پدر و مادرم را  پیش از تولدم دیدم!
ترجمه: فریده ایزدی «پاتریک مودیانو» نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات در سال 2014 شد. پیش از این نیز چند جایزه معتبر ادبی به آثار این نویسنده تعلق گرفته بود. مودیانو در ایران نیز مورد استقبال مترجمان و خوانندگان قرار گرفته است. او در حالی جایزه ارزشمند نوبل را از آن خود کرد که جمعی از نویسندگان شناخته شده‌تر و محبوب‌تر در رسانه‌ها، همچون هموطناش میچل تومیر نیز حضور داشتند. مودیانو بلافاصله در سراسر جهان مشهور شد، چیزی که پیش از آن خارج از مرزهای کشورش، فرانسه آن را تجربه نکرده بود اگر چه ممکن است این شهرت ضرورتا به افزایش شمار خوانندگانش منجر نشود، اما برخی از بزرگان ادبیات فرانسه و نیز روشنفکران دنباله‌رو ادبیات فرانسه با انتخاب وی چندان موافق نیستند! چرا که همواره با این پرسش روبه‌رو بوده‌اند که آیا انتخاب مودیانو امری مورد انتظار بوده و باید از آن خوشحال بود؟
کولین دیویس استاد فرانسه دانشگاه رویال‌هالووی لندن در این باره گفت: «اعلام این خبر کاملا غافلگیرکننده بود.» وی همچنین گفته بود «اسیا جِبار»، رمان‌نویس الجزایری را کاندید جدی‌تری برای دریافت این جایزه می‌پنداشته است. دیویس با آنکه مودیانورا در کانون توجه خود قرار نداده است از سویی دیگر اما آثار این نویسنده فرانسوی را «برجسته، چالش برانگیز و خواندنی توصیف کرد.
علاوه‌بر او، جان استورک منتقد آثار ادبی فرانسه، نیز گفت: «بدون شک فرانسوی‌ها شگفت زده شده‌اند.» اما در عین حال برخی از آثار اولیه مودیانو را در مجله TLS تحسین کرد و البته اعتراف کرد تاکنون آنها را نخوانده است.
اگر منتقدان فرانسوی آن‌گونه که منتقدی به نام استورک گفته است به راستی از انتخاب مودیانو شگفت‌زده شده‌اند، احتمالا احساس شان این است که در این مورد عادلانه تصمیم‌گیری شده است. ادموند وایت رمان نویس می‌گوید؛ آثار مودیانو همواره درخشان بوده و از دهه ۱۹۸۰ با استقبال عمومی روبه‌رو شده است. حتی مردم وی را «پدیده» خطاب می‌کنند و رمان‌های منتشر شده‌اش توسط نشر گالیمار اغلب در لیست پرفروش‌ها قرار داشته‌اند. (به‌طور مثال، تیراژ نسخه اول جدیدترین رمان مودیانو صدهزار جلد بود.) جان فلاور، نویسنده و منتقد، در مورد موفقیت بزرگ مودیانو نیز اظهار داشت، این موفقیت تا حدودی حاصل تعمق و علاقه مندی زیاد به دوره مقاومت مشهور به «اشغال و ایستادگی» است و تا حدودی هم به مربوط به محبوبیت رمان کارآگاهی است، فرمی که مودیانو اغلب در رمان‌هایش آن را دنبال می‌کرد.
مودیانو هیچ‌گاه شهرت جهانی نداشته است اما مطالعات عمیقی در ادبیات دارد. جرالد پرینس نیز اظهار داشته است در کتاب در حال نگارش‌اش، راهنمای رمان‌های فرانسوی بین سال‌های 1951 تا 2000، به مودیانو بیشتر از سایر نویسندگان استناد کرده است.
بیش از بیست اثر از مودیانو وجود دارد که درعناوین آنها اغلب واژگانی نظیر «خود» ،«من»، « پست مدرن»، «بیوگرافی»، «حافظه» و «تاریخ» به‌کار رفته است و البته همگی به زبان فرانسه هستند. مودیانو شناسان در استرالیا، کانادا، سوئد، فنلاندو هلند به خوبی سبک مودیانویی را اشاعه می‌دهند.
