گروه گردشگری: بسیار پیش می‌آید که در مراودات روزانه دوستان، همکاران و آشنایان از ما (به‌عنوان کسانی که در حوزه گردشگری فعالیت دارند)، می‌پرسند که برای سفر کجای ایران را پیشنهاد می‌کنیم یا از ما جویای یک تور گردشگری خوب می‌شوند. هرازگاهی نیز برخی پیام‌های وایبری و تلگرامی با محتوای جاذبه‌های ناشناخته توریستی یا «فلان تعداد جاذبه که باید دید» به دست‌شان می‌رسد و درباره صحت و سقم آنها از ما سوال می‌کنند. اغلب پاسخ به چنین سوالاتی می‌تواند بنابر سلیقه متفاوت باشد؛ مثلا یکی از همکاران ما کوهنورد است و می‌تواند جاذبه‌های طبیعی خوبی را معرفی کند، همکار دیگرمان نیز اصالتا خوزستانی است و با جاذبه‌های تاریخی پیوندی دیرین دارد، دیگر همکار گروه گردشگری نیز به واسطه تحصیلاتی که در این زمینه داشته می‌تواند جاذبه‌های ناملموسی را که کمتر به آن توجه می‌شود
معرفی کند.برهمین اساس «دنیای اقتصاد» تصمیم گرفت طی مشورتی با کارشناسان و فعالان حوزه گردشگری، میراث فرهنگی، میراث طبیعی، طبیعت‌گردان بنام، راهنمایان گردشگری و عکاسان ایرانگرد، ۳۰ جاذبه توریستی ایران را
معرفی کند. در این بین از نظرات ارزشمند افرادی چون دکتر اسماعیل کهرم (کارشناس محیط‌زیست و طبیعت‌گرد)، دکتر مهدی حجت (از روسای پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و کارشناس میراث فرهنگی و موزه)، دکتر یدالله پرمون (رئیس مرکز مطالعات منطقه‌ای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی تحت نظارت یونسکو)، حسن غفاری (عکاس قوم‌نگار و ایرانگرد) و جمعی دیگر از صاحب نظران بهره گرفتیم.30 جاذبه‌ای که در ادامه آنها را از نظر خواهید گذراند، بیشتر با یک تقسیم‌بندی میان میراث ملموس و ناملموس انتخاب شده‌اند و میراث ملموس را نیز به دو قسمت تاریخی و طبیعی تقسیم کرده‌ایم. مبنای دیگر ما نیز این بوده که جاذبه‌های کمترشناخته‌شده را معرفی کنیم و از میان میراث ناملموس نیز تنها 10 اثری را معرفی کرده‌ایم که به ثبت جهانی یونسکو رسیده‌اند.بی‌شک آثار بسیاری در این سرزمین پهناور وجود دارد که معرفی همه آنها نیازمند مجال بیشتری است، اما ما بنا را بر این گذاشتیم که معرفی این 30 جاذبه، مقدمه‌ای باشد تا مخاطبان به دنبال جاذبه‌های دیگر و مشابه نیز بروند. یادمان باشد اگر می‌خواهیم هر کدام از این جاذبه‌های بکر را تجربه کنیم، مراقب آن باشیم که اصالت آن را حفظ کنیم و آسیبی را متوجهش نکنیم

جاذبه های ناملموس
نوروز
pic1
نوروز بی‌شک شناخته‌شده‌ترین و جهانی‌ترین آیین کهن ایرانی است. نوروز جشنی بین‌المللی است که در کشورهای فارسی زبان از جمله ایران، آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان در اولین روز بهار گرامی داشته می‌شود. گفتن از رسوم حاکم بر این آیین شاید تکرار مکررات باشد اما آنچه بیشتر از این رسم و رسومات در حال حاضر اهمیت دارد، قدرت این آیین است در انتقال پیام صلح و دوستی و آشتی ملت‌ها. نوروز می‌تواند نقطه اتکایی باشد برای کشورهایی که آن را گرامی می‌دارند تا هر چه بیشتر با یکدیگر و فرهنگ یکدیگر پیوند برقرار کنند و تبادل فرهنگی ناشی از این پیوند خود می‌تواند سرآغاز فصلی نو در تمام جنبه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این کشورها باشد. نوروز می‌تواند به‌عنوان پیغامی مملو از بهار و تازگی برای تمامی مردم جهان، صلح را بشارت دهد و مردم را بر آن دارد تا فارغ از تمام اختلافات فرهنگی خویش، نو شدن دوباره طبیعت را که نوید دهنده حیات و تولد دوباره است گرامی بدارند. این آیین در سال ۱۳۸۸ توسط یونسکو به‌عنوان میراث ناملموس بشری به ثبت رسید و این سرآغازی شد برای برگزاری مراسم‌ها و جشن‌های بین‌المللی در کشورهای فارسی زبان. نوروز ارزش‌های صلح و همبستگی را در بین نسل‌ها و درون خانواده‌ها ارتقا می‌دهد، همچنین باعث تقویت صلح و حسن هم‌جواری و در پی آن مشارکت در تنوع فرهنگی و دوستی بین مردم و جوامع مختلف می‌شود. پس دیدن آیین‌های نوروزی در سراسر کشور، جاذبه‌ای است که نمی‌توان از آن به سادگی گذشت و می‌تواند بهانه‌ای برای سفر به فرهنگ‌ها و جوامع بومی مختلف در ایران باشد.

موسیقی ردیفی ایران
برای همراه شدن با موسیقی ایرانی به هیچ عنوان لازم نیست که از علم موسیقی آگاهی داشته باشید. فارغ از هر سلیقه و هر ملیتی کافی است روحتان را در معرض نسیم آواهایش بگذارید و در باغ پرافسون این صداها غرقه شوید؛ چرا که خاستگاه این نوع موسیقی نه از فلان کلاس درس است و نه از فلان دانشگاه در وین. این نواها از دل مردم همین خاک برخاسته است. گواه این حرف هم همان گوشه‌هایی است که نوازنده چیره دست ایرانی، با رقص انگشتان و پنجه‌هایش روی سیم‌ها کنار هم می‌چیند و فضایی خلق می‌کند که پر است از بیم و امید، همچون تاریخ این خاک؛ گوشه‌هایی که هر یک برای خود خرده روایتی است از آنچه عبور تاریخ از این سرزمین، از خود به یادگار گذاشته است و روایت‌هایی که سینه به سینه، نسل به نسل اکنون به دست ما رسیده است و بر ماست که آن را بشناسیم، در حفظش بکوشیم و جهانی را با نسیمش عطرآگین کنیم.موسیقی ردیفی ایران در سال 1388 توسط سازمان یونسکو به‌عنوان میراث معنوی جهانی ثبت شد. این اتفاق را شاید بتوان اولین گام در روند آزاد‌سازی پتانسیل عظیم مادی و معنوی نهفته در این هنر دانست. بی تردید حمایت مادی و معنوی از هنرمندان این عرصه و فراهم آوردن شرایط برای حضور بین‌المللی نوازندگان و ردیف‌شناسان موسیقی سنتی ایرانی شرایط را به گونه‌ای رقم خواهد زد که این نوع موسیقی که مملو از ارزش‌های اخلاقی، معنوی و انسانی است نه تنها جایگاهی شایسته در جهان به دست آورد، بلکه فرصت شکوفایی و جذب مخاطب بین‌المللی را هم خواهد یافت. مناطقی همچون خراسان، لرستان، آذربایجان، بوشهر، کردستان و... اصلی‌ترین مقاصدی هستند که با سفر به آنها می‌توان ردیف‌های موسیقی ایرانی را به چشم دید!

«بخشی»‌های خراسان شمالی
تا به حال دوتار مرحوم حاج قربان را شنیده‌اید؟ اگر جوابتان منفی است، پیشنهاد می‌دهم آلبوم «شب، سکوت، کویر» را به آهنگسازی و کوشش استاد کیهان کلهر گوش دهید که مجموعه‌ای است از نواها و مقام‌های خطه خراسان، با صدای استاد شجریان و نوازندگی چندی از نوازندگان بومی از جمله مرحوم استاد حاج قربان سلیمانی.
حاج قربان از بخشی‌های صاحب سبک خراسان بود. «بخشی» لقبی است که به برخی از نوازندگان دوتار در خراسان شمالی و ترکمن صحرا داده می‌شود. بخشی‌ها نوازندگان دوتار، آوازخوان، داستان‌گو، سراینده و سازنده ساز دوتار و دف هستند. بافت قومیتی در این بخش از خاک ایران بسیار ویژه است؛ بخصوص در شهر قوچان که در آن اقوام ترک، کرد، ترکمن و فارس هر کدام با زبان و فرهنگ‌های خاص قومیتشان در کنار هم زندگی می‌کنند و همین ادغام و همگرایی فرهنگی، قوچان را خاستگاه نوعی خاص و منحصر به فرد از موسیقی کرده است. تاثیر موسیقی مقامی بخشی‌ها را به راحتی می‌توان حتی بر موسیقی ردیفی خطه خراسان حس کرد. ثبت جهانی موسیقی بخشی‌های خراسان توسط یونسکو درسال 1389 به‌عنوان میراث معنوی جهانی، خود گواهی است بر این مهم که اهمیت این نوع خاص از موسیقی، ورای زیبایی‌های موسیقیایی و معنوی، حاوی ارزش‌های فرهنگی و تاریخی است. پس بر ما است که نقش خود را در حفظ این میراث گرانبها درک کنیم؛ به خراسان شمالی سفر کنیم، در جشن‌ها و مراسمی که اجرای بخشی‌ها جزئی جداناشدنی از آن است شرکت کنیم، از کارگاه‌‌های ساخت دوتار و دف دیدن کنیم و شاید حتی‌سازی بخریم و خاطره‌ای پر از موسیقی و هنر برای خود رقم بزنیم و دیگران را هم به این سفر پر از نوا و آواز و فرهنگ و معنویت دعوت کنیم.

