی شد پخش زنده این مسابقه به دلیل عدم همکاری فدراسیون فوتبال مقدور نخواهد بود. از آن روز به بعد دو هفته از مسابقات لیگ برتر و یک دور از رقابت‌های جام حذفی برگزار شد، اما حتی یک دیدار هم روی آنتن نرفت. با وجود این روز یکشنبه هفته جاری جلسه‌ای دیگر بین مسوولان فدراسیون و تلویزیون برگزار شد که طرفین در آن به توافق رسیدند و قرار شد مسابقات لیگ برتر از هفته چهاردهم یعنی پنج‌شنبه همین هفته دوباره به صورت زنده پخش شود. این پایان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های فوتبال ایران در تمام طول تاریخش بود؛ اختلافی که نه تنها میلیون‌ها نفر را متضرر کرد، بلکه در نهایت دستاورد چندان درخشانی هم برای این رشته ورزشی به همراه نیاورد. فوتبال و تلویزیون به خانه اول برگشتند، آن هم در حالی که فاتح اصلی، بدون شک صداوسیمای کشورمان بود!

پیروزی بزرگ تلویزیون

فدراسیون فوتبال در حالی پروژه ممانعت از حضور دوربین‌ها در ورزشگاه‌های کشور را کلید زد که مسوولانش مدعی بودند رقم واقعی حق پخش چیزی حدود ۱۶۰ میلیارد تومان است که تا وصول نشود، خبری از روی آنتن رفتن بازی‌ها نیست. با این حال اما، توافق هفته جاری بر سر رقمی بسیار نازل‌تر صورت گرفت. در مورد قرارداد جدید، روایت‌های مختلفی وجود دارد. مهدی تاج به عنوان رئیس سازمان لیگ ادعا می‌کند این قرارداد نسبت به نمونه مشابه در فصل گذشته ۳۰ درصد افزایش داشته، اما برخی محافل رسانه‌ای مثل خبرگزاری فارس از تنها ۱۰ درصد افزایش رقم خبر داده‌اند. در مجموع اگر پرداختی پارسال صداوسیما را حول و حوش ۲۰ میلیارد تومان در نظر بگیریم، با هر دو روایت، حق پخش جدید از ۳۰ میلیارد تومان تجاوز نخواهد کرد. واضح است که این اتفاق، بیشتر به منافع صداوسیما نزدیک است تا فدراسیون فوتبال!

فدراسیون کجای کار را اشتباه کرد؟

قطعا این شکست سنگین برای فدراسیون فوتبال می‌تواند از زوایای مختلفی قابل بررسی باشد. در مسیر جدال با صداوسیما، کفاشیان و دوستانش چند اشتباه استراتژیک داشتند: نخست اینکه آنها از عواقب تلخ عدم پخش مسابقات غافل ماندند. غیر از برخی مسائل فنی و انضباطی، مسلما مهم‌ترین پیامد منفی روی آنتن نرفتن بازی‌ها، آسیب دیدن شرکت طرف قرارداد در بحث تبلیغات محیطی بود. در واقع این شرکت توقع داشته تبلیغاتش مثل شرایط عادی از تلویزیون پخش شود و وقتی این اتفاق رخ نداده، بخشی از قرارداد مخدوش شده است. در این مورد گفته می‌شود عدم پخش مسابقات همین دو هفته، چیزی حدود ۶ میلیارد تومان از مبلغ پرداختی شرکت مزبور به فدراسیون کم خواهد کرد. دیگر اشتباه بزرگ فدراسیون هم البته این بود که آنها گمان کردند در صورت عدم پخش مسابقات فوتبال، حجم سفارش آگهی به تلویزیون کاهش چشمگیری خواهد داشت، در حالی که ابدا این‌طور نبود. در حقیقت مشتریان عمده صداوسیما را بانک‌ها و کارخانه‌های صنعتی تشکیل می‌دهند که تحت هر شرایطی به تلویزیون آگهی خواهند داد؛ نهایتا با تعرفه پایین‌تر! طی این مدت شبکه سوم هم سعی کرد حتی‌المقدور پخش مسابقات اروپایی را از شبکه ورزش پس بگیرد و بخش‌های جذاب برای آگهی‌دهندگان را در کنداکتورش حفظ کند. با این وضعیت روشن بود که فدراسیون فوتبال دیر یا زود عقب خواهد نشست.

تسلیم؛ میراث کفاشیان

یکی از تلخ‌ترین عوارض تسلیم شدن فدراسیون فوتبال اما این بود که از حالا به بعد این مجموعه نمی‌تواند در کشمکش‌هایش برای وصول حق پخش، از تهدید راه ندادن دوربین‌ها به استادیوم استفاده کند. در حقیقت پیش از این هر زمان بحثی بین فدراسیون و صداوسیما درمی‌گرفت، متولیان این رشته ورزشی به عنوان آخرین حربه، تلویزیونی‌ها را تهدید می‌کردند که اجازه پخش مستقیم رقابت‌ها را به آنها نخواهند داد. با این وجود اما اتفاقات این دو هفته به خوبی نشان داد بیشتر از آنکه صداوسیما محتاج پوشش مسابقات باشد، این فوتبال است که برای ادامه حیات و از دست ندادن درآمدهایی مثل تبلیغات محیطی به پخش زنده بازی‌های باشگاهی نیاز دارد. «تسلیم»، میراثی بود که از علی کفاشیان برای مسوولان بعدی فدراسیون فوتبال بر جای ماند؛ آنها که دیگر بعید است هنگام مذاکره با صداوسیما، توان استفاده از تهدید راه ندادن دوربین‌ها را داشته باشند!