غزل غزل‌های ساغر
جای شعر معمولا در دفتر و کتاب است و جای نقاشی بر بوم و روی دیوار. اما هیچ قانون و قاعده‌ای دویدن این دو در حریم یکدیگر را منع نمی‌کند. چنان‌که بخش عمده‌ای از سنت نگارگری ما در قرون پیشین به تصویرسازی اشعار شاعرانی چون فردوسی، نظامی و جامی اختصاص دارد و در نقاشی معاصر ایران هم در سبکی مرسوم به «سقاخانه» شاهد خلق نقاشی - خط‌های متنوعی از فرامرز پیلارام و حسین‌زنده‌رودی هستیم. حتی امروز نیز نقاشان بسیاری مانند محمد احصایی آثار خود را درقالب نقاشی‌-خط می‌آفرینند. پس حضور خط و کلمات در نقاشی ایرانی مساله تازه‌ای نیست. نمایشگاه اخیر «ساغر مسعودی» در گالری «شیرین» نیز تجربه‌ای در مرز شعر و نقاشی است، کار او نقاشی-خط یا استفاده از فرم حروف فارسی برای خلق وضعیتی نقاشانه نیست بلکه او کلمات را بی‌هیچ واسطه‌ای در دل شخصیت‌های نقاشی‌های خود جای می‌دهد. اما این نوع استفاده از کلمات در آثار او دو وضعیت متفاوت ایجاد کرده است. در دسته‌ای از آثار که فضایی انتزاعی دارند حضور کلمات مانع از ایجاد ابهام در کار شده و خوانشی در چارچوب کلی آثار را مهیا می‌کند و در دسته دیگری از آثار که شاهد حضور زن‌های متفاوت با فرم‌های مختلف هستیم، حضور کلمات تاکیدی بر وضعیت شخصیت‌های موجود در قاب تصویر نقاش دارند. در یک کلام، «ساغر مسعودی» هنرمندی است در مرز کلمه و تصویر.