آیین تعزیه
واقعه عاشورا در کنار تمامی پیام‌ها و تاثیرات سیاسی و معنوی جاودانه‌اش، در سرزمین ایران بعدی فرهنگی- هنری نیز به خود گرفت و مردم فرهنگ دوست ایران توانستند به خوبی با استفاده از ابزارهای فرهنگی خود، این واقعه را بیش از پیش زنده نگاه دارند و رسالت خود را در انتقال مفاهیم و پیام‌های این رخداد عظیم، به انجام برسانند. تاریخ پیدایش تعزیه اولیه به درستی مشخص نیست اما موثق‌ترین اسناد بدست آمده نشان می‌دهند که این نوع از نمایش آیینی قدمتی چندین هزار ساله دارد. در بخارا و ماوراءالنهر مراسمی با شکوه در سوگ کشته شدن سیاوش به دست افراسیاب برگزار می‌شده و با ورود اسلام به ایران، تعزیه با ذکر واقعه کربلا تاکنون ادامه حیات داده است؛ هر چند گفته می‌شود آیین تعزیه کنونی در زمان حکومت صفویان در ایران طراحی و شکل گرفته و در دوره ناصرالدین شاه قاجار به اوج خود رسیده است. این هنر آیینی در سال ۱۳۸۹ توسط یونسکو به‌عنوان میراث معنوی جهانی به ثبت رسید و این خود گواه بر اهمیت این میراث گرانقدر مذهبی و تاریخی ما ایرانیان است. همه ساله در دهه محرم در جای جای کشور ایران، این نمایش مردمی با رنگ و بویی بومی و خاص هر منطقه اجرا می‌شود. این آیین در هر بخش از کشور ایران مملو از نمادهای فرهنگی منحصر به آن بخش است؛ حال اگر گویش‌ها و لهجه‌های خاص آن منطقه را نیز در نظر بگیریم می‌توان گفت تعزیه یا شاید حتی آیین سوگواری محرم در ایران خود موزه‌ای مردم‌شناسی است به وسعت خاک سرزمین ایران که به نوبه خود مجالی را برای علاقه‌‌مندان به فرهنگ دینی- آیینی ایران فراهم می‌کند تا از نزدیک بتوانند شاهد این آیین کهن ایرانی‌- اسلامی باشند.
pic2

آیین پهلوانی و زورخانه‌ای
در اوستا آمده: «پهلوانی مردانه را می‌ستاییم که به مردان گشایش دهد و به هوش گشایش دهد که تندتر از تند و دلیرتر از دلیر است که بسان بهره‌ای ایزدی به مرد رسد و مردان را در گرفتاری رهایی بخشد».
از آنجا که سلامت روحی در گرو سلامت جسمی و این ویژگی بهره‌ای ایزدی است، پس می‌توان گفت ورزش زورخانه‌ای ایران باستان، جدای از بعد تندرستی و تقویت قوای جسمی‌اش، گویی نوعی عبادت به‌شمار می‌رفته. با ورود اسلام به ایران نه تنها این موضوع کمرنگ و یا تقبیح نشد، بلکه مردان خدایی چون علی‌ابن‌ابیطالب(ع) الگوی پهلوانان زورخانه‌ای ایران قرار گرفتند و گود زورخانه شد جایی برای یاد خدا و مردان خدا.
آیین پهلوانی و زورخانه‌ای ایران در سال ۱۳۸۹‌در یونسکو به‌عنوان میراث معنوی جهانی به ثبت رسیده است اما این اقدام ارزشمند شاید گام اول است در حفظ و احیای این سنت و فرهنگ که به گفته دلسوزانش روز به روز رو به فراموشی می‌گذارد. این فرهنگ کهن برای جهانی شدن و برای دیده‌شدن نیاز به این دارد که در ابتدا خودمان آن را شناخته و در راستای اعتلایش تلاش کنیم. این آیین‌ها بی‌شک حکم موزه‌هایی را دارند که همچنان پویا هستند و اگر به شایستگی به‌عنوان میراثی ارزشمند به جهان معرفی شوند، مطمئنا توجه بسیاری از سراسر جهان را به خود جلب خواهند کرد.

فرش‌بافی کاشان
در بیانیه سازمان جهانی یونسکو به مناسبت ثبت مهارت فرش بافی کاشان به‌عنوان میراث معنوی جهانی که در سال 1389 صورت گرفته، آمده است: «شهر کاشان از دیرباز سابقه طولانی در بافت فرش داشته؛ به گونه‌‌ای که حدود یک‌سوم از ساکنان این شهر به بافت فرش مشغول هستند و بیش از دوسوم این میزان را زنان کاشانی تشکیل می‌دهند.» در جای دیگر از این بیانیه آمده است که « نقشه فرش‌های کاشان شامل نقوش گل، برگ، شاخه‌های درختان، حیوانات، وقایع و شخصیت‌های تاریخی است و این فرش‌ها روی چهارچوب‌هایی موسوم به دار قالی بافته می‌شوند که تار و پود آن از جنس ابریشم است و رنگ این فرش از رنگ‌های طبیعی مانند ریشه روناس، پوست گردو، پوست انار، و برگ درخت مو به‌دست می‌آید». ثبت این فرش به‌عنوان میراث معنوی را باید به فال نیک بگیریم در دوره‌‌ای که صنایع دستی وارداتی کشورهای آسیای شرقی بلای جان میراث معنوی کشورمان شده است، اما بپذیریم که این موضوع کافی نیست. چنین هنر استادانه‌‌ای شایسته است تا تمام مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را در هم بشکند و راه خود را به بزرگترین گالری‌ها و بازارهای جهانی تجارت اجناس لوکس و قیمتی بازکند. به علاوه حمایت داخلی از این تولیدات نفیس مقدمه‌ای خواهدبود بر اینکه این صنعت جان گرفته و بتواند برای رقابت با فرش‌های دستبافت غیرایرانی قد علم کند! زیبا نیست اگر ما ایرانی‌ها به جای پس‌انداز سرمایه‌های خود به صورت طلا و ارز، دیوار و زمین خانه‌هایمان را با نقوش پر رمز و راز فرش‌های کاشان مزین کنیم تا هم دین خود را در بقا و رونق این هنر ادا کرده باشیم و هم دیده و روح خود را با زیباییش پالایش کنیم؟


فرش‌بافی عشایر فارس
بسیار خوشحال‌کننده بود که در یک سال هم فرش کاشان و هم فرش عشایر استان فارس در سازمان جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید. در بخشی از بیانیه این سازمان که در سال 1389 منتشر شده است آمده «مردان عشایر این منطقه پشم مورد نیاز برای بافتن فرش‌های سنتی را در فصل‌های بهار و پاییز تهیه کرده و زنان پشم‌های مزبور را به نخ بافندگی تبدیل می‌کنند. عشایر استان فارس برای رنگ کردن این فرش‌های سنتی از رنگ‌های طبیعی قرمز، آبی، قهوه‌ای و سفید استفاده می‌کنند که از ریشه گیاه روناس، وسمه، برگ کاهو، چوب درخت گردو، ساقه درخت گیلاس و پوست درخت انار به دست می‌آید». تولید این نوع فرش زیبا هنوز مثل فرش کاشان علمی نشده است و شاید ویژگی اصلی آن نیز همین باشد. نقشی که زنان عشایر فارس بر این فرش‌ها می‌نگارند، از میان آن همه قصه و تصویری است که نسل به نسل، مادر به فرزند خود آموخته و تاریخ یک ایل را به همراه دارد و راهی برای آموزش به نسل بعد وجود ندارد جز پای دار نشستن و به دست مادر نگاه کردن و گوش فرا دادن به آوازهای مادرانه پای دار قالی. آنچه برای حفظ ارزش‌های این نوع از فرش و شناساندن آن به جهان لازم است همان است که درباره فرش کاشان گفتیم. به هر حال جهانی که در آن سود اقتصادی حرف اول را می‌زند، راه را برای سوءاستفاده کشورهای خارجی از میراث گرانقدر کشورهای دیگر باز می‌گذارد. پس وظیفه ما شناخت، حفظ و اشاعه چیزی است که آن را میراث معنوی کشورمان می‌نامیم. برای دیدن عشایر بافنده فرش، می‌توانید به سرحدات اقلید و آباده در زمان ییلاق و فیروزآباد و کازرون در ایام قشلاق سر بزنید.
pic۳


