احمد حسین‌عدل، از وزارت کشاورزی تا ریاست سازمان برنامه

در سال۱۳۰۹ خورشیدی وزارت فوائد عامه به دو وزارتخانه طرق (راه) و اقتصاد ‌ملی و در خرداد ۱۳۱۰ وزارت اقتصاد ملی به سه اداره کل صناعت، تجارت و فلاحت تقسیم شد که معاونت اداره فلاحت را عدل به عهده گرفت.

او در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۸ توده‌های بومی گندم ایران را از نقاط مختلف کشور جمع‌آوری کرد و به بررسی خواص ژنتیکی و اصلاح آنها پرداخت. پس از او منصور عطائی به‌طور گسترده‌تر به ادامه کار پرداخت.

نخستین آزمایش‌های اصلاح چغندر قند در سال۱۳۰۶ در مزارع مدرسه فلاحت انجام گرفت. در مدرسه فلاحت (دانشکده کشاورزی امروزی) مزارع آزمایشگاهی و نمونه‌ای وجود داشت که تحت سرپرستی احمدحسین عدل و منصور عطائی فعالیت چشمگیری داشتند و پایه و اساس موسسات اصلاحی فعلی بذور حبوبات، غلات و نباتات صنعتی شدند. در سال۱۳۱۲ شپشک استرالیایی (به انگلیسی: Icerya purchasi) که همراه نهال‌های مرکبات از ایتالیا وارد ایران شده بود، سراسر باغات مرکبات شمال ایران را آلوده کرد. به دستور احمد حسین‌عدل، یکی از استادان باغبانی به نام پرالما به فرانسه اعزام شد و از جنوب این کشور تعدادی کفشدوزک استرالیایی (به انگلیسی: Rodolia cardinalis) به ایران آورد. این کفشدوزک‌ها که بلافاصله به بابل و تنکابن فرستاده شدند، اولین نمونه موفق در مبارزه بیولوژیک شناخته شده‌اند. عدل گذشته از تاسیس دانشکده کشاورزی کرج، سال‌های طولانی در آن دانشکده مشغول تدریس بود و مقالات تحقیقی زیادی در مطبوعات در رشته کشاورزی انتشار داد.

 در هجدهم اسفند۱۳۲۰ در کابینه علی سهیلی به‌عنوان وزیر کشاورزی به مجلس معرفی شد. وزارت کشاورزی را محمدعلی فروغی در شهریور آن سال تاسیس کرده بود و عدل دومین وزیر تاریخ این وزارتخانه شد.

در سال۱۳۲۴ در دولت دوم ابراهیم حکیمی و در سال۱۳۲۶ در کابینه‌ احمد قوام نیز عدل همین سمت وزیر کشاورزی را به عهده داشت. در سال‌های ۱۳۲۶ و ۱۳۲۸ به ریاست شورای عالی برنامه هفت‌ساله منصوب شد و در سال۱۳۳۰ ریاست شورای عالی سازمان برنامه را بر عهده گرفت.

عدل در سال۱۳۳۲ در کابینه سپهبد زاهدی بار دیگر به وزارت کشاورزی منصوب شد و تا پایان این دولت که یک‌سال‌ونیم طول کشید در مقام خود باقی ماند. در این دوره لایحه عمران روستاها و تعاون روستاییان و لایحه تاسیس موسسه سرم‌سازی رازی را به مجلس داد. در سال‌های بعد او بر سر اصلاحات ارضی با محمدرضاشاه درگیری پیدا کرد تا اینکه سرانجام از تمامی مشاغل دولتی کناره گرفت و رئیس کارخانه ریسندگی در اصفهان شد. او مدیر کارخانه بافندگی و ریسندگی ریسباف اصفهان و کارخانه ریسندگی و بافندگی زاینده‌رود شد و ریاست سندیکای صنایع اصفهان را نیز به عهده داشت.

عدل در مهرماه سال۱۳۴۱ زمانی که با اتومبیل خود از اصفهان به تهران می‌رفت، در جاده قم به تهران در تصادف با کامیون به همراه فرزندش کشته شد. پسرش کامران عدل که از عکاسان مشهور معاصر است، درباره وی و خاندان عدل می‌گوید: به‌طور کلی خاندان عدل از خانواده‌های قدیمی و سرشناس ایران بودند که از همان سال‌های مشروطه، به‌شدت دلباخته ایده مشروطیت بودند و به مشروطه‌خواهی شهره. جد من در همان زمان دو پسر خود را برای تحصیل به فرانسه می‌فرستد و نتیجه این می‌شود که یکی از آن دو نخستین بار دستگاه‌های رادیولوژی را به کشور وارد می‌کند و یکی دیگر هم بخش اعظم قوانین دادگستری را به رشته تحریر درمی‌آورد؛ قوانینی که هنوز هم بسیاری از آنها جزو قانون کشور به حساب می‌آید. پدر من هم پس از پایان دوران تحصیلش در فرانسه به‌عنوان استاد دانشگاه در رشته کشاورزی به الجزایر می‌رود تا اینکه رضاشاه از این موضوع مطلع می‌شود و از طریق داور، پدرم را به ایران دعوت می‌کند.

پدرم هم پس از ورود به ایران در سال ۱۳۰۰، نخستین اقدامش را بنیادگذاری دانشکده کشاورزی کرج قرار می‌دهد و پس از کابینه قوام هم به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران سازمان برنامه به ایفای نقش می‌پردازد تا اینکه در مقطعی نیز وزیر کشاورزی می‌شود. جالب است بدانید پدرم در زمانی که وزیر بود، شخصا به جاده چالوس می‌رفت و کامیون‌هایی را که زغال حمل می‌کردند، مورد بررسی قرار می‌داد و اگر در میان آنها الوار پیدا می‌کرد، شخصا با خاطیان برخورد می‌کرد. قصدم این است که بگویم پدرم بسیار در کارش جدی و مقتدر بود و همین موضوع هم سرانجام موجب دردسر وی شد؛ زیرا وی در قضیه اصلاحات ارضی با محمدرضاشاه درگیری پیدا کرد تا اینکه سرانجام از تمام مشاغل دولتی کناره گرفت و رئیس یک کارخانه در اصفهان شد. از سوی دیگر پدرم همواره در حال مطالعه بود و حتی دو کتاب نیز درباره آب و هوا و تقسیمات اقلیمی به رشته تحریر درآورده بود. می‌خواهم بگویم در یک چنین فضایی ما همه پشتوانه علمی پیدا کردیم و با علم و فرهنگ عجین شدیم تا حدی که برادرانم همگی راه علم‌آموزی را در پیش گرفتند و تا مدارج عالی علمی پیش رفتند.

منبع: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، باقر عاقلی، نشر گفتار، با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ خورشیدی- گفت‌وگو با کامران عدل و پژمان موسوی