دانه زندگی بخش

ذرت در اوایل مبادله کلمبی با وسایل مختلف و گروه‌های گوناگون -بازرگانان، نیروهای نظامی، ماجراجویان، دزدان دریایی و غیره - وارد آسیا شد. مصرف و تولید دانه‌ غلات به سرعت گسترش یافت. در اواسط قرن شانزدهم، ذرت به‌طور گسترده‌ای در مناطقی از چین و تا قبل از سال۱۷۰۰ در هند کشت می‌شد و همراه با دانه غلات به روش‌های مختلفی در هر دو اقلیم خورده (و به اشکال مختلف استفاده) می‌شد. احتمالا پرتغالی‌ها ذرت را به چین و هند آوردند؛ اما اسپانیا و هلند نیز در روند صادرات آن به آسیا، به‌طور خاص فیلپین و سرزمینی که امروزه اندونزی نام دارد، نقش داشتند.

ذرت طی این قرن‌ها به‌صورت مطلق و نسبی در مناطق زیادی از آسیا بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است، با اینکه اهمیتش تمام‌وکمال درک نشده است. در سال۲۰۱۹ حدود یک‌سوم ذرت جهان در آسیا کشت شده است؛ در مقایسه با ۴۰سال قبل که این رقم ۱۷درصد بود؛ شگفت‌انگیز است. با درنظرگرفتن این نکته که بخش عمده‌ای از اقلام اصلی غذایی در چین تولید می‌شود، شاید این واقعیت حتی شگفت‌انگیزتر باشد که در دهه گذشته، ذرت غله پیشتاز در چین بوده و تولید آن از برنج و گندم پیشی گرفته است. نمی‌توان گفت که چین تنها سرزمینی در آسیاست که تولید ذرت در آنجا اهمیت بسزایی دارد. با وجود اینکه در سال۲۰۱۹ چین دومین تولیدکننده ذرت در جهان -پس از ایالات‌متحده- بود، اما دیگر کشورهای آسیایی نیز در فهرست بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ذرت قرار گرفتند. در رتبه‌بندی بزرگ‌ترین تولیدکنندگان ذرت، اندونزی ششم است، هند هفتم، فیلیپین هفدهم، پاکستان بیستم، ویتنام بیست‌وپنجم و با فاصله کمی تایلند مقام بیست‌وششم را دارد. با وجود اهمیت کشت برنج، بی‌شک ذرت در آسیا محصولی نادر یا فرعی نیست و مستلزم نگاهی دقیق و کاملا تاریخی است که این پدیده را در بافت خود بررسی کند.

امرزوه ذرت، بعد از نیشکر، دومین محصول زراعی برتر جهان بر اساس تولید کل است و با اختلاف بسیار، مقام نخست تولید را در میان غلات دارد. علاوه‌براین، کشت ذرت در دهه‌های اخیر به سرعت رشد کرده است؛ به‌طوری‌که تولید ذرت در جهان بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۲۰۱۹ سه‌برابر شده است. در سال۲۰۱۹ تولید ذرت جهان به ۱۱۴۸میلیون تُن رسید؛ درحالی‌که کل تولید گندم و برنج هر کدام، گندم ۷۶۶میلیون تن و شلتوک برنج ۷۵۵میلیون تن، حدود دوسوم میزان تولید ذرت در سال۲۰۱۹ بود.

درک برتری ذرت در میان غلات دشوار نیست؛ زیرا منافع زیادی در هر دو سوی عرضه و تقاضا وجود دارد؛ از منظر عرضه، ذرت تنوع ژنتیک گسترده دارد و به‌راحتی با شرایط آب‌وهوایی مختلف، اعم از معتدل یا گرمسیری، سازگار است. ذرت را می‌توان در انواع خاک و در خاک‌های کم‌کیفیت کشت کرد. به‌طور کلی فصل رشد آن نسبتا کوتاه است. در مقایسه با برنج، آب و زحمت کمتری می‌برد و به‌عنوان یکی از گیاهان به‌اصطلاح C۴، نیتروژن را بهتر از غلات C۳ مانند برنج و گندم تثبیت می‌کند. ذرت را در آسیا اغلب در زمین‌های مرتفع ناهموار که برای دیگر محصولات نامناسب است، کشت می‌کنند. در جنوب شرق و شرق آسیا، ۸۰درصد از ذرت‌ کشت‌شده به‌صورت دیم و بدون آبیاری است؛ هرچند در برخی از مناطق، بعد از برداشت برنج، در شالیزارهای غرقابی‌شده کشت می‌شود.

