گردشگران ورودی؛ میهمانان دو روزه یا دائمی؟
پرستو فخاریان برخی آن را ناشی از تغییر رویکرد دولت نسبت به دنیا می‌دانند؛ برخی دیگر می‌گویند این وضعیت را مدیون اوضاع به هم ریخته خاورمیانه و جنگ‌های داخلی و حضور تروریست‌ها در کشورهای همسایه هستیم؛ برخی هم ارزان بودن ایران را عامل مهمی برمی‌شمرند. برخی دیگر هم می‌گویند همه اینها به نوبه خود نقش بسزایی در بهبود اوضاع ایران در این زمینه داشته‌است. چه زمینه‌ای؟ افزایش چشمگیر گردشگران خارجی در ایران. این روزها کافی است در خیابان‌های تهران، اصفهان، شیراز، یزد، و حتی کرمانشاه و همدان راه بروید تا به چشم خود خارجی‌هایی را ببینید که مشتاقانه در شهرها پرسه می‌زنند و همه‌چیز برایشان جالب است.حالا قریب به یک سال و نیم است که این اتفاق افتاده؛ گردشگران خارجی راه را برای ورود خود به ایران باز دیده و آنها که می‌خواستند به سرزمین‌هایی بروند که کمتر برای آنها شناخته شده است، ایران را انتخاب کرده‌اند. اکنون، به‌گفته مسوولان عالی‌رتبه سازمان گردشگری رشدی افزون بر200درصد را در ورود گردشگران خارجی به ایران شاهد هستیم. معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور از آمار 35هزار نفری گردشگران ورودی به کشور در 5ماه نخست سال 93 خبر می‌دهد و این رقم را در مقایسه با 9هزار نفر در مدت مشابه در سال قبل، رشد بیش از 240درصد برآورد می‌کند. مرتضی رحمانی موحد منبع این آمار را اداره پلیس مهاجرت کشور و صرفا تورهای گروهی می‌داند و می‌گوید که در کنار این آمار، گردشگران کوله‌پشتی و خارجی‌هایی که به منظورهای دیگری به کشور آمده اند نیز وجود دارند که باید آنها را هم درنظر گرفت. وی علاوه بر این گفته که موج دوم سفر گردشگران ورودی، معمولا از اواخر شهریور و اوایل مهر آغاز می‌شود، اما امسال این اتفاق تقریبا از اواسط مرداد ماه رخ داده است و معاون گردشگری این موضوع را نشان‌دهنده آن می‌داند که سازمان متبوعش در سیاست توزیع زمانی سفر تا حدودی موفق بوده‌است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی هم بارها با اشاره به درآمد گردشگری، تفریحات، سرگرمی‌ها و اوقات فراغت در کشورهای جهان که در سال گذشته بالغ بر ۶۵۰۰ میلیارد دلار بوده است و از این رقم حدود ۱۲۵۰ میلیارد دلار صرف گردشگری شد، گفته است که به‌طور معمول ایران باید سه تا چهار درصد از درآمد جهانی گردشگری سهم داشته باشد؛ رقمی در حدود ۱۲ تا ۴۰ میلیارد دلار، اما به گفته او سهم ایران ناچیز بوده و۶ میلیارد دلار برای کشور درآمدزایی داشته که این فقط نیم‌درصد از سهم جهانی را تشکیل می‌دهد. طبق آمار از ۴ونیم میلیون مسافری که به بیان سلطانی‌فر در سال پیش به ایران وارد شده‌اند، بیش از ۶۵ درصد را گردشگران مذهبی و زیارتی از کشورهای همسایه و مسلمان (همچون آذربایجان، پاکستان، افغانستان و عراق) و برخی دیگر از کشورها همچون هندوستان و عمان تشکیل می‌داده است؛ امری که شاید فی نفسه مثبت ارزیابی شود، اما از رقم‌هایی که این گردشگران در کشور هزینه می‌کنند می‌توان فهمید، بازارهای پردرآمدی برای ایران نیستند. علاوه بر این باید پذیرفت که کشورهای حوزه خلیج‌فارس، سهم بسزایی در آمار توریست‌های ورودی به کشور دارند؛ کسانی که مقصد اول آنها مشهد است و البته علاقه‌مند هستند به دیگر نقاط کشور، به‌خصوص شهرهای شمالی سفر کنند، اما هنوز برای آنها برنامه‌ریزی صحیحی صورت نگرفته است؛ چنانکه رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز به آن اذعان می‌کند.
