ترجمه: فاطمه عمانی شاید شما هم جزو آن دسته از کسانی باشید که تا به حال به فرانسه سفر نکرده‌اید، ولی مدت‌هاست که احساس می‌کنید نسبت به پایتخت این کشور، پاریس، علاقه خاصی دارید، گویی عناصری در آن دیار شما را به دیدار از خود فرامی‌خوانند و دیگر تحمل ندارید تصاویر این شهر را فقط از پشت پنجره مانیتور کامپیوتر، تلویزیون، پوسترها و مجلات ببینید! بی‌صبرانه منتظرید به این رویای دیرینه خود تحقق ببخشید و در اولین فرصت از نفس کشیدن در هوا و قدم گذاشتن بر سنگ فرش کوچه و خیابان این شهر رومانتیک حسابی لذت ببرید. در کتابخانه‌تان هم سر و کله کتابچه‌های «فرانسه در سفر» پیدا می‌شود و بعد از هر عبارتی که می‌آموزید، با چشمان بسته خود را روبه‌روی برج ایفل دیده و فریاد می‌زنید: «Bonjour Paris!!».اما پیشنهاد می‌کنم حین مهیا کردن مقدمات سفر خود، نگاهی به این مقاله بیندازید و اطمینان حاصل کنید که مستعد ابتلا به «سندروم پاریس» نیستید.
ژاپنی‌ها بیشترین مبتلایان به سندروم پاریس!
سندروم پاریس، یک اختلال روانی گذراست و برای برخی از کسانی رخ می‌دهد که از پاریس یا به‌طور کلی فرانسه یا هر جای دیگر در اروپای غربی دیدن کرده و تعطیلات را در آنجا می‌گذرانند. این سندروم همراه یک سری علائم روانپزشکی بروز می‌کند مانند: حالات هذیانی حاد، اوهام، احساس شکنجه (که در آن فرد احساس می‌کند قربانی غرور، پرخاشگری و خشونت از جانب دیگران شده است)، دگرسان بینی محیط، زوال شخصیت، نگرانی و همچنین بروز علائم روان تنی نظیر سرگیجه، ضربان قلب بالا، تعرق و....
درصد چشمگیری از توریست‌های ژاپنی درگیر این مساله شدند. مشکلی که سفارت خانه ژاپن در فرانسه را بر آن داشت که برای رسیدگی به وضعیت ژاپنی‌هایی که به این اختلال دچار می‌شوند، یک خط تلفن ویژه ۲۴ ساعته به راه بیندازد. طبق گزارش این سفارتخانه، سالانه به‌طور میانگین حدود ۱۲ یا (مطابق نقلی دیگر) ۲۰ نفر از ژاپنی‌ها دچار این بیماری می‌شوند.
اگرچه هرکسی ممکن است به این اختلال دچار شود، گزارش‌های ثبت‌شده نشان می‌دهند که خصوصا ژاپنی‌ها بیشتر مستعد چنین درگیری هستند. نخستین بار در ژورنال« نرویر»، یک ژورنال روانپزشکی فرانسوی، در سال 2004 میلادی به این مطلب اشاره شد. از میان حدودا شش میلیون نفری که به‌صورت سالانه به این شهر سفر می‌کنند، تعداد موارد گزارش‌شده خیلی به چشم نمی‌آید: طبق ادعای یک مقام مسوول در سفارتخانه ژاپن در فرانسه، حدود 20 توریست ژاپنی در سال به این سندروم مبتلا می‌شوند. ممکن است حساسیت مردم ژاپن به این شهرت ِ پاریس در فرهنگ ژاپنی ارتباط داشته باشد، به‌ویژه تصویر ایده‌آلی که از پاریس در تبلیغات ژاپنی ارائه می‌شود.
ماریو رینوکس، رئیس انجمن پزشکی فرانسوی- ژاپنی، در مقاله لیبریشن چنین می‌گوید: «ژاپنی‌ها بین دلتنگی برای وطن و ابتلا به بیماری پاریس گیر می‌افتند.» وی ادامه می‌دهد که رسانه‌ها، به‌ویژه مجلات ژاپنی غالبا پاریس را به عنوان جایی به تصویر می‌کشند که اکثر مردم در کوچه و خیابان شبیه مانکن‌های مدل لباس هستند و برترین برندها را به تن می‌کنند.