نقالی ایرانی
نقالی در ایران به جرات کهن‌ترین شکل اجرای نمایش است و نقالان مهم‌ترین اشخاصی بوده‌اند که داستان‌ها و سرگذشت‌های عامیانه فرهنگ ایرانی را نسل به نسل منتقل می‌کردند. در جامعه ایرانی نقالی، از دربارها تا روستاها نقش دیر پا و مهمی را ایفا کرده است. این سبک از داستان سرایی در سال ۱۳۹۰ در فهرست میراث ناملموس سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. قصه‌گو یا نقال داستان‌‌های کهن و اساطیری و عامیانه ایرانی را هم به نظم و هم به نثر و گاه نیز به صورت ترکیبی از این دو، همراه با حرکات و ژست‌های خاص خود به اجرا درمی‌آورد و گاه نیز قصه‌سرایی خود را با پرده‌ای حاوی یک نقاشی از واقعه همراه می‌کند. نقال‌ها هم نقش هنرمندان را دارند و هم نقش حاملان ادبیات و فرهنگ فارسی و هم باید با مظاهر فرهنگ محلی، زبان‌ها و گویش‌ها آشنا باشند. نقالی در قهوه‌خانه‌ها، چادرهای ایلیاتی، خانه‌ها و تجمع‌گاه‌های سنتی، مثل کاروانسراها، اجرا می‌شد. اما همه اینها زمانی برقرار است که این مکان‌ها قادر باشند نقش پیشین خود را بازیابند. درواقع هنر نقالی نیازمند مکانی برای اجرا است تا مخاطب علاقه‌مند بتواند برای دیدن اجراهای نقالی به این اماکن مراجعه کند. احیای نقالی نه تنها قادر خواهد بود نوعی سرگرمی کهن، آموزنده و مفرح را برای نسل جدید احیا کند، بلکه می‌تواند به عنوان یک سمبل، ادبیات عامیانه و کهن ایرانی را که خالی از مفاهیم انسانی و جوانمردی نیست، برای مخاطب غیرایرانی هم جذاب کند. پس ابتدا شناخت این هنر و پذیرش و درک آن توسط ما در اولویت قرار می‌گیرد و بعد از آن معرفی آن به جهانیان و توریست‌های خارجی. با این حال، متاسفانه پیر شدن استادان نقالی (مرشدها) و کاهش جمعیت نقالان در نسل جوان، باعث افت شدید تعداد نقالان چیره‌دست شده و این هنر نمایشی را با خطر زوال روبه‌رو کرده است. برای دیدن اندک نقالان معروف که هنوز از حرفه خود دست نکشیده‌اند، کافی است کمی در خوزستان و اصفهان جست‌وجو کنید؛ دست خالی برنخواهید گشت.

ساخت لنج ایرانی و دریانوردی در خلیج‌فارس
کشتی ایرانی با به اصطلاح لنج به طور سنتی هنر دست مردمان ساکن در ساحل شمالی خلیج فارس است که از آن برای سفر دریایی، تجاری، ماهیگیری و صید مروارید استفاده می‌کنند. این لنج‌ها به طور سنتی و با دست ساخته می‌شوند و فرآیند ساخت آنها به نوبه خود نوعی آیین و نمایش بومی مردمان این خطه از سرزمین ایران است. در حقیقت آنچه بیشتر از خود این کشتی‌ها حائز اهمیت است، فرآیند ساخت آنها است که با موسیقی و ریتم‌هایی خاص همراه می‌شود و ملاحانی که به هنگام کار آوازهای خاصی را می‌خوانند، به آن ویژگی منحصر به فردی می‌بخشند. این بخش از ساخت کشتی‌ها جزئی جدایی‌ناپذیر از دریانوردی در خلیج فارس به شمار می‌رود. این کشتی‌ها به شدت پتانسیل جذب گردشگر را خواهند داشت؛ هم فرآیند ساختشان که خود با نوعی موسیقی شاد و مفرح همراه است و می‌توان همان سبک موسیقی را در قالب کنسرت‌هایی به مخاطبان عرضه کرد و هم لذت سفر دریایی با این لنج‌های باستانی خاطره‌هایی را برای گردشگران رقم خواهد زد که هرگز فراموش نخواهند کرد.
مهارت سنتی ساخت لنج ایرانی در سال ۱۳۸۹ توسط سازمان جهانی یونسکو به عنوان میراث ناملموس بشری ثبت شده که این خود نشان‌دهنده این امر است که این میراث پتانسیل‌های فراوان اقتصادی و فرهنگی هم برای منطقه شمال خلیج فارس و هم برای کل کشور را دارد.

آیین قالیشویان مشهد اردهال کاشان
آیین قالیشویان مراسمی است که در بزرگداشت سلطان علی (امامزاده علی بن محمد باقر) برگزار می‌شود؛ کسی که شخصیتی مقدس نزد مردم کاشان و فین است. بر اساس روایات، وقتی سلطان علی به شهادت می‌رسد، مردم فین و خاوه در حالی که پیکر وی را در یک قالی پیچیده بودند، وی را برای شست و شو به سمت تهران می‌برند و در نهایت به خاک می‌سپارند. این مراسم همه ساله در نزدیک‌ترین جمعه به هفدهم مهر ماه برگزار می‌شود. این آیین را سازمان جهانی یونسکو در سال 1391 به عنوان میراث ناملموس بشری ایران ثبت کرده؛ آیینی که در ورای نفس شکل‌گیری‌اش اکنون حاوی یک نوع پیام آزادی‌خواهانه است که با اعتقادات مذهبی مردم این خطه از سرزمین ایران گره خورده و بار معنوی این مراسم را افزون کرده است. برای مخاطب ایرانی شاید این مراسم بسیار شبیه به مراسم عاشورای حسینی باشد ولی باز هم جنبه‌هایی در خود دارد که می‌تواند بر ارزش دیدن آن بیفزاید. صبح روز مراسم اهالی خاوه در آرامگاه حاضر می‌شوند و روی قالی گلاب می‌پاشند و پس از اتمام مراسم لوله کردن، قالی را به اهالی فین در خارج از آرامگاه تحویل می‌دهند. اهالی فین قالی را در نهر آب غسل می‌دهند و با چوبدستی‌هایی که به ظرافت بریده و تزئین شده‌اند، حرکت می‌کنند. سپس قالی به آرامگاه بازگردانده می‌شود. مشاهده این مراسم بی‌شک می‌تواند خاطره‌ای فراموش‌ناشدنی باشد و حس معنوی دلنشینی در مخاطب بیافریند.
pic۴

جاذبه های طبیعی

جنگل ارسباران
«شهری دورافتاده و خواب‌آلود در میان کوه‌های سر به فلک کشیده‌ای که قله‌هایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شده‌اند. مکانی است عالی؛ به طراوت و سرسبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران.» این توصیف یک گردشگر کانادایی از کلیبر و جنگل ارسباران است. جنگلی در دل طبیعت بکر و دست‌نخورده استان آذربایجان شرقی، با وسعت بیش از ۷۰ هزار هکتار که از شمال به رود ارس، از مشرق به مشگین‌شهر و مغان، از جنوب به سراب و اوجان و از مغرب به مرند و تبریز محدود است و شهرستان اهر را دربرمی‌گیرد. این مکان دیدنی و خنک برای یک جنگل‌گردی تابستانه بسیار مناسب است چراکه کوه‌های بلند و درختان گوناگون منطقه ارسباران هر گردشگری را مجذوب می‌کند.اگر به دنبال یک طبیعت‌گردی بکر و خاص هستید، ارسباران پیشنهاد ویژه تابستانی ما است. با سفر به جنگل‌های ارسباران می‌توان علاوه بر طبیعت زیبا و چشم‌اندازهای آن از وجود اماکن و ابنیه تاریخی همچون قلعه بابک، قلعه پشتو، قلعه جوشین، دژ قهقهه، بقعه شیخ شهاب‌الدین و بازار اهر نیز دیدن کرد. البته اعلام بخشی از ارسباران به‌عنوان زیست کره توسط یونسکو بر پتانسیل توریستی منطقه صحه گذاشته است. زیست کره ارسباران علاوه بر آنکه تحت تاثیر اقلیم مدیترانه‌ای است، درشعاع اثر اقلیم‌های خزری و قفقازی نیز قرار دارد و به دلیل وجود اختلاف ارتفاع زیاد، از آب و هوا و اقلیم‌های متنوعی برخوردار است. بارندگی نسبتا زیاد در این منطقه که بیشتر به‌صورت برف است و تبخیر کم آن، موجب شده تا جویبارهای زیادی از کوهستان‌های مرتفع آن سرچشمه گرفته و به داخل رود ارس وارد شوند. ارسبار یا آرازبار و قره داغ یا قراچه‌داغ نام‌هایی بودند که جنگل ارسباران در دوران‌های مختلف به آنها معروف بوده است.