انچه به نظر می‌رسد این است که هدف مودیانو در آثارش این بوده است که تاریخ شخصی‌اش را چیزی بر خلاف وقایع پشت صحنه اجتماع نشان دهد. او خودش را «گیاهی سربرآورده از توده‌ای مدفوع» می‌خواند، و به‌طور واضح‌تر یا لا اقل در نگاه نخست خود را «حاصل اِشغال» می‌نامد، درست در زمانی که می‌توانست یک تاجر بازار سیاه باشد: «این است آن زمانی که من پدرم، آن یهودی آرمان گرا، و مادرم، آن کمدین بلژیکی الاصل، را در سینمای پیش از جنگ برای اولین بار ملاقات کردم!» مودیانو بااشاره به دیدار با والدین‌اش پیش از به دنیا آمدن در رمان Livert de Famille 1977) تا حدودی توضیح می‌دهد، او در این باره می‌گوید، «حافظه‌ام بر تولدم مقدم است، برای مثال معتقدم که از پاریس در طول دوران اشغال تجربه مستقیمی دارم زیرا می‌توانم شخصیت‌های خاصی را در این دوره با ذکر ویژگی‌هایشان نام ببرم که در هیچ کتاب تاریخی اشاره‌ای به آنها نشده است.»
مودیانو باآنکه طی دهه‌های مختلف آثار مهمی به چاپ رسانده است اما عمدتا به سبب آثار بلندش شناخته می‌شود تا رمان‌های کوتاه و داستانی‌اش.
مودیانو که بعضا مصاحبه‌های عجیبی انجام داده است اخیرا جایزه ِ« گنگور» را با میس فرانسه مقایسه کرده است و سپس دریافت جایزه نوبل‌اش را به نوعی مورد تمسخر قرار داده است، او گفته است: «آنجا تعداد زیادی ناظر نشسته‌اند که یک نویسنده یهودی متمایل به پست مدرن و اتوبیوگرافی را که مشکلات خانوادگی و رازهای گذشته را فاش می‌کند، با تصمیمی آگاهانه و خطا برنده اعلام می‌کنند تا یک بار دیگر فیلیپ راث ( نویسنده آمریکایی) را از گرفتن جایزه محروم سازند!.»
از جمله آثار مودیانو که به فارسی هم ترجمه شده می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد:

«بیراه»، ترجمه‌ آرش نقیبیان (تهران: فرهنگ آرش، ۱۳۹۲)
«ویلای دلگیر»، ترجمه‌ حسین سلیمانی‌نژاد (تهران: چشمه‏، ‌۱۳۸۹)
«شجره خانوادگی»، ترجمه‌ مهسا ابهری (تهران: فرهنگ جاوید، ۱۳۹۰)
«خ‍ی‍اب‍ان‌ بوتیک‌های تاریک»‌، ترجمه ف‍روغ‌ اح‍م‍دی ‌(ت‍ه‍ران: ت‍رف‍ن‍د، ۱۳۸۰)، «خیابان بوتیک‌های خاموش»، ترجمه ساسان تبسمی (تهران: افراز، ۱۳۸۸)
«جوانی»، ترجمه حسین سلیمانی‌نژاد (تهران: نشر چشمه‏، ۱۳۸۹)
«محله‌ی گم‌شده»، ترجمه اصغر نوری (تهران: افراز، ۱۳۸۸)
«یکشنبه‌های اوت»، ترجمه شیرازه آیت‌اللهی (تهران: اشتاد‏، ۱۳۸۹)، «یکشنبه‌ اوت»، ترجمه منیره اکبر پوران (تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۰)
«آه!‌ای سرزمین محبوب من»، ترجمه رویا خویی (تهران: چاپ و نشر نظر، ۱۳۸۹)
«سفر ماه عسل»، ترجمه نسرین اصغرزاده (تهران: افراز، ۱۳۸۸)، «ماه عسل»، ترجمه حسین سلیمانی‌نژاد (تهران: نشرچشمه، ۱۳۸۸)
«سیرکی که می‌گذرد»، ترجمه نسیم موسوی‌پاک (تهران: چشمه‏ ۱۳۹۳)
«دورا برودر»، ترجمه نسرین اصغرزاده (تهران: افراز، ‏۱۳۹۰)
«ناشناخته‌ماندگان»، ترجمه ناهید فروغان (تهران: چشمه، ۱۳۸۷)
«م‍را نگین ک‍وچ‍ول‍و می‌نامیدند»، ترجمه ن‍اه‍ی‍د ف‍روغ‍ان‌ (تهران: اخ‍ت‍ران، ۱۳۸۳)
«تصادف شبانه»، ترجمه حسین سلیمانی‌نژاد (تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۹)، ترجمه مهسا ابهری، تهران: فرهنگ جاوید، ۱۳۹۱)
«در کافه‌ جوانی گم‌شده»، ترجمه ساسان تبسمی (تهران: افق‏، ‏۱۳۸۸)، ترجمه سوده اسکندری (تهران: چشمه‏، ۱۳۸۹)
«افق»، ترجمه حسین سلیمانی‌نژاد، تهران: چشمه، ۱۳۸۹
منابع: ویکیپدیا؛ گاردین، لوموند