چرا گردشگران زیاد شده‌اند؟
چنانچه اشاره کردیم خیلی‌ها می‌گویند پس از آنکه دولت یازدهم سکان اجرایی کشور را در اختیار گرفت، به تدریج رویکرد ایران نسبت به جهان خارج تغییر یافت و همین موضوع توریست‌های خارجی را ترغیب کرد تا به ایران سفر کنند و واقعیت‌های کشورمان را خارج از چارچوب تبلیغات رسانه‌ای ببینند؛ چیزی که رئیس جامعه تورگردانان از آن با عنوان «لبخند دیپلماتیک ایران» به دنیا یاد می‌کند.
ابراهیم پورفرج پیش از این گفته بود که همین موضوع باعث شده بیش از دو میلیون گردشگر خارجی از ابتدای امسال تا پایان تابستان به کشور وارد ‌شوند. او همچنین پیش‌بینی کرده این میزان تا پایان سال به دو برابر افزایش یابد. به گفته او در حال حاضر تا پایان سال آینده میلادی تمامی هتل‌های توریست‌پذیر کشور رزرو شده و برای سال 2016 میلادی تعداد توریست‌های ورودی به کشور بیشتر از این تعداد خواهد بود.علاوه بر این برخی دیگر می‌گویند که ناآرامی در کشورهای خاورمیانه، تنها یک مقصد را برای گردشگران اروپایی در این منطقه جذاب تاریخی باقی گذاشته و آن هم ایران است. این افراد معتقدند اگر آرامش به کشورهای همسایه بازگردد، ادامه این روند رو به رشد ورود گردشگران خارجی به ایران با اما و اگر همراه خواهد بود.
همچنین ایران در شاخص‌های رقابت‌پذیری سفر، از لحاظ ارزان بودن مقصد جزو سه کشور نخست در سال ۲۰۱۳ شناخته شده است. از این رو همین موضوع موجب شده که کشورمان مقصد بسیاری از گردشگرانی قرار بگیرد که ترجیح می‌دهند هزینه کمتری برای سفر خود بپردازند.مجموع اینها و دلایل ریز و درشت دیگر، بسیاری از خارجی‌ها را به ایران کشانده؛ امری که حالا هم فرصت است هم تهدید. در حقیقت فرصتی که اگر از آن استفاده نشود، به زودی در قامت یک تهدید بزرگ به جان گردشگری کشور می‌افتد.
تهدیدهای یک فرصت
در کنار اینها بسیاری بر این باورند که باید همه تلاش خود را برای حفظ این بازار به‌وجود آمده به کار ببندیم؛ گرچه برخی از کارشناسان نیز معتقدند هنوز بازاری به‌وجود نیامده و برای دستیابی به چنین جایگاهی باید تلاش کرد. با این همه کسی نیست که مخالفتی با این گزاره داشته باشد که ایران همچنان با مشکلات زیرساختی وسیعی برای دستیابی به توسعه پایدار گردشگری دست و پنجه نرم می‌کند. رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کمبود مراکز اقامتی و هتل‌ها، محدودیت حمل‌ونقل، محدودیت پرواز مستقیم از کشورها و همچنین اماکن پذیرایی مناسب برای گردشگران خارجی را از مشکلات پیش روی توسعه گردشگری می‌داند. به اعتقاد او در این صنعت در همه بخش‌ها مشکل داریم که علت اصلی آن تحریم است؛ سلطانی‌فر معتقد است در حال حاضر به دلیل تحریم‌ها پرواز مستقیم به پایتخت کشورها نداریم، هواپیماهای خوب ما زمینگیر شده‌اند و سرمایه‌گذاری خارجی برای توسعه زیرساخت گردشگری انجام نمی‌شود.