چشمه‌‌های قیر خوزستان
درباره چشمه‌های قیر در روستای ماماتین شهرستان رامهرمز شاید کمتر شنیده باشید یا اگر شنیده‌اید کمتر به ذهنتان خطور کرده که به‌عنوان یک جاذبه طبیعی گردشگری از آن دیدن کنید. البته با توجه به هوای گرم این منطقه، بهترین زمان بازدید فصل پاییز و زمستان است اما می‌توان سفر به این منطقه را که حتما به جز این چشمه‌ها جاذبه‌های دیگری نیز دارد از هم‌اکنون برنامه‌ریزی کرد.
در ۲۵ کیلومتری شمال شرق رامهرمز در روستای ماماتین استان خوزستان ۱۰ چشمه جوشان قیر به شکل تنورهای نانوایی هستند که در دو طرف یک مسیل کم‌آب قرار گرفته‌اند و به باور اساطیری مردم رامهرمز، خون اژدهایی است که در جنگ با اسفندیار رویین‌تن به هلاکت رسید. از این چشمه‌ها به‌صورت طبیعی، نفت بیرون می‌آید. نفت خارج شده از این چشمه‌ها با آب رودخانه‌ای به نام «رود زرد» ترکیب می‌شود و در نهایت هنگامی که از غلظت نفت آن کاسته شد، به زمین‌های کشاورزی می‌رسد. اما از نکات جالب درخصوص این چشمه‌ها این است که با وجود نفت‌آلود و قیرگون بودن آب، ماهی‌های کوچکی در این آب‌ها زندگی می‌کنند.
نمونه این چشمه‌های طبیعی قیر در بخش اندیکا در شهرستان مسجدسلیمان و منطقه اوقیلک شهرستان بهبهان نیز دیده می‌شود اما آنها به اندازه چشمه‌های ماماتین معروف و دیدنی نیستند. وجود بقایای یک شهر قدیمی به نام قلعه یزدگرد (قلعه تاشار) از آثار دوره ساسانی در فاصله کمی از رودخانه ماماتین که دارای حصارهای قطور سنگی بر فراز کوهی بلند است و وجود تپه‌ای آتشین به نام تشکوه نیز می‌تواند در کنار رودخانه قیر طبیعی به یک مقصد گردشگری عجیب، متفاوت و جذاب برای گردشگران تبدیل شود.

جهان‌نما در گلستان
دهکده ییلاقی و منطقه حفاظت‌شده جهان‌نما در استان گلستان با مساحت بیش از ۳۰ هزار هکتار یکی از جاذبه‌های طبیعی ایران است که با چشم‌اندازهای زیبا و در عین حال ناشناخته می‌تواند در تمام فصل‌های سال پذیرای گردشگران باشد. این منطقه در جنوب شرقی شهرستان کردکوی و در ارتفاعی بین ۶۰۰ تا ۳ هزار متر از سطح دریا قرار دارد. از همین رو خنکای آن و لطافت حاصل از مه در فصل‌های مختلف به‌ویژه در تابستان را نباید از دست داد. زمستان این منطقه سرد است ولی در تابستان هوای مطبوع و خنکی دارد و وجود دهکده‌های ییلاقی قدیمی، آثار تاریخی و باستانی، وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی، وجود کوه، رودخانه، چشمه، انواع وحوش و پرندگان کمیاب و نوع پوشش گیاهی از جمله جاذبه‌های این منطقه است. این دهکده با امکانات بسیار ابتدایی، زیبایی دو چندان دارد چراکه برای اقامت در این منطقه ارتباط و تعامل انسان با طبیعت به خوبی حس می‌شود. در قسمت شمالی روستا پرتگاهی به ارتفاع ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ متر وجود دارد که اهالی روستا آن را چکل سر می‌نامند و به علت ارتفاع زیاد در برخی از فصول سال این مکان ایستگاه پرواز پاراگلایدرها به سمت کردکوی است. منطقه حفاظت‌شده جهان‌نما سالم‌ترین و دست‌نخورده‌ترین جنگل‌های میان‌بند (جنگل‌های دامنه کوه) را در شمال ایران دارد و جنگل‌های آن از نوع جنگل‌های هیرکانی است که از قدیمی‌ترین جنگل‌های دنیا به شمار می‌رود. pic۵


مسیر آهار به شکرآب
اگر به دنبال طبیعتی آرام، خنک و زیبا هستید جایی در نزدیکی تهران هست که با اندکی پیاده‌روی ساده در دل کوه و دره به آبشار زیبای شکرآب خواهید رسید. درست است؛ مسیر آهار به شکرآب. آهار پررونق و آباد از روستاهای دهستان رودبار قصران شهرستان شمیران استان تهران است که در محل تلاقی دو تنگه‌ای که به منطقه و مزارع و آبشار شکرآب و قله توچال و مرز شهرستانک منتهی می‌شود، قرار دارد. آهار همیشه زیباست اما در اواسط بهار به علت وجود شکوفه‌های گیلاس روی درختان و اواسط پاییز به علت وجود برگ‌های رنگارنگ پاییزی با رنگ‌های زرد و نارنجی بسیار دل‌انگیزتر است و قدم زدن در کوچه‌باغ‌های آن هوش از سر آدمی می‌برد.
برای رسیدن به آبشار شکرآب از تهران، از جاده لشگرک باید به دوراهی لواسان و فشم رفت. روستای آهار در مسیر فشم به سمت اوشان قرار دارد که آخرین نقطه ماشین رو است و بقیه مسیر تا آبشار باید پیاده طی شود که از محل روستای آهار حداکثر ۲ ساعت پیاده‌روی با سرعت متوسط است. برای رفتن به آهار و دیدن شکرآب بهتر است کفش مناسب پیاده‌روی، کوله‌پشتی و یک وعده غذایی همراه داشته باشید و اگر در فصل پاییز مسافرت می‌کنید، لباس گرم را فراموش نکنید. در این منطقه می‌توانید جاذبه‌هایی مثل آبشار شکرآب، امامزاده طاهر شکرآب، آبشار ده‌تنگه، قلعه تاریخی دختر و قلل مرتفع مثل قله قلعه دختر، سی‌چال، توچال و قزقونچال را ببینید. از روستای آهار می‌توان هم به آبشار شکرآب رفت و هم به آبشار ده تنگه؛ هر دو مسیر بسیار زیبا و فرح‌بخش است و از میان کوچه باغ‌های بسیار زیبا و درختان چنار و گردو و جوی‌های آب و آبشارهای کوچک می‌گذرد. مسیر آهار به آبشار شکرآب یکی از مسیرهای دیدنی و جذاب تهران است که با داشتن طبیعتی زیبا پذیرای مهمانان و گردشگران است.

روستای ونایی
ونایی روستایی است که نه در دل کوه کنده شده تا به شهرت برسد نه برایش تبلیغ شده اما روستایی خوش آب و هوا است که اگر مسیرتان به بروجرد لرستان افتاد حیف است که سری به آن نزده و گشتی در آن نداشته باشید. این روستا در ۱۲ کیلومتری شمال غربی شهر بروجرد در منطقه‌ای کوهستانی قرار گرفته، در تنگه‌ای بین دو کوه بلند برآفتاب و کوه گرین که آب و هوایی کوهستانی دارد. زمستان‌های آن سرد و پر برف و تابستان‌هایش خنک و معتدل است. جنوب ونایی را دشت کوچکی تشکیل می‌دهد که به دلیل وجود آب فراوان، کشاورزی در آن رونق دارد. چشمه‌سارهای متعددی مانند سراب سفید و سراب پنبه از دامن کوه‌های این منطقه می‌جوشد که منبع اصلی آب آشامیدنی شهر بروجرد است. این روستا با جاده آسفالته به بروجرد و اشترینان و با جاده شنی به الشتر وصل می‌شود و به خاطر سرچشمه‌های گوناگون، بیشه‌زارها و کوه‌های مرتفع از توان بالایی برای گردشگری برخوردار است. این منطقه سرسبز و بکر از جمله مناطق پرجاذبه بروجرد است که بیشترگردشگران و به‌ویژه دوستداران کوهپیمایی و کوهنوردی اوقات خوشی را در آن سپری می‌کنند. ۱۰ قله مرتفع از جمله هجده یال، سه کوزان، والاش، برنجه و هیگره و ولاش و چشمه‌های جوشان طراوت ویژه‌ای به این منطقه داده است. ونایی از مناطق گردشگری طبیعی بروجرد است و در فهرست روستاهای گردشگری استان لرستان قرار دارد که دارای یک قلعه تاریخی به شماره ثبت ملی ۱۱۲۲۴ و یک دهنه غار است. اگر به ونایی رفتید سوغات آن را فراموش نکنید؛ خیارشور آن معروف است که از یکی از کارگاه‌های تهیه خیارشور می‌توانید آن را خریداری کنید.


