کار کودکان، جنایتی علیه بشریت است
ترجمه: مهرناز زاوه «کایلاش ساتیارتی» به خاطر مبارزه علیه کار کودکانِ برنده جایزه صلح نوبل سال 2014 شد. او در یک مصاحبه اختصاصی با دویچه‌وله درباره اهمیت این جایزه و نقشه‌هایش برای همکاری با شریکش در جایزه صلح یعنی «ملاله» می‌گوید. کایلاش ساتیارتی دهه‌ها زندگی‌اش را وقف کمک به میلیون‌ها کودکی کرده است که مجبور به بردگی شدند. او که در سال 1954 به دنیا آمده، مهندس الکترونیکی است که جنبش نجات جان کودکان را بنیانگذاری کرد، سازمانی غیرانتفاعی که هدفش ریشه‌کن کردن قاچاق کودکان و همین‌طور به کارگماردن آن‌هاست. این سازمان تاکنون به هزاران بیگار‌خانه یا خانه‌های خصوصی برای نجات کودکان از کار اجباری یورش برده است. ساتیارتی در تجمعات خیابانی بسیاری برای آگاهی‌بخشی در این زمینه شرکت داشته و رهبر راهپیمایی‌های جهانی علیه کار کودکان بود که در سال 1998 در 103 کشور برگزار شد.10 اکتبر کمیته نروژی نوبل جایزه‌ نوبل صلح را مشترکا به ساتیارتی و ملاله یوسف‌زی به خاطر «تلاش آنها علیه سرکوب کودکان و نوجوانان و برای حق همه کودکان در دسترسی به آموزش» اهدا کرد.
کمیته نوبل با اشاره به این فعال هندی ۶۰ ساله حقوق کودکان گفت: «‌کایلاش ساتیارتی با نمایش شجاعت بسیار، با حفظ ‌سنت گاندی، اشکال مختلفی از اعتراضات و راهپیمایی را - همگی صلح‌آمیز - رهبری کرده و بر مبارزه با سوءاستفاده شدید از کودکان برای به دست آوردن منفعت مالی تمرکز کرده است.» کایلاش ساتیارتی در گفت‌وگو با دویچه وله درباره اینکه چه انگیزه‌هایی او را به سوی مبارزه علیه کار کودکان سوق داده، موانعی که در طول این راه با آنها روبه‌رو شده و نقشه‌هایش برای آینده گفته است.
این جایزه معتبر برای شما و کارتان چه قابلیت‌هایی دارد؟
این جایزه به من توانایی و قدرت بیشتری در مبارزه علیه استثمار و بردگی کودکان می‌دهد، درعین حال این بزرگ‌ترین قدردانی از حقوق کودکان و به ویژه از ریشه‌کن کردن کار کودکان است.
این افتخار و قدردانی برای صدای صدها میلیون کودکی است که فراموش شده‌اند یا نادیده گرفته‌ شده‌اند. بنابراین این جایزه برای آرمان من بسیار مهم است.
چه چیزی شما را به موضع‌گیری علیه کار کودکان سوق داد؟
من از زمان کودکی و در دوران مدرسه نسبت به این مساله احساساتی بودم بعد به این نتیجه رسیدم که باید برای کودکانی که از کودکی‌شان محروم هستند، کار کنم اما وقتی کارم را شروع کردم خیلی درباره مساله کودکان کار آگاهی وجود نداشت. بنابراین کسی نبود که از او چیز یاد بگیرم، اما کم‌کم فهمیدم که کار کودکان به معنای نقض حقوق اساسی انسانی و همین‌طور و محرومیت از آزادی و آینده خوب است. بنابراین وارد این چالش شدیم و مبارزه‌ای را آغاز کردیم که عواقب نامطلوب تدریجی داشته است.
در مخالفت با کار کودکان با چه موانعی روبه‌رو شده‌اید؟
کار کودکان، مصیبتی اجتماعی است بنابراین ما باید برای تغییر ذهنیت مردم مبارزه کنیم. این کار، غیرقانونی و جنایتی علیه بشریت است. بنابراین باید اطمینان پیدا کنیم که قوانین سرجای خودشان قرار دارند و دقیقا اجرا می‌شوند. همچنین این کار، چالشی در مقابل مافیا و مجرمان سازمان‌یافته است.
همیشه مبارزه سختی بوده. من دو همکارم را از دست دادم: یکی را با گلوله کشتند، دیگری را آنقدر کتک زدند که مرد. به علاوه به من و خانواده‌ام بارها حمله کرده‌اند. پس کار ساده‌ای نیست. چیزی که فهمیدم این است که کسانی که سعی می‌کنند من و کسانی را که دوست‌شان دارم بکشند، آدم‌های بدنامی هستند که احساس می‌کنند کار من مخالفت با آنها و عملکردشان است.
برای ریشه‌کن کردن کار کودکان در هند چقدر کار هنوز باقی مانده است؟
کارهای زیادی باید انجام شود اما همان‌طور که گفتم این جایزه‌ خیلی از فعالان و سازمان‌های کمیته مدنی را تشویق می‌کند که در بسیاری از سطوح مختلف، چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی، توجهات را به این مبارزه جلب کنند. امیدوارم این جایزه آگاهی را بیشتر کند و فشار را بر همه کسانی که از بچه‌ها سوءاستفاده می‌کنند و از کار آنها نفع می‌برند، افزایش دهد.
جایزه صلح نوبل به فعال حقوق بشر به ملاله یوسف‌زی نیز اهدا شده، از اینکه یک پاکستانی و یک هندی در چنین جایزه معتبری شریک هستند چه احساسی دارید، به ویژه با توجه به افزایش تنش در منطقه؟
من به ملاله احترام می‌گذارم. او یک بانوی جوان بزرگ است. پس از اعلام کمیته نوبل، من تلفنی با او صحبت کردم و به تفصیل با او درباره‌ اینکه چطور می‌توانیم در کنار هم بر سر بسیاری چیزها بجنگیم حرف زدیم‌ اما مهم‌تر از آن درباره اینکه چطور می‌توانیم صلحی فراگیر هم در منطقه ما و هم در سطح جهان برقرار کنیم.
این جایزه‌ آیا تغییری در کارتان ایجاد می‌کند؟
مبارزه علیه کار کودکان مثل قبل ادامه پیدا می‌کند. تنها نکته این است که من در بیش از ۱۴۰ کشور زیر چتر شبکه «اعتراض جهانی علیه کار کودکان» کار می‌کنم. پس از دریافت این جایزه، سازمان‌ها و فعالانی که در سراسر جهان با من همکاری می‌کنند، شاید بیشتر خواهان حضور من در کنارشان باشند. بنابراین فکر می‌کنم تنها اتفاقی که می‌افتد این است که بیش از قبل سفر خواهم کرد.