استارت‌آپ‌هایی که تحولی شگرف خلق کردند
مترجم: مریم رضایی
افراد زیادی در اطراف ما هستند که رویای راه‌اندازی یک کسب‌وکار را در سر دارند. این رویاها معمولا در حد همان رویا باقی می‌مانند. اما در این میان افرادی هم هستند که با راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک و با وجود رقبای بزرگ در این مسیر به موفقیت می‌رسند. شرکت‌های جدید در این حوزه در حال شکوفایی هستند، سهم بازار را به دست می‌آورند و وقتی خریداران را با محصولات جدید، محلی و با کیفیت بهتر جذب می‌کنند، به توزیع در سطح ملی دست می‌یابند. در اینجا به تعدادی از این کسب‌وکارهای کوچک و چگونگی موفقیت آنها اشاره می‌کنیم.

استارت‌آپی از رویاهای بسکتبالی
وقتی واسو کولناری به این نتیجه رسید که هیچ‌گاه نمی‌تواند مایکل جوردن بعدی باشد، راه خوب دیگری را انتخاب کرد: تاسیس یک شرکت تکنولوژی برای تیم‌های بسکتبال.
او در این باره می‌گوید: اولین خاطره‌ای که به یاد می‌آورم به دوران 4 سالگی‌ام برمی‌گردد که مایکل جردن را در برابر مجیک جانسون در مسابقات فینال NBA 1991 در تلویزیون تماشا می‌کردم. در دوران مدرسه، ستاره بسکتبال تیم بودم، اما وقتی وارد دانشگاه پنسیلوانیا شدم تا در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کنم، همه هم‌تیمی‌ها 40-30 سانت از من بلندتر بودند. در سال‌های آخر دانشگاه یک تیم تشکیل دادم که انتظاراتم را برآورده نکرد. در همان موقع فکر کردم باید به دنبال راه بهتری باشم. بعد از فارغ‌التحصیلی برای کار در چند شرکت از جمله نایک درخواست‌ دادم، اما هیچ یک جوابی ندادند. بنابراین تصمیم گرفتم راهی برای پیوند دادن ورزش و تکنولوژی پیدا کنم و ایده تاسیس شرکت کراس‌اور (Krossover) شکل گرفت.

در سال 2009 با چند تن از کارشناسان وال استریت در این مورد مشورت کردم و آنها ایده من را منطقی دانستند و با کمک هم 300 هزار دلار جمع‌آوری کردیم و برای شروع کار به کلینیک‌های مربیگری سر زدیم. در کراس‌اور ما نرم‌افزارهایی می‌نویسیم که آمار بازی را با تصاویر ویدئویی تطبیق می‌دهد تا پایگاه داده‌ای ایجاد کند که مربیان و بازیکنان بتوانند برای مرور و تحلیل بازی‌ها از آن استفاده کنند. امروز بیش از 7 هزار مشتری دارم که تیم‌های مطرحی مانند کلورلند کاوالیر (Cleveland Cavaliers)، هوستون راکتس (Houston Rockets) و کنتاکی وایلدکتس (Kentucky Wildcats) از جمله آنها هستند.

تحولی در نگهداری مواد غذایی
برای اینکه محصول غذایی سالمی تولید کنید که فاسد نشود، نیاز دارید آن را در دمای بالا بپزید. اما فارغ از اینکه از چه نوع گرمایی استفاده می‌کنید، وقتی مواد غذایی را ساعات طولانی و در معرض حرارت ملایم قرار می‌دهید، بسیاری از ویتامین‌ها و آنتی‌اکسیدان‌های آن از بین می‌رود. اگر یک تکنولوژی در اختیار داشته باشید که بتواند مواد غذایی را به‌صورت یکنواخت و سریع بپزد و خودتان بر آن کنترل داشته باشید، این مشکل حل می‌شود و نیازی به مواد نگهدارنده یا فریز کردن مواد غذایی نیست.