دره نگاه
اگر به دنبال یک گردشگری و کوهپیمایی بکر همراه با هیجان کشف هستید، کوله‌پشتی خود را بردارید و راهی استان لرستان، شهرستان دورود شوید و قدم در مسیر دریاچه گهر بگذارید تا به دره «نگاه» برسید. دره‌ای بسیار زیبا که بهترین فصل رفتن به آنجا اردیبهشت و خرداد و اول تابستان است. برای رفتن به دره نگاه باید ابتدای همان مسیری را که به سمت دریاچه گهر ختم می‌شود، طی کنید. چشمه پایین پنبه‌کار ابتدای مسیر است و تا روستای پیر عبدالله حدود ۸ تا ۹ ساعت پیاده‌روی و کوهپیمایی و مسیر صخره‌ای در پیش دارید. این مسیر نسبت به مسیر دریاچه گهر بسیار مشکل‌تر است. وقتی از چشمه پنبه کار به طرف سمت راست می‌روید، وارد دره‌ای می‌شوید که ابتدای دره نگاه است.این دره، طبیعت بسیار زیبا و بکری دارد و حیوانات وحشی از قبیل خرس و روباه و... در آنجا وجود دارد. همراه داشتن چادر و کیسه خواب در این سفر الزامی است. درواقع این مقصد برای کسانی مناسب است که هم توان و قوای جسمی برای یک کوهپیمایی نسبتا طولانی و مهیج را داشته باشند و هم دنبال جایی بکر باشند که پای کمتر کسی به آنجا می‌رسد. همچنین توان فنی ارادی که به این منطقه می‌روند نیز اهمیت دارد و اگر با مسیر آشنایی ندارید، حتما باید از وجود راهنمایان محلی بهره بگیرید. در تمام مسیر کوهپیمایی از چند دره (دره گردو و دره خرس) و آبشارهای زیبا و ده‌ها جویبار و رود کوچک گذر خواهید کرد. چند آبشار در این منطقه وجود دارد که عرضی حدود ۵ متر و ارتفاعی حدود ۱۰ متر دارند؛ آبشارهای زیبایی که در دل این طبیعت بکر و دست نخورده جریان دارند و برای همین‌جاذبه‌های پنهان است که نباید دیدن آن را از دست داد.این دره یکی از زیباترین و دست‌نخورده‌ترین دره‌های کشوراست که به‌دلیل وجود تنوع زیست‌محیطی و پوشش گیاهی خود، همچنان زیستگاه امنی برای حیات وحش منطقه اشترانکوه است. pic۶


زریوار مریوان
زریوار، دریاچه‌ای خفته در دل مریوان کردستان است که آب هیچ رودخانه‌ای به آن نمی‌ریزد و آب آن از ذوب شدن برف‌ کوه‌های اطراف و تعدادی چشمه‌های خودجوش در کف دریاچه تامین می‌شود؛ دریاچه‌ای که بهار و تابستانش به نوعی و زمستانش به نوعی دیگر جذاب و دیدنی است و از همین روست که نباید از دستش داد. وجود دریاچه زریوار در میان جنگل‌های انبوه و زیبای بلوط و گونه‌های مختلف درختان جنگلی با رطوبت هوا و بارش‌های مناسب، منظره‌ای دیدنی و بی‌نظیر را در غرب ایران پدید آورده که اعتدال هوایش در فصول گرم و منظره بی‌نظیرش در زمستان چشم هر بیننده‌ای را نوازش می‌دهد.
دریاچه زریوار یا تالاب آب شیرین زریبار (کردی: زربار) با طول حدود ۵ کیلومتر و عرض حدود 6/1 کیلومتر در فاصله ۳ کیلومتری غرب شهر مریوان، در استان کردستان قرار دارد. در بیشتر زمستان‌ها سطح دریاچه کاملا یخ می‌بندد. تالاب زریبار به ‌عنوان یک واحد اکولوژیک و یک اکوسیستم آبی در کردستان پدیده‌‌ای بسیار زیبا و نادر است که زریوار با قرار گرفتن در یک دره طولی نسبتا وسیعی از دو طرف غرب و شرق با کوه‌های پوشیده از جنگل احاطه شده ‌است. پوشش غالب اراضی در این منطقه را جنگل و بیشه‌زارهای نیمه انبوه تشکیل می‌‌دهند که گونه غالب جنگلی آن بلوط ایرانی است؛ اما گونه‌‌های جنگلی دیگر مانند گلابی وحشی، زالزالک، بادام نیز در نقاط مختلف آن خودنمایی می‌کند. از جمله امکانات و تسهیلات برای گردشگران در این منطقه می‌توان به نمایشگاه‌های صنایع دستی، پارکینگ کنار دریاچه، هتل چهارستاره در کنار دریاچه و هتل چهارستاره در مریوان اشاره کرد. همچنین امکان خرید از بازارچه مرزی باشماق در فاصله ۱۶ کیلومتری این دریاچه می‌تواند برای گردشگران جذاب باشد.

کوه گِل افشان کنارک
حتی تصور کوهی که به‌طور متناوب گِل خاکستری رنگ از آن خارج شده و به سوی دامنه‌ها سرازیر می‌شود هم جذاب است چه رسد به اینکه چنین پدیده‌ای را از نزدیک ببینید! یکی از دیدنی‌های حیرت‌انگیز شهرستان چابهار، کوه‌های گِل‌افشان آن است که مهم‌ترین آنها در نقطه‌ای نزدیک به کُنارک و تَنگ قرار دارد. این کوه با ارتفاع تقریبی۱۰۰ متر و قطر قاعده کمی بیش از ۱۰۰ متر در فاصله حدود ۱۰۰ کیلومتری چابهار، در دشت کهیر نرسیده به روستای تنگ قرار دارد. اطراف این کوه را بیابانی وسیع فرا گرفته و به فاصله حدود ۲۰۰ متر از کوه، چاله‌ای به عمق حدود ۲ متر ایجاد شده که برای رسیدن به کوه باید وارد این چاله شد.این گِل‌فشان در زمینی مسطح واقع شده و دارای سه تپه کوچک است که یکی از آنها شبیه آتشفشان و در حال حاضر فعال است و بقیه آنها نیز از چند سال قبل به‌صورت غیرفعال درآمده‌اند. در بلندای این تپه‌ها، دهانه‌هایی به قطر چند سانتیمتر وجود دارد و از دهانه گل‌فشان که در حال حاضر فعال است، به‌طور متناوب گل بیرون می‌آید. دوره تناوب این پدیده نادر و زیبا ۱۰ تا ۱۵ دقیقه است که این عمل با لرزش خاک همراه است و گاهی به هنگام خروج گل، صدایی همانند شلیک تفنگ از آن به گوش می‌رسد. بالا رفتن از کوه اگر فصل بارندگی نباشد؛ تقریبا راحت است. در بالاترین نقطه کوه چاله‌ای به قطر کمتر از یک متر و به عمق حدود نیم متر وجود دارد که با گل پوشیده شده است. در فواصل زمانی حدود یک دقیقه، مقداری گل با صدای خاصی شبیه به ترکیدن یک حباب، از چاله خارج و به اطراف پراکنده می‌شود. گل‌فشان‌های ایران بیشتر در جلگه‌ ساحلی دریای عمان بخصوص بلوچستان جنوبی تمرکز دارند و بیشتر آنها در حال حاضر فعالند، اما فعالیت آنها در فصول مختلف از سالی به سال دیگر تغییر پیدا می‌کند. این پدیده به‌طور عمده در فصول پرباران از جاذبه‌های نادر و دیدنی استان به شمار می‌رود. در کل تعداد گل‌فشان‌های زمین بیش از ۸۰۰ عدد نیست که بیش از نیمی از آنها در اطراف دو دریای خزر و عمان قرار گرفته؛ بنابراین وجود آنها غنیمتی است و دیدنش می‌تواند جزو تجربه‌های ناب هر گردشگر و مسافر طبیعت‌دوستی باشد.

ییلاق سوباتان
سوباتان، منطقه ییلاقی در تالش است که در سال ۱۳۹۳ از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به‌عنوان منطقه نمونه گردشگری تصویب شد؛ اما اقدام مناسبی که برای مسافران رفاه بیشتری همراه داشته باشد در این منطقه صورت نگرفت. پیشنهاد سفر به این منطقه با اینکه بسیار شهرت دارد از این جهت است که مشکلاتی که گاه در این مناطق گریبانگیر گردشگران می‌شود به دست همین گردشگران و طبیعت‌گردان است که حل می‌شود. سوباتان یکی از زیباترین مناطق ییلاقی کشور است که در 20 کیلومتری ضلع غربی شهر لیسار از توابع شهرستان تالش در استان گیلان قرار دارد و از شرق به جنگل‌های انبوه تالش، از غرب به ییلاقات اردبیل و دریاچه زیبای نئور، از شمال به رودخانه لیسار و ییلاقات خطبه‌سرا و از جنوب به مناطق ییلاقی آسبومار جوکندان متصل است. این منطقه ییلاقی محل سکونت صدها خانوار لیساری است که بیشتر در فصول بهار و تابستان و بخشی از پاییز به آنجا می‌روند.
مسیر ماشین رو تالش - سوباتان که از جاده کیشون بون (کیش دیبی) به مریان جدا می‌شود، مهم‌ترین مسیر تردد است. طول این جاده ۳۲ کیلومتر است که بیشتر آن خاکی با شیب‌های تند است. جالب است بدانید سوباتان شبکه برق‌رسانی ندارد و موتورهای برق تامین‌کننده انرژی مورد نیاز هستند و در بیشتر ساعات آب آن قطع است و تانکرها و دبه‌ها مطمئن‌ترین وسایل ذخیره آب در این مکان رویایی هستند. هم از این روست که در کمترین ارتباط با تکنولوژی و شهر هستید. سفر در روزهایی که تعطیل نیست بیش از هر زمان دیگری به این منطقه زیبای ییلاقی توصیه می‌شود.
اقامت گردشگران اغلب در ویلاهای کوچک و متوسط است که در بیشتر اوقات سال خالی است؛ اما در فصل‌های پرتردد و گاه تعطیلی‌ها چنان شلوغ می‌شود که یافتن جایی برای سکنای شبانه سخت می‌شود. pic7

