ستاره آسمان سخنوری
رضا سلیمان نوری
کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان‌پژوه
نقش علمای خراسانی در وقایع و تحولات پس از مشروطه برکسی پوشیده نیست. در این بین نام تعدادی از این علما به‌دلیل شرایط زمانی و مکانی دوران زندگی ایشان بسیار شناخته شده بوده و اغلب مردم با خدمات آنان به جامعه اسلامی ایران در این دوره زمانی بیش از یکصدساله آشنا هستند ولی نام برخی از آنان کمتر در عرصه عمومی به گوش رسیده و رسانه‌ها به ذکر خدمات آنان نپرداخته‌اند. یکی از این ستارگان ناشناخته واعظ پرهیزگار، پارسا، علاقه‌مند و عاشق نشر معارف دینی، شیخ غلامرضا طبسی معروف به واعظ طبسی است که سال ۱۳۱۳ قمری در خانواده‌ای متدین و اهل فضل در شهرستان طبس دیده به جهان گشود.
تحصیلات و اساتید
او پس از طی دوران کودکی، تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش فراگرفت و سپس در سال ۱۳۴۱ قمری یعنی در ۲۸ سالگی جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت کرد. شیخ غلامرضا، دوره سطح را در حوزة علمیه قم در نزد فرزانگان نامداری چون حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، آخوند ملاعلی همدانی (ره) و آیت‌الله میرزا محمد همدانی(ره) فرا گرفت. او به خوبی از پس این تعالیم به‌ویژه آموزش‌های فن خطابه برآمد، تاجایی‌که مرحوم آیت‌الله مرعشی(ره) درباره‌اش گفت: «مرحوم طبسی به خاطر طلاقت لسان و ملاحت بیان، نادره زمان در فن خطابه و سخنوری به‌شمار می‌رفت.»

سخنور یگانه
شیخ غلامرضا پس از آن همت خود را بر ارشاد مردم قرار داد و با سفر به مناطق مختلف از جمله اصفهان، تهران، یزد، همدان، خراسان و حتی عربستان، شام و عراق به تبلیغ تشیع مبادرت کرد. استعداد عجیب او در فن سخنوری باعث خوش‌بیانی وی شده بود و سخنان به دل مخاطبان می‌نشست. صحبت شیخ غلامرضا در منبر، آن چنان مسلسل‌وار و روان بود که طی یک ساعت سخنرانی، گویا نفس نمی‌کشید و به این جهت مورد عنایت خاص آیت‌اللّه العظمی حائری یزدی قرار داشت. در پای خطابه و منبرش، علما، رجال مملکتی و حتی افرادی از مذاهب دیگر شرکت می‌کردند. حرف‌هایش چنان شوری در مستمعین ایجاد می‌کرد که در هر کوی و برزنی سخن از او به میان می‌آمد. در تهران معمولا جای نشست در پای منبر او به‌دلیل کثرت شرکت‌کنندگان خرید و فروش می‌شد. از جلسات به یادماندنی مرحوم طبسی، سخنرانی ایشان در روز مبعث در اثبات خاتمیت نبی مکرّم اسلام (ص) در همدان بود که با حضور مسلمانان و اقلیت یهود و نصاری که از پیش دعوت شده بودند، ایراد شد. در آن روز، مردم مسلمان و یهود و نصاری به قدری گریستند که وصفش نتوان کرد. واعظ طبسی در این دوران علاوه بر فراگیری علوم حوزوی، به تزکیه و تهذیب نفس برای رسیدن به کمالات معنوی همت گماشت و روزبه‌روز پله‌های ترقی و کمال را یکی پس از دیگری پیمود؛ به‌گونه‌ای که مورد عنایت و کرامت ویژه بانوی دوعالم، حضرت فاطمه معصومه(س) واقع گردید و به همین خاطر، آوازه شهرتش در جهان اسلامی پیچید و همگان را شیفتة بیان سحرآمیز خود کرد.

مقابله با رضاخان
واعظ طبسی در طول دوران فعالیت خود به‌عنوان یک خطیب اسلامی چندسالی را در عراق عرب، شامات و عربستان به‌سر برد و در آن بلاد به روشنگری درباره معارف اهل بیت (ع) پرداخت. بازگشت او که طی این مدت به خطیبی نامدار تبدیل شده بود به ایران با روی کار آمدن رضاخان همزمان شد. در آن ایام، پهلوی اول حاکم مطلق‌العنان ایران گردیده بود و به‌عنوان مجری سیاست‌های استعمار پیر، دین‌زدایی و مخالفت با مظاهر دین و مذهب را در رأس برنامه‌‌هایش قرار داده و مخالفت با مجالس سوگواری امام حسین(ع)، کشف حجاب و تغییر لباس و هرآنچه که مربوط به دین می‌شد، از برنامه‌های او بود. شیخ غلامرضا با مشاهده این وضعیت به‌عنوان عالمی آگاه و متعهد و سخنرانی دلسوز و بی‌باک مقابله با این هجمه‌ها به دین را وظیفه خود دانست و در این راه گام نهاد. او از عطیه‌ای که خداوند به او عنایت کرده بود، یعنی فصاحت و شیوایی کلام و بیان به‌عنوان اسلحه‌ای مؤثر در راه حفظ دین و مقابله با اقدامات ضددینی رضا خان به‌کار گرفت و با سخنرانی‌های پرشور خود در مشهد مقدس و سایر شهرها افکار را روشن و دل‌ها را بیدار کرد. این وضعیت به مزاج رضاخان خوش نیامد و به همین دلیل اقداماتی را انجام داد تا سفر وی از مشهد به تهران که در مهرماه سال ۱۳۱۵ شمسی شروع شده بود به پایان نرسد. گویا رضاخان می‌دانست که اگر پای شیخ غلامرضا واعظ به تهران برسد، شور و انقلابی را ایجاد خواهد کرد که اگر برنامه‌های او و اربابانش را به‌طور کامل از بین نبرد، حداقل بسیاری از مردم را روشن خواهد کرد و بدین گونه در کار او خلل ایجاد خواهد شد. برهمین اساس دستور حذف او را مانند بسیاری از مخالفان خود صادر کرد. بدین گونه بود که سفر شیخ غلامرضا طبسی از مشهد به تهران به پایان نرسید و او در نزدیکی سبزوار جهان فانی را وداع گفت و به سرای باقی شتافت. پیکر پاک آن مرحوم روز بعد به مشهد مقدس انتقال داده شد و درحالی با احترام خاص در مقبره پیر پالان‌دوز در مجاورت حرم ملکوتی حضرت ثامن‌الحجج (ع) به خاک سپرده شد که در میان علماء و دانشمندان این امر منتشر شده بود که شیخ غلامرضای طبسی را چیزخور کرده‌اند.»گفتنی است که مرحوم آیت‌الله شیخ عباس واعظ طبسی، تولیت تازه درگذشته آستان قدس رضوی، فرزند آن خطیب یگانه بودند.