توسعه به هر شکل و شمایلی، فضیلت حکمرانی است. حکمران موظف به توسعه است و همین اولویت باعث شده تا برخی حتی داغ و درفش دیکتاتوری‌‌‌ها را بهر این امید که از رهگذر آن توسعه‌‌‌ای هم فراهم شود، تحمل می‌کنند. ما سر خود را با این بحث که توسعه چگونه باید باشد و توسعه‌‌ آمرانه خوب است یا بد، به‌راستی به درد آورده‌‌‌ایم و البته سال‌هاست دعوا داریم که توسعه‌‌ سیاسی بر توسعه‌‌ اقتصادی مقدم است یا برعکس؟ به همین دلیل، بد نیست الگوهای متفاوت توسعه را مرور کنیم؛ به‌‌‌ویژه الگوهای توسعه کشورها و دولت‌‌‌های همسایه‌‌‌مان را.

در جست‌وجوی مستندها و ویدئوهایی که روند توسعه‌‌ امارات را نشان دهد، به مستند رپورتاژگونه‌‌‌ای از هنرمند و مستندساز ارجمند کشورمان، کامران شیردل، برخورد کردم که از قضا دربردارنده‌‌‌ تصاویر و داده‌‌‌های بسیار مفیدی است و به درد نگاه تاریخ‌‌‌اندیشانه‌‌ ما می‌‌‌خورد.

دعوت می‌‌‌کنم این مستند را که در سال ۱۳۵۴ ساخته شده است، ببینید. چیزی که بیش از هر چیز در این مستند مرا جذب کرد، لحن بسیار بی‌‌‌غرض، صمیمانه و محترمانه‌‌ آن است. درست مانند این است که همسایه‌‌‌ای بی‌‌‌غرض بخواهد در کمال دوستی و صداقت از حال و روز خوش و موفقیت‌‌‌های همسایه‌‌‌اش بگوید. این لحن صمیمانه انگار امروز گم شده که البته این خود نکته‌‌ بسیار مهم و معناداری است.

این مستند به‌‌‌طور مختصر و مفید ما را با تاریخ، جغرافیا، حکمرانی و به‌‌‌ویژه پروژه‌‌‌های توسعه و تجارت در دبی آشنا می‌کند. چهار نسل از حکمرانان دبی را در مستند می‌‌‌بینیم. از بزرگ ‌‌‌خاندان آل‌مکتوم، یعنی شیخ سعید تا شیخ محمد بن‌راشد آل‌‌‌مکتوم که امروز امیر دبی است و وقتی این فیلم ساخته می‌‌‌شد، وزیر دفاع این امیرنشین بود و با هلیکوپتر به صحرا و گوشه‌‌‌وکنار امارت سرکشی می‌‌‌کرد.

از مقاله‌ای به‌قلم مهدی تدینی