حرای خوران هرمزگان
pic۸
نام فارسی منطقه حفاظت شده حرا و تالاب خور خوران هرمزگان، حرای خوران است؛ با وسعت 86هزار و581 هکتار منطقه حفاظت شده و 100هزار هکتار تالاب بین‌المللی که باید از نزدیک آن را دید؛ چراکه همیشه گفته‌اند شنیدن کی بود مانند دیدن؟ گردش در این تالاب زیبا با جنگل‌های وسیع حرا می‌تواند تجربه‌ای باشد که لحظات آرام و به یادماندنی‌ای را برایتان رقم خواهد زد.
این منطقه در تنگه خور خوران خلیج‌فارس، بین جزیره قشم و سواحل جنوبی ایران در استان هرمزگان واقع شده و بخش تالاب آن شامل مجموعه‌ای از جزایر کوچک (تپه‌های گلی)، جنگل‌های مانگرو، لجنزارهای جزر و مدی و خورهای کم عمق است. منطقه حفاظت‌شده حرا و تالاب بین‌المللی خورخوران، مجموعه جنگل‌های درختان سرسبز ساحلی مانگرو یا حرا است که در حوالی جزیره قشم، بندرپل، جزیره هرمز و بندر خمیر در استان هرمزگان قرار دارد و آبراهه‌های آن با پرندگان زیبا و طبیعت بکر وحشی‌اش از منابع توریستی و دیدنی استان هرمزگان به‌شمار می‌آید. مجموعه حرای شمال غربی قشم به‌دلیل اهمیت بین‌المللی به‌عنوان ذخیره‌گاه زیست کره حرا شناخته می‌شود؛ پس به نظر می‌رسد نباید سفر به آن را دست‌کم گرفت.


جاذبه های تاریخی
تخت سلیمان
pic9
تخت سلیمان یا آتشکده آذرگشنسب نام محوطه تاریخی بزرگی در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان استان آذربایجان غربی است که در ۴۵ کیلومتری شمال شرقی این شهر قرار دارد. این بنا با اینکه به‌عنوان چهارمین اثر ایران در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده چندان در میان مردم شناخته شده نیست و طیف خاصی با علایق خاصی، اغلب در قالب تورهای گردشگری، این جای دیدنی را به‌عنوان مقصد گردشگری خود برمی‌گزینند.آثار باستانی این مجموعه و دریاچه جوشان آن، روی صفحه‌ای سنگی و طبیعی قرار گرفته که از رسوبات آب دریاچه به وجود آمده است. قدمت این منطقه از لحاظ سکونتگاه انسانی به ۳ هزار سال پیش بازمی‌گردد. آب این دریاچه که از عمق ۱۱۶ متری از درون زمین به سطح می‌آید و به زمین‌های اطراف می‌ریزد دارای املاح زیادی است و رسوب‌های حاصل از این املاح در طی قرن‌ها، لبه دریاچه را شکل داده.تخت سلیمان بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان در قبل از اسلام به‌شمار می‌رفت اما در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراتور رومیان به ایران تخریب شد. آباقاخان برادرزاده هلاکوخان که به دین اسلام گرویده بود، بر روی ویرانه‌های تخت‌سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشی‌هایی با نقوش و خط برجسته از آن به‌جا مانده است که در حال حاضر در موزه رضا عباسی نگهداری می‌شود. این مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان‌شناختی و چه به لحاظ ارتباط با مدارک مکتوب تاریخی و اسطوره‌ای در شمال و غرب ایران کاملا منحصربه‌فرد است. هم اینک در این مجموعه آثاری از اوایل دوره ساسانی تا دوره ایلخانان مغول شناسایی شده، اما تاریخ نظری این مجموعه به دوره هخامنشی و اشکانی می‌رسد.زندان سلیمان نیز نام کوهی مخروطی و میان تهی در سه کیلومتری غرب تخت‌سلیمان است که در کوه بلقیس قرار دارد و جاذبه‌ای دیدنی در این منطقه بشمار می‌رود که می‌توانید در کنار تخت‌سلیمان از آن بازدید کنید. در اطراف کوه زندان، چشمه‌های آب گرم گوگردی متعددی دیده می‌شود که دارای خاصیت درمانی متعددی است.


عمارت باغ اکبریه بیرجند
نام خراسان را که می‌شنویم، با اینکه چند سالی است به سه بخش تقسیم شده، پهناوری و وسعت بخشی از شمال شرق تا شرق کشور در ذهنمان نقش می‌بندد که بیشتر آن کویری یا گرم و خشک است. اما خراسان وسیع است و به پهنای وسعتش تنوع زیستی و قومی و تاریخی دارد. خراسان جنوبی و بیرجند نقطه‌ای سرسبز، فرهنگی و تاریخی است که مردان نامی اش شهره‌اند. عمارت و باغ اکبریه اش نیز شهره است به زیبایی و خرمی.عمارت و باغ اکبریه یکی از بناهای تاریخی شهر بیرجند است که در دوره قاجاریه و توسط شوکت الملک در دو طبقه در روستای اکبریه که از توابع استان خراسان جنوبی است ساخته شد. البته بعدها با گسترش شهر بیرجند، این باغ در داخل شهر قرار گرفت. باغ اکبریه با وسعتی حدود ۴۵ هزار مترمربع در بستری کوهستانی واقع شده که در سال ۲۰۱۱ میلادی به‌عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. ساخت این مجموعه از اوایل دوره قاجار تا اواخر آن دوره و در چند مرحله انجام شده ‌است. این مجموعه شامل چند عمارت است که قدیمی‎ترین آن مربوط به عمارت حشمت‌الملک در منتهی‌الیه شرقی است.هم‌اکنون بخش‌های مختلف این باغ و عمارت مورد استفادة ادارة کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان جنوبی قرار گرفته است. بخش ساخته شده در اوایل دوره قاجار، به‌عنوان کتابخانه فعال است و از بخش مرکزی آن به‌عنوان موزة باستان‌شناسی و مردم‌شناسی استفاده می‌شود که این بخش نیز در دوره قاجار ساخته شده. بخش ساخته شده در دوره پهلوی کاربری اداری دارد و دیگر بخش‌ها به سفره‌خانه و چایخانه سنتی اختصاص یافته‌ است. در موزه حیات وحش این مجموعه، نمونه‌های شاخص، کمیاب و نادری از پوشش جانوری منطقه جنوب خراسان به ویژه شهرستان بیرجند به معرض نمایش گذاشته شده و کمیاب ترین گونه‌های پرندگان جنوب خراسان در این مجموعه قرار گرفته‌اند. همچنین در موزه باستان‌شناسی و مردم‌شناسی باغ اکبریه که در طبقه همکف واقع شده، بخشی از معیشت، آداب و رسوم، مشاغل و حرفه منطقه جنوب خراسان به نمایش گذاشته شده است. تمام این مجموعه می‌تواند گزینه فرهنگی و تاریخی مناسبی باشد برای دیدار از بخش کوچکی از خراسان وسیع.

قلعه یزدگرد دالاهو
کوه دالاهو، بر فراز یکی از بلندترین قله‌هایش دژی دارد به یادگار مانده از ایران باستان که از زیباترین نقاط باستانی کشور محسوب می‌شود. این دژ یا قلعه یزدگرد در روستای زرده شهرستان دالاهو، در 18 کیلومتری سه راهی ریجاب به سرپل ذهاب قرار داردقلعه یزدگرد بر فراز این کوه خودنمایی می‌کند و برای رسیدن به آن باید از شرق روستای بان‌زرده در منطقه ریجاب استان کرمانشاه به سمت کوه‌های دالاهو پیش رفت. پس از طی جنگل‌های سرسبز بلوط و قدری کوهپیمایی و گذر از چند قله کوچک، مجموعه قلعه یزدگرد دیده می‌شود که بر دشت ریجاب مسلط است.به باور اهالی دالاهو، یزدگرد و دخترش شهربانو پس از ورود اعراب به ایران در این قلعه مامن گرفته‌اند و نام قلعه نیز از آن گرفته شده است. براساس اولین تحقیقات و کاوش‌های باستان‌شناسی در این منطقه، زمان ساخت این مجموعه به دوره ساسانی نسبت داده شد، کاوش‌های بعدی اما نشان داد که بسیاری از بناهای این محوطه دست‌ساخت اشکانیان است.مجموعه قلعه یزدگرد که از سمت شمال غرب با پرتگاه تندی به جلگه ذهاب و از طرف شمال و شرق به صخره‌های پلکانی دالاهو محدود می‌شود، با وسعت تقریبی 40 کیلومترمربع یکی از مستحکم‌ترین قلعه‌های ساخته شده در ایران است. حصارکشی اطراف آن، محصور بودن از 3 طرف توسط موقعیت طبیعی و دیده‌بانی قوی قلعه، دسترسی دشمنان را به آن غیرممکن می‌کرده است.این مجموعه تاریخی شامل محوطه‌های دیوار گچ، آشپزخانه، نقاره‌خانه، تپه رش، دروازه، قلعه داور، گچ گمبد است که از نظر معماری و ارزش‌های تاریخی و طبیعت بکر منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است، اما آنچنان‌که شایسته است معرفی نشده است.