شرکت آسپتیا (Aseptia) بعد از چند سال تحقیق و آزمایش تکنولوژی نوآورانه‌ای برای حفظ و نگهداری مواد غذایی معرفی کرده است. دیوید کلارک، مدیر عامل آسپتیا می‌گوید: ابتدا کارمان را با تکنولوژی‌های موجود مانند مایکروویو شروع کردیم. موفقیت اولیه ما با فرآوری سیب‌زمینی شیرین به دست آمد. بعد از سه یا چهار سال، تصمیم گرفتیم خودمان یک تکنولوژی در این زمینه تولید کنیم که «اسپتی‌ ویو» (AseptiWave) نام داشت و امکان فرآوری طیف گسترده‌تری از محصولات را مانند نوشیدنی‌ها، پوره و سوپ ایجاد می‌کرد. بعد از تولید این تکنولوژی، اولین کارخانه فرآوری مواد غذایی را نیز در کارولینای شمالی تاسیس کردیم.

تکنولوژی ما یک تحول در حوزه نگهداری از مواد غذایی محسوب می‌شود. با اسپتی ویو، همه کارخانه‌های فرآوری مواد غذایی می‌توانند غذاها را به مدت ۱۲ ماه یا بیشتر به خوبی نگهداری کنند، بدون اینکه به فریز کردن یا کنسرو کردن نیاز باشد. تکنولوژی مدرن آسپتیا اکنون به کمک چند برند معروف در آمریکا آمده و در سال آینده قصد ما این است که آن را جهانی کنیم.

راز «هنرمندان ژاپنی» و ایده تاسیس شرکت آرایشی
در یک شرکت بزرگ مواد آرایشی کارآموز بودم. بخشی از کارم این بود که مواد آرایشی مختلف را روی صورتم تست و با هم مقایسه کنم. در این فرآیند، پوست صورتم کاملا خراب شد و علائمی مثل تورم، آکنه‌های بزرگ و حتی خونریزی پیدا شد. حتی پلک چشمم دچار آسیب شده بود. در مدرسه کسب‌وکاری که درس می‌خواندم اصلا روزهای خوبی را نمی‌گذراندم. همه در مورد پوست من صحبت می‌کردند و در هر فرصتی باید به آنها توضیح می‌دادم که چه بلایی سرم آمده است.

بعد از فارغ‌التحصیلی در شرکت استارباکس کار پیدا کردم و کمک کردم این شرکت کسب‌وکاری در چین راه‌اندازی کند. هر دو هفته از سیاتل به چین سفر می‌کردم و گاهی در ژاپن هم توقفی داشتم. در آنجا متوجه شدم زنان ژاپنی از پدهایی برای خشک کردن چربی پوست خود استفاده می‌کنند. تا به حال چیزی مشابه آن ندیده بودم، پس تحقیقاتم را شروع کردم. به شرکت کوچکی که این پدها را تولید می‌کرد نامه نوشتم و گفتم علاقه دارم محصولات آنها را وارد آمریکا کنم. مالک آن شرکت علاقه‌ای به این کار نداشت. به او گفتم «می‌توانم فقط بازدیدی از شرکت شما داشته باشم؟» او پذیرفت، اما در این کارخانه چیزی به دست نیاوردم. مدیر شرکت من را به یک هنرمند سنتی ژاپنی معرفی کرد. آن خانم هنرمند، داروسازی را که مواد تشکیل‌دهنده داروی معجزه‌آسای پوست را از آن تهیه می‌کرد به من نشان داد و با انبوهی از پودرها و موم‌های گیاهی به خانه آمدم. چهار هفته از این دارو استفاده کردم و نرمی و لطافت پوستم را به دست آوردم. بعد از هشت هفته پوستم به حالت نرمال درآمد، به‌طوری که پزشکم متعجب شده بود.

دوباره به ژاپن برگشتم و با هنرمندان دیگری ملاقات کردم. از آنها در مورد راز زیبایی و لطافت پوستشان سوال می‌کردم، اما هیچ‌کدام فرمول ثبت شده‌ای در این باره نداشتند. در نهایت یک مترجم استخدام کردم و با کمک یک محقق دریافتیم که در سال ۱۸۱۳ کتابی چاپ شده بود که راز این موضوع را به‌طور کامل توضیح داده بود. این کتاب را ترجمه و بر اساس آن شرکت آرایشی «تاتچا» (Tatcha) را تاسیس کردیم.

اکنون پوست من بهترین وضعیت ممکن را دارد و در چند شهر شعبه داریم.