اولین و مهم‌ترین بحث در اقتصاد بین الملل توجه به مزیت‌های نسبی و مطلق کشور و تمرکز اقتصاد ملی بر این مزیت‌ها است.
این مزیت‌ها در کشورهایی مانند ایران، علاوه بر منابع انسانی تحصیلکرده، موقعیت ژئوپلتیک و نیروی انسانی ارزان قیمت، بیشتر در حوزه منابع طبیعی و به ویژه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی تبلور یافته است. اما با توجه به تجربه داخلی و نیز با توجه به ادبیات اقتصاد منابع، این حوزه از دیرباز با محدودیت‌ها و ناکارآمدی‌های قابل توجهی مواجه بوده است، از همین روی توجه به این امر برای سیاست‌گذاران لازم و ضروری به نظر می‌رسد
نفت و گاز بلیه
یا موتور محرک اقتصاد

از نظر منابع نفت و گاز، ایران مقام دوم جهان را دارد. سهم خاورمیانه از منابع شناخته شده گاز جهان، حدود ۷۶.۱۸ تریلیون فوت مکعبTCM و معادل ۴۰ درصد است و سهم ایران از این منابع ۲۹.۶ TCM و معادل ۱۵.۶ درصد می‌باشد. سهم نفت ایران نیز با توجه به منابع شناخته شده، حدود ۱۵۱ میلیارد و ۱۷۰ میلیون بشکه و معادل ۹.۸ درصد منابع جهانی است. نکته مهم اینجاست که این منابع عظیم نفت و گاز به طور عمده با کشورهای همسایه مشترک بوده و در صورت عدم بهره‌برداری از این منابع کشورهای همسایه با استخراج سریع‌تر باعث از دست رفتن سهم ایران از این منابع خدادادی خواهند شد. از دیگر سو با عنایت به منابع عظیم نفت و گازهای غیرمتعارف شامل نفت‌های سنگین و اویل شیل و گاز شیل و مانند آن در امریکا، کانادا و کشورهای اروپایی به نظر می‌رسد با افزایش بهره‌وری مسیر استخراج نفت و گاز به سوی آن کشورها تغییر نماید و کشورهایی مانند ایران از قدرت انحصاری در تولید برخوردار نباشند. لذا حرکت به سمت بهره‌برداری بیشتر و بهینه از این صنعت اجتناب ناپذیر است. اما در مجموع، رشد و توسعه با تکیه بر منابع طبیعی دارای نظرات مخالف و موافقی است که باید به آنها توجه نمود. مخالفان رشد و توسعه بر مبنای منابع طبیعی، دلایلی را برای امکان ناپذیر بودن تکیه بر منابع ذکر می‌کنند:
نابودی منابع: به دلیل کمیابی منابع طبیعی، تکیه بر تولید و استخراج آنها باعث نابودی این منابع خواهد شد. مالتوس و سایر اقتصاددانان معتقدند اولا به دلیل کمیابی و ثانیا با توجه به سایر دلایل اقتصادی، تکیه بر استخراج منابع باعث کاهش بهره‌وری می‌شود. این واقعیت در مطالعات اخیر نیز ثابت شده است. دلیل دیگر مخالفان، ثروت‌های بادآورده ناشی از فروش منابع است که باعث تنبلی دولت‌ها و ملت‌ها می‌شود. به باور آنها این منابع کمتر می‌توانند با ایجاد پیوندهای پیشین و پسین اقدام به حرکت و جهش اقتصادی نمایند. بیماری هلندی، یکی دیگر از دلایل مخالفان توسعه برمبنای منابع طبیعی است. تجربه نشان داده است بسیاری از کشورها به دلیل منابع نقدی بادآورده و افزایش نقدینگی، به بیماری هلندی مبتلا می‌شوند.تکیه بر منابع باعث ایجاد نرخ پایین‌تر رشد اقتصادی شده و باعث می‌شود رابطه مبادله ودرآمدهای نسبی به مرور زمان به ضرر کشورهای دارای منابع باشد. افزایش حجم دولت از دیگر دلایل این گروه است؛ زیرا، در این کشورها تکیه بر درآمدهای ثابت باعث بزرگ شدن دولت و دیوانسالاری خواهد شد. علاوه بر اینها، این کشورها به دلیل وجود منابع انحصاری و درآمدهای فوق العاده، در معرض خطر جنگ و تهدیدهای خارجی و داخلی قرار دارند مانند تجزیه سومالی، جنگ های عراق و.... . نوسانات قیمتی نیز در زمره دلایل مخالفان است؛ زیرا، به دلیل تکیه کشورها بر منابع خاص، نوسانات قیمتی در این کشورها باعث تلاطمات اقتصادی زیادی شده و خواهد شد. علاوه بر این رشد و توسعه بر مبنای منابع موجب عدم توجه به سرمایه انسانی خواهد شد. در واقع تکیه بر درآمدهای مالی و فیزیکی باعث توجه کمتر به رشد منابع انسانی می‌شود. نمونه‌های ناموفقی مانند اعضاء اوپک نشان می‌دهد این کشورها علی‌رغم وجود درآمدهای بادآورده نفتی بیشتر به پروژه‌های عظیم و شهرت‌آور توجه می نمایند، بدون اینکه به مزیت‌های خاص خود توجه کرده و باعث شکوفایی اقتصادی بشوند.