یکی از اصلی‌ترین این مشکلات اما، کمبود هتل‌های چهار و پنج ستاره است. تا جایی که مسعود سلطانی‌فر نیز بارها گفته پنج هتل چهار و پنج ستاره در اصفهان و 9 هتل در شیراز داریم که جوابگوی گردشگران خارجی نیستند و به خاطر ظرفیت محدود هتل‌های چهار و پنج ستاره درخواست کردیم گردشگران خارجی در تورها دیگر ثبت‌نام نکنند. به باور او برای دسترسی به اهداف تعیین شده در سند چشم‌انداز طی 11 سال آینده تعداد هتل‌های چهار و پنج ستاره باید سه برابر افزایش یابد؛ امری که او از آن با عنوان «نهضت هتل‌سازی» یاد می‌کند.
اما به نظر نمی‌رسد گردشگران خارجی صبر کنند تا مشکلات ما در این عرصه برطرف شود! به‌خاطر همین است که مسوولان به تکاپو افتاده‌اند که هرچه تسهیلات به ذهنشان می‌رسد به سرمایه‌گذاران بخش خصوصی تخصیص دهند تا هر کسی گوشه‌ای از این نهضت عظیم را بگیرد؛ حرکتی که دست‌کم ۱۰ سال برای به ثمر نشستنش زمان لازم است. به همین خاطر است که نفر اول توریسم کشور، وعده داده صندوق توسعه ملی برای تکمیل هتل‌های نیمه‌کاره اعتبار تخصیص می‌دهد.عدم فرهنگ‌سازی صحیح برای برخورد با توریست‌ها نیز در کنار همه آنچه از آن یاد شد ممکن است عواقب نامطلوبی را برای ما داشته باشد؛ گرچه ایران همچنان به‌عنوان کشوری بسیار میهمان‌نواز شناخته می‌شود.
چه کنیم؟
گرچه بسیاری معتقدند که این ۲۱۵ درصد یا ۲۴۰درصد الزاما به معنی افزایش بسیار چشمگیر نیست و باید آمار دقیق‌تری در این زمینه اعلام شود اما به نظر می‌رسد همین میزان نیز می‌تواند شروع خوبی برای دستیابی به تعداد بالاتری از توریست‌های خارجی در کشور باشد و متعاقب آن ارزآوری و رونق اقتصادی را موجب شود. این شرایط بارقه امیدی را در دل فعالان صنعت گردشگری و سرمایه‌گذاران روشن کرده است اما همچنان حرف و حدیث‌ها در این رابطه کم نیست. اقتصاددانان می‌گویند این شرایط اگر از نظر مسوولان به‌عنوان صرفا «یک پدیده و تحول مفروض» در نظر گرفته شود، دیری نمی‌پاید که وارد مرحله افول می‌شود. به اعتقاد آنها گردشگری همچون دیگر صنایع، نیازمند توجه و انجام برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و راهبردی است؛ برنامه‌ریزی‌هایی که «پوشش‌دهنده نیاز امروز» و «پیش‌بینی‌کننده الزامات فردای این صنعت» باشد، تا از طریق آن امکان تحقق رشد پایدار در این بخش نمود عملی یابد؛ این در حالی است که حتی در کوتاه‌مدت‌ترین سطح برنامه‌ریزی یعنی قانون بودجه، نسبت به بخش گردشگری غفلت شده است.شاید قبل از آنکه ایران بخواهد زیرساخت‌های خود را تقویت کند، باید راهبردهای کوتاه‌مدت‌تری را نیز پیش‌بینی کند و بعد در کنار آنها به بهبود زیرساخت‌ها نیز همت بگمارد. اقتصاددانان توصیه می‌کنند کاهش هزینه‌های سفر به کشور از طریق هدف‌گذاری قیمت‌های نسبی در بخش کالاها/خدمات گردشگری و اصلاح نظام ارزی با ملاحظات رونق صنعت گردشگری، اجرای برنامه‌های بازارسازی در بخش گردشگری، تقویت موقعیت رقابت‌پذیری خود از طریق کاهش هزینه‌های گردشگری و کاهش هزینه‌های روانی گردش در محل می‌تواند به ایران کمک کند که پیش از آنکه فرصتش به تهدید تبدیل شود، حضور گردشگران در کشور را به امری دائمی بدل کند و از مزایای آن تا سال‌ها و نسل‌ها بهره بگیرد. باور کنیم که منابع نفت به زودی تمام خواهند شد و نسل‌های دیگر نیاز دارند از راه دیگر به جز نفت، نان بخورند!