حمام گلستان اسدآباد
صحبت از جاذبه تاریخی که می‌شود قلعه، کاروانسرا، موزه و خانه و آرامگاه به ذهن می‌آید و کمتر مکانی چون حمام به ذهن خطور می‌کند؛ مگر حمام‌های معروف همچون حمام وکیل شیراز. اما حمام نیلوفر که به حمام قدیمی بازار، حمام گلستان و حمام حاجی خان نیز معروف است، به عنوان یک بنا و اثر باستانی و تاریخی در شهر اسدآباد همدان ثبت شده و در کنار دیگر جاذبه‌های تاریخی این شهر تاریخی می‌تواند گزینه‌ای مناسب برای بازدید باشد؛ چراکه دیدن معماری خاص حمام‌های قدیمی که امروزه دیگر کاربرد ندارند، اساسا جذاب است. سند یا کتیبه‌ای در رابطه با تاریخچه بنا که در محله کاروانسرا یا بازار در کنار مسجد جامع اسدآباد قرار دارد در دست نیست، اما با توجه به قدمت تاریخی آب انبار، می‌توان پایه‌های بنا را متعلق به دوره صفوی دانست که در دوره‌های متاخرتر بازسازی و نوسازی شده است، اما قرارگیری بنا در مرکز محله قدیمی شهر اسدآباد و در کنار مسجدجامع و آب انبار صفوی شهر نشان از تاریخ غنی بنا دارد.در حال حاضر محل ورود به خزینه آب گرم به وسیله پنجرهای فلزی مسدود شده و به جای خزینه آب سرد، 6 دوش انفرادی ایجاد شده است. این بنا دارای دو ورودی شمالی و جنوبی است که بر اساس مطالعات میدانی انجام شده هر دو ورودی به بنا الحاق شده است.
درباره معماری بنا بد نیست بدانید که در ورودی حمام به محوطه‌ای ۶ ضلعی باز می‌شود که اضلاع آن مساوی به نظر می‌رسد. طاق این محوطه گنبدی است و سربینه هشت ضلعی آن در قسمت جلویی راهروی ورودی قرار دارد. در ۶ ضلع سربینه، ۶ صفه برای کندن لباس‌ها ساخته شده است. سقف این صفه‌ها به صورت جناغی است. گرم‌خانه حمام از سه قسمت شامل بخش مرکزی، بخش سمت راست (خزینه آب سرد) و بخش سمت چپ (خزینه آب گرم) تشکیل شده و دارای سقفی با طاق جناغی است.
pic10

سازه‌های آبی شوشتر
مجموعه‌ای به هم پیوسته از پل‌ها، بندها، آسیاب‌ها، آبشارها، کانال‌ها و تونل‌های عظیم هدایت آب در شهر شوشتر استان خوزستان وجود دارد که در ارتباط با یکدیگر کار می‌کنند و در دوران هخامنشیان تا ساسانیان، جهت بهره‌گیری بیشتر از آب ساخته شده‌اند. این مجموعه بی‌نظیر از نظر مهندسی، سازه‌های آبی شوشتر نامیده می‌شوند.
مادام ژان دیولافوآ، باستان‌شناس نامدار فرانسوی، در سفرنامه خود از این سازه‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی یاد کرده است و همین کافیست که راهی خوزستان شده و از شوشتر دیدن کنید. بهترین فصل برای رفتن به این شهر و استان، پاییز و زمستان است. اساس کار مجموعه به این صورت است که سد گرگر مسیر رودخانه را مسدود کرده و سطح آب را برای آبگیری 3 تونل حفر شده در تخته سنگ بالا می‌آورد. تونل‌های سه‌گانه، آب را هدایت و آن را در کانال‌های متعددی تقسیم می‌کنند که پس از گرداندن چرخ آسیاب‌ها، آب به‌صورت آبشارهایی به محوطه‌ای حوضچه مانند سرازیر می‌شود. این ویژگی بسیار زیبا و دیدنی یعنی سقوط آب به‌صورت آبشارهای مصنوعی، منظره‌ای چشم‌نواز و دل‌انگیز را در مقابل دیدگان هر گردشگری به وجود می‌آورد. 32 باب آسیاب آبی در محلی که با نام سیکا شناخته می‌شود، وجود دارد و آب تونل‌هایی که آسیاب‌ها را می‌چرخاند. این مجموعه با عنوان نظام آبی تاریخی شوشتر به‌صورت یکجا در فهرست میراث‌جهانی یونسکو به ثبت رسیده است اما همچنان برای بسیاری ناشناخته بوده و در حد تصاویری در اذهان باقی‌مانده؛ در حالی که مجموعه‌ای بی‌نظیر است که اگر در لیست سفرتان قرارش ندهید هرگز خود را نخواهید بخشید.
مجموعه آسیاب‌ها و آبشارهای شوشتر از بی‌مانندترین نمونه‌هایی است که برای استفاده بهینه از آب در دوره‌های کهن مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. این محوطه مجموعه‌ای از سد، تونل‌ها، کانال‌های فرعی و آسیاب‌های آبی است که به‌صورت یک مجموعه صنعتی- اقتصادی بوده و جزئی از مجموعه بزرگ سازه‌های آبی شوشتر است.


دخمه‌های باستانی سیراف
در ارتفاعات مشرف بر دامنه کوه‌های شمالی بندر سیراف دخمه‌هایی باستانی قرار دارند که در نگاه اول به نظر می‌رسد گورهای خالی باشند اما این دخمه‌ها حوضچه‌های آب هستند که محققان از آن به‌عنوان حوضچه‌های نگهداری و استعمال آب باران یا به‌عنوان قبور سنگی یاد می‌کنند.سیراف شهری باستانی در بخش مرکزی شهرستان کنگان استان بوشهر و یکی از بنادر تاریخی و از نقاط دیدنی در جنوب ایران است که در سفر به آنجا نباید دیدن دخمه‌های باستانی را از دست داد.حوضچه‌ها و دخمه‌های مستطیلی مذکور در ابتدا به‌منظور ایجاد قبر و مدفن مردگان خلق نشده‌اند بلکه حوضچه‌های استحصال آب باران بوده‌اند که روی کوه‌های مشرف به دریا و شهر برای استفاده از آب باران و نیز تزریق به درون زمین و پیوستن به سطح سفره‌های آب زیرزمینی جهت تقویت آبخوان‌های آن منطقه و به‌منظور برداشت در پایین دست از طریق چاه‌های حفر شده در طبقات سنگی ساخته شده بودند.
چاه‌های حفر شده درون طبقات سنگی نیز درست در پایین دست هر مجموعه مخازن ذخیره آب تعبیه شده؛ به‌طوری‌که با نفوذ آب و رسیدن به سطح ایستابی منطقه، بلافاصله سطح آب چاه‌های مذکور را مورد تاثیر قرار می‌دهد؛ اما براساس شواهد، استخوان‌هایی از درون برخی از این دخمه‌ها یافت شده که نشان می‌دهد بعدها این دخمه‌ها توسط افرادی به عنوان گورهای فردی یا خانوادگی مورد استفاده قرار گرفته است؛ اما این امر نمی‌تواند دلیلی برای انکار مورد استفاده اولیه دخمه‌ها باشد.