در مقابل نظرات فوق، موافقان دلایلی به شرح زیر را بیان می‌دارند:
نخستین دلیل موافقان، افزایش قیمت نفت در سال‌های دهه ۱۹۷۰ و بعد از آن است. زیرا، این دوره نشان داد همیشه رابطه مبادله منفی نخواهد بود. همچنین ثروت ناشی از منابع می‌تواند به رشد سرمایه‌گذاری، امکان استفاده از تکنولوژی‌های برتر برای استخراج منابع و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه کمک نماید. نمونه‌های موفقی نیز در این زمینه وجود دارد که از آن جمله می‌توان به کشورهای ذیل اشاره کرد: آمریکا ( رشد درآمد منابع در این کشور باعث رشد صنایع بزرگ مثل فولاد، مس و... ، بهبود زیرساخت‌های دانش و آموزش، تربیت متخصصان و بسترهای قانونی گردید)؛ نروژ( رشد منابع در این کشور باعث پیشرفت آن در صنایع استخراج از جمله تاسیس شرکت بین‌المللی استات اویل و رشد قابل توجه در زمینه صنعت نفت گردید)؛ آفریقای جنوبی ( که رشد منابع در آن باعث رشد صنعت استخراج و... و نیز رشد بر اساس توسعه صادرات شد)؛ فنلاند (باتغییر از استخراج منابع چوب به سمت صنعت ارتباطاتICT حرکت کرد و هم اکنون یکی از قوی‌ترین کشورها در این زمینه است).
به نظر می‌رسد برای اینکه کشوری با منابع فراوان به یک اقتصاد رانتی تبدیل نشود، باید مراحل ذیل را برای توسعه طی نماید:
مرحله اول: رشد اقتصادی با استفاده از صنایع با فراوانی منابع؛
مرحله دوم: سرمایه‌گذاری مجدد در صنایع فوق‌الذکر و ارتقای آنها و ایجاد خوشه‌هایی از این صنایع؛
مرحله سوم: توسعه نوآوری‌ها و ارتقای سرمایه انسانی، کاهش وابستگی به مواد اولیه و دستیابی به تکنولوژی‌های بالاتر و کالاهای پیچیده‌تر.با توجه به اینکه مراحل فوق در قوانین برنامه های سوم، چهارم و پنجم توسعه و نیز در برنامه بیست ساله ایران دیده شده است، به نظر می‌رسد صنعت نفت و گاز تنها در صورتی می‌تواند به عنوان صنعت پیشتاز و موتور محرکه اقتصاد باقی بماند که در راستای مراحل زیر حرکت نماید تا به رشد و شکوفایی اقتصاد منجر شود.
در صنعت نفت، مسائلی مانند توجه به صنایع بالا دستی نفت مانند اکتشاف ، استخراج، ساخت تجهیزات و نظیر آن باید مورد توجه قرار گیرد و با استفاده از تجربیات شرکت‌های بزرگ نفتی به این باشگاه وارد شد. در زمینه گاز، علاوه بر پوشش خوبی که در داخل کشور انجام شده است توجه به صادارتنفت و گاز بلیه یا موتور محرک اقتصاد
آن از طریق خط لوله و یا تبدیل آن به مایع و جامد و به صورت LNG,NGL, CNG, LPG, و GTL (تبدیل گاز به مایعاتی مانند متانول و نفتا) باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا ورود به این حوزه، دستاورد عظیمی از تکنولوژی برای کشور به ارمغان خواهد آورد. در مراحل استخراج و بهره برداری توجه به تولید صیانتی، نگهداری بهینه منابع و حفاظت محیط زیست لازمه انجام کار است.
مهم‌تر از مراحل قبل توجه به صنعت عظیم پتروشیمی است، با استفاده از این صنعت می‌توان نفت و گاز را به حدود ۸۰ ماده دیگر تبدیل کرد که این مواد شامل ۶۲.۵ درصد پلاستیک، ۷درصد لاستیک، ۱۲.۵ درصد الیاف مصنوعی و سایر مواد پتروشیمی می‌باشد. با این کار واحدهای بالا دستی، واحدهای اصلی یا بنیادی، واحدهای واسطه‌ای، واحدهای نهایی و واحدهای پایین‌دستی در این صنعت فعال خواهند شد. در این خصوص می‌توان به اطلاعات دقیق و فنی وآمار و ارقام استناد نمود که با توجه به محدودیت های زمانی این کار انجام نشده است.
چنانکه ملاحظه شد بر اساس تجربیات جهانی توجه به مزیت‌های نسبی و منابع طبیعی و به ویژه صنایع نفت و گاز در کشورهای مختلف نتایج مثبت و منفی به ببار خواهد آورد. لذا در صورت طی مراحل به صورت صحیح می‌توان به عنوان موتور محرکه اقتصاد از این منابع استفاده نمود و به پیشرفت اقتصاد امیدوار شد. در غیر این صورت موهبت منابع تبدیل به بلای منابع خواهد شد.