علت چیست؟
نویسندگان مقاله مذکور، در ژورنال روانپزشکی فرانسوی نرویر در سال ۲۰۱۲ یعنی هشت سال بعد، موارد زیر را به‌عنوان عوامل موثر بر می‌شمرند:
1. سدِ زبانی: تعداد کمی از ژاپنی‌ها فرانسوی صحبت می‌کنند و بالعکس. به نظر می‌رسد که این دلیل اصلی باشد و پیش‌بینی می‌شود که دیگران را نیز دچار همین مشکل بکند. به‌جز تفاوت‌های واضح بین فرانسوی‌ها و ژاپنی‌ها، بسیاری از عبارات و تکیه کلام‌های متداول، نسبت به معنای عمیق و طویلی که دارند، کوتاه‌تر ترجمه می‌شوند و همین امر سبب گیج شدن برخی از افراد می‌شود که پیش از این هرگز با چنین عباراتی مواجه نشده بودند.
۲. تفاوت فرهنگی: تفاوت عمده بین این دو ملیت فراتر از زبان بوده و مربوط به رفتار است. فرانسوی‌ها می‌توانند به‌صورت غیررسمی ارتباط برقرار کنند و در مقابل فرهنگ ژاپنی‌ها به شدت رسمی است که همین امر سبب بزرگ شدن مشکل ِ توریست‌های ژاپنی می‌شود. گویی مجبورند در زمانی محدود با تغییرات عمده‌ای دست و پنجه نرم کنند، همه چیز دگرگون می‌شود: حال و هوا، زمان، طرز رفتار و برخورد خصوصا شوخی‌ها. این نوسانات سریع مساله را بیش از پیش پیچیده می‌کند.
3. خستگی: گذشته از اینکه سفر کاری یا تفریحی است، علاوه‌بر اختلال در ساعت خواب، تنظیم قرارها و انجام رزروهای پی در پی برای اینکه از لحظات اقامت در پاریس تمام و کمال استفاده شود، آرامش و ثبات روانی مسافران را به هم می‌ریزد.
۴. تناقض‌ها: ژاپنی‌ها همواره به پاریس به دیده شهر رویاها می‌نگریستند؛ سرزمین فرهنگ، زیبایی‌ها و عاشقانه‌ها. درحالی که در اولین دیدار خود از این شهر خیلی زود متوجه وجود تناقضی آشکار می‌شوند. آن را شهری معمولی و درگیر روزمرگی‌ها می‌بینند که شاید امکانات رفاهی هم به خوبی مدیریت و توزیع نشده باشد. بسیاری از اماکن کثیف و آلوده هستند و سر و صدا جزء جدایی‌ناپذیر زندگی در این شهر است. این ها همه و همه مغایر با تصویر ایده‌آلی است که پیش از این در ذهن می‌پرورانده‌اند. بنابراین یک مسافر دلباخته نمی‌تواند فاصله زیاد بین واقعیتی را که از این شهر می‌بیند و تصاویر معروف وخیال انگیزی که پیش از این دیده بود، پر کند و نتیجتا سردر گم و سرخورده می‌شود.
پروفسور هیراوکی اوتا، روانپزشکی ژاپنی که در فرانسه کار می‌کند، به‌عنوان اولین کسی معرفی شده است که این مساله را در سال 1986 تشخیص داده است. درحالی که یافته‌های اخیر یوسف محمودیا، پزشک یکی از بیمارستان‌های پاریس، نشان می‌دهد که سندروم پاریس «به خود ِ سفر بر می‌گردد، نه به مسافر». نظریه او می‌گوید که هیجان ناشی از دیدن پاریس است که سبب افزایش ضربان قلب، سرگیجه و تنگی نفس شده و نتیجتا منجر به بروز اوهام در رفتار می‌شود.