کاروانسرای سعدالسلطنه قزوین
در سفر به شهر قزوین نباید به راحتی از کنار بافت تاریخی این شهر و به‌ویژه کاروانسرای سعدالسلطنه گذشت؛ چراکه این کاروانسرا به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه کاروانسرای درون-شهری ایران و بافت تاریخی قزوین، در برابر تخریب‌ها ایستاده و بسیار از کلنگ‌های بازسازی و نوسازی‌ها جان سالم به در برده. هم از این جهت و هم از این رو که کاروانسرایی درون‌شهری است بی‌نظیر است و دیدن آن را نباید از دست داد. کاروانسرای سعدالسلطنه با مساحتی بیش از ۵ هکتار، به دستور باقرخان سعدالسلطنه اصفهانی حاکم وقت قزوین در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه ساخته شد. ارزشمندترین قسمت این بنا، چهار سوق آن است که از تقاطع قائم دو راسته ایجاد شده و بر فراز آن گنبد بزرگ کاشیکاری‌شده‌ای قرار دارد. چهار طرف گنبد را چهار نیم‌گنبد با رسمی‌بندی و نورگیر فراگرفته‌اند که فضا را بزرگ‌تر نشان می‌دهند. مجموعه سعدالسلطنه قزوین در خردادماه سال ۱۳۸۷ از سوی صندوق احیا برای بازسازی و مرمت به سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری قزوین واگذار شد و حاصل آن تغییر کاربری این کاروانسرا به مرکز پذیرایی، سیاحتی، اقامتی، فرهنگی، اقتصادی و توریستی است. حجره‌هایی که در حیاط‌ها واقع شده‌اند با ایوانچه‌های کاربندی شده که محورهای شرقی ـ غربی و شمالی ـ جنوبی بازار از آنها می‌گذرند، بسیار دیدنی هستند. محورهای عمود بر هم در چهار سوق کاروانسرا به هم می‌پیوندند و معماری مکتب قزوین در فضاهای تجاری را به نمایش می‌گذارند. ورودی‌های متعدد و بلند، حیاط‌های وسیع، بارانداز و شترخان بزرگ با بیش از یکصد ستون آجری، گرمابه، هشتی‌های باشکوه و حجره‌هایی که دور تا دور فضاهای باز را گرفته‌اند نیز بر شکوه این بنا می‌افزاید.pic۱۱


شهر تاریخی دره‌شهر
شهر تاریخی دره‌شهر یکی از شهرهای استان ایلام و مرکز شهرستان دره‌شهر است که در زمان‌های مختلف تاریخی به علل متعدد بارها ویران و آباد شده و گویش مردمانش لری و لکی است؛ مردمانی که به قدمت این شهر صبورند و آرام. بر اساس متون تاریخی، به نظر می‌رسد که دره شهر اولین شهر عیلامی بوده که در حمله آشوربانی پال ویران شده باشد و در زمان حکومت هخامنشیان یا اهمیت گذشته را نداشته یا همچنان در ویرانی به سر می‌برده‌ است، ولی در زمان اشکانیان دوره تجدید حیات آن بوده و در عهد ساسانیان نیز مجددا آباد شده و رونق یافته‌ است.دره شهر یکی از قدیمی‌ترین مناطق مسکونی در ایران است که در گذشته با نام سیمره شناخته می‌شد و بعد از حمله مغول به ایران همیشه جزئی از لرستان و تا زمان حکومت پهلوی تحت سلطه اتابکان لر بوده‌ است. بعد از تصویب ایجاد استان ایلام از لرستان جدا و جزئی از استان ایلام که همان پشتکوه لرستان بود قرار گرفت.در ویرانه‌های به جای مانده از یک شهر در زمان ساسانیان، آثار شهرسازی که در آن دوره معمول بوده به چشم می‌خورد. سکه‌های یافت شده در خرابه‌های دره شهر، به خسرو سوم و جانشینان او متعلق است. در حال حاضر این شهر در دامنه کوه خرابه‌های شهر باستانی دوره ساسانی و رودخانه سیمره قرار دارد و از استعداد کشاورزی، منابع آب غنی، مراتع سبز و جنگل‌های انبوهی برخوردار است. تنگه بهرام چوبین، بقایای شهرتاریخی ماداکتو، آتشکده چهار طاقی در روستای سرخ‌آباد، قلعه شیخ مکان، امامزاده باباسیف‌الدین، پل تاریخی گاومیشان مربوط به دوره ساسانیان در مسیر پلدختر، قلعه هاشم‌آباد، قلعه زینل در چمکلان، تپه‌های باستانی از جمله آثار و جاذبه‌های تاریخی دره‌شهر است که هر یک به فاصله‌های کم یا زیاد از این شهر یا درون آن قرار گرفته‌اند. برای دیدن قلعه سه‌کسان باید به جنوب غربی دره شهر ایلام سفر کنید و پا به راه ارتفاعات صخره‌ای این شهر شوید تا بتوانید یکی از قدیمی‌ترین قلعه‌های ایلام را ببینید؛ قلعه‌ای که جایی در حد فاصل ارتفاعات کبیر کوه و دشت دره شهر قرار گرفته و لا به لای صخره‌های صعب‌العبور این ارتفاعات، گم شده است. همچنین آتشکده دره‌شهر در شرق این شهرستان، در سمت چپ رودخانه سراب روی تپه ماهورهای تنوره سرخ، قرار دارد که در سفر به دره‌شهر حتما دیدار از آن را در برنامه خود بگذارید.قلعه هزار درب نیز در شرق شهرستان دره شهر در استان ایلام قرار دارد که قدمت آن به دوره ساسانی می‌رسد. نمای اصلی این اثر، طاق‌های هلالی شکل و با توجه به ساختار معماری، اثر احتمالا قلعه یا پادگان نظامی بوده است.

بازار کرمان
اگر گذرتان به کرمان افتاد گذری هم بر بازار تاریخی کرمان با راسته‌های بسیارش داشته باشید که این بازار در نوع خود شهری است دیدنی. هر بخش از بازار کرمان در زمان یکی از فرمانروایان این شهر ساخته شده و به خاطر برخی ویژگی‌هایش در ایران منحصربه‌فرد و دارای شهرت جهانی است. این بنا به دلیل ساخته شدن در دوره‌های مختلف، معماری هر دوره را در خود جای داده و این امر یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد آن است. بازار بزرگ کرمان یکی از بزرگترین مجموعه‌های تاریخی استان است که بیش از 60 درصد از آثار تاریخی این شهر را در خود جای داده؛ به طوری که یکی از طولانی‌ترین راسته بازارها در کشور محسوب می‌شود. بازار ارگ، چهار سوق گنجعلی خان، بازار گنجعلی خان، بازار اختیاری، بازار وکیل کرمان، بازار سردار، بازار مظفری، بازار قلعه محمود، بازار میدان قلعه، بازار مسگری، بازار زرگری، بازار کفاش‌ها، بازار ارگ نام راسته‌های این بازار است. اگر قصد خرید پارچه دارید سری به بازار سردار بزنید که به صورت چند بازارچه متقاطع است و با سه راسته اصلی که در حاشیه بازار قرار دارند به بازار اختیاری متصل می‌شود. بازار مظفری جزو مجموعه امیر محمد مظفر است و در این بخش از بازار می‌توانید از تکیه (صفه) عزاخانه، بازار قدمگاه و مسجد جامع کرمان نیز دیدن کنید. آهنگری‌های به سبک قدیمی را در بازار قلعه محمود که اولین بخش از بازار شمالی- جنوبی است و در گذشته این بازار اهمیت بیشتری داشته جست‌وجو کنید. بازار مسگری را برای خرید مس کرمان و بازار زرگری را از دست ندهید و در موازات بازار زرگری، بازار کفاش‌ها را هم ببینید.

قلعه دختر فیروزآباد
در حالتی عمومی و عادی جاذبه‌هایی تاریخی را که نام آنها به کرات در ذهنمان مرور شده، برای بازدید در سفرهایمان برمی‌گزینیم. در ۶ کیلومتری جاده فیروزآباد به شیراز در دامنه کوهی مشرف به جاده، قلعه‌ای قرار دارد که اغلب مسافران به عبور از کنار آن و دیدنش از دور اکتفا می‌کنند؛ قلعه‌ای بنام اما مهجور به نام قلعه دختر که برخلاف اینکه نامش هم بسیار برده شده اما همچنان مهجور است، بر بلندای کوهی قرار دارد که پس از طی مسافتی حدود ۳۰۰ متر می‌توان به آن رسید. جورجینا هرمان در کتاب «تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان» می‌نویسد: «اردشیر ساسانی احتمالا این قلعه را در اواخر دوران اشکانیان و زمانی که هنوز بر اردوان پنجم، آخرین شاه دودمان اشکانیان خروج نکرده بود، ساخته‌است. این قلعه حصین در سه سطح ساخته شده بود و ورود به آن از نازل‌ترین سطح از طریق پلکانی مارپیچ که به حیاط اصلی تراس میانی می‌رسید، صورت می‌گرفت. سه طرف حیاط را اتاق‌های چهارگوش دارای تاق ضربی دربرگرفته بود و طرف چهارم به تراس فوقانی که روی آن ساختمان کاخ اصلی واقع شده بود، منتهی می‌شد.»او ادامه می‌دهد که «این قلعه تماما از سنگ‌های درشت ساخته و سنگ‌های نما، تراشیده شده‌اند ولی سنگ‌های پی‌ها و داخل دیوارها از قلوه سنگ‌های درشت رودخانه‌ای تشکیل شده‌اند. عظمت بنای این قلعه، مبهوت‌کننده ‌است و دیوارهای بلند آن با همه شکستگی و ریخته شدن، هنوز هم شکوهی خیره‌کننده دارند.»
این توصیف‌ها را از آن جهت آوردیم که بدانید از کنار چه سازه جالبی به راحتی می‌گذرید و با اینکه امروز بقایای این قلعه به جا مانده اما به راحتی می‌توان معماری عجیب و جالب آن در این ارتفاع را متوجه شد. راه رسیدن به قلعه از طریق تله سی یژی است که در کنار جاده قرار دارد اما پیاده هم می‌توان به قلعه رسید؛ البته با اندکی مشقت! باری؛ از دیدن این قلعه و تاملی چند بر ساختمان آن پشیمان نخواهید شد. pic12