حالا برویم سراغ تقاضا: هیچ غله‌ای پرکاربردتر از ذرت نیست و می‌تواند به‌طور کارآمد و به صرفه و مهم‌تر از آن سودآور به طرق مختلف مورد استفاده قرار گیرد. درواقع کاربردهای گوناگون و ماهیت مرموز و غالبا پنهانش آن را به محصول زراعی اساسا پست‌مدرن بدل کرده است. ذرت نه‌تنها «خوراک» انسان‌ها و دام‌هایشان است، بلکه همچنین وقتی به ترکیب شیمیایی اتانول تبدیل می‌شود، سوخت وسایل نقلیه می‌شود. ذرت وقتی به قند و شربت (یا دکستروز که به‌لحاظ ساختار شیمیایی فرقی با گلوکز ندارد) یا نشاسته ذرت (دکسترین) تبدیل می‌شود راه خود را به طیف وسیعی از غذاهای فرآوری‌شده و محصولات آماده مصرف -غالبا برای طبقه متوسط-باز می‌کند که در زندگی روزمره آنها را مصرف می‌کنیم. شما اسم هر غذا یا محصولی را که ببرید احتمالا به شکلی شامل ذرت می‌شود. اقلامی مانند رنگ، منسوجات، کاغذ دیواری، صابون، شمع، روزنامه، سیگار، حشره‌کش‌ها، باتری خشک، وسایل آرایشی، اقلام دارویی، پلاستیک، نیتروگلیسیرین، وسایل آتش‌بازی، واکس کفش و سقف کاذب تنها چند مورد از این محصولات هستند. درنتیجه، ذرت به همراه سویا و روغن پالم به‌درستی یک محصول زراعی به تمام معنی «منعطف» تلقی شده است. بنابراین جای تعجب ندارد که تقاضا برای ذرت به هر شکلی فراگیر شود و تولید ذرت بیش از پیش در سرتاسر جهان، از جمله آسیا، رواج یابد.

تا همین اواخر، بخش اعظم ذرت تولیدشده در آسیا برای مصرف انسان بود. از این لحاظ، تایلند استثنایی قابل توجه است. تولید چشمگیر ذرت در تایلند در مقایسه با دیگر مناطق آسیا دیرتر شروع شد و برخلاف مناطق دیگر، بخش عمده ذرتی که در تایلند تولید می‌شد، حتی آن اوایل، برای خوراک دام استفاده می‌شد. هنگامی که در آسیا، ذرت برای مصرف انسان استفاده شد کاربردهای زیادی یافت، گاهی غذای اصلی -به‌ویژه در میان فقرا در مناطق ناهموار- همچنین گاهی به‌عنوان یک مکمل یا چاشنی غذایی پرکاربرد که می‌تواند بعد از برشته یا کباب کردن (اغلب به‌صورت میان‌وعده) خورده شود. گاهی نیز ذرت را آسیاب می‌کنند و از آرد آن فرنی، رشته فرنگی، کیک، کلوچه و چیزهایی از این دست درست می‌کنند یا از ذرت به‌عنوان مواد لازم در سوپ‌ها و دسرها یا مثلا در کُره به عنوان «چای» استفاده می‌شود. همچنین در آسیا، از ذرت در ساخت نوشیدنی‌های الکلی گوناگون استفاده می‌شود؛ مانند بایجیو بر پایه ذرت در چین، شراب ذرت ویتنامی و تعدادی نوشیدنی الکلی تقطیرشده از ذرت در دارجیلینگ و مناطق مختلف هندوستان.

امروزه، وضعیت بسیار عوض شده است. از سال۱۹۸۰-در برخی مناطق حتی زودتر- کاربردهای ذرت در آسیا به‌طور چشمگیری تغییر کرده است. تا آن موقع، بیشتر ذرت تولیدشده در آسیا برای مصرف خانواده، خوراک حیوانات خانگی یا برای فروش در بازارهای محلی یا منطقه‌ای اختصاص می‌یافت؛ اما امروزه بیشترین سهم از تولید ذرت به خوراک دام اختصاص دارد، اغلب برای دامداران صنعتی به‌ویژه آنهایی که در کار رشد و پرورش مرغ و گراز هستند و آنهایی که، برای تولید تخم‌مرغ و فرآورد‌ه‌های لبنی، حیوان اهلی پرورش می‌دهند. دیگر کاربرد وسیع کشت ذرت در آسیا استفاده از آن در تولید بیواتانول است. از اینها گذشته، این دو کاربرد نشان می‌دهد که چرا آسیا حجم زیادی از ذرت را از دیگر مناطق جهان وارد می‌کند و چرا صادرات ذرت نسبتا کم است. برای مثال، کشورهای آسیایی در سال۲۰۱۹،  بیش از ۴۳درصد از کل ذرت جهان را وارد کردند؛ درحالی‌که کمتر از ۴/ ۱درصد آن را صادر کردند. در این راستا، دو واقعیت وجود دارند که باید آنها را در نظر بگیریم؛ زیرا نقش مهم واردات ذرت به آسیا را تبیین می‌کنند: اول اینکه بخش عمده ذرتی که در آسیا تولید می‌شود، همچنان در زمین‌های نسبتا کوچک و کم‌بازده کشت می‌شود. دوم اینکه بازدهی و بهره‌وری کلی بسیار پایین‌تر از مناطقی است که در زمینه تولید بسیار پیشرفته‌اند؛ به‌طور برجسته آمریکا.

برای درک چگونگی و چرایی این تغییرات باید ذرت را در روایت بزرگ‌تر پیشرفت نسبی آسیا یا به تعبیری اراده‌اش به قدرت در دهه‌های اخیر بگنجانیم، به این دلیل که رشد و توسعه سریع اقتصاد آسیا در خلال نیم‌قرن گذشته بر تولید و مصرف ذرت تاثیر عمیقی گذاشته و مستلزم آن بوده است. رشد جمعیت آسیا صرفا طی این دوره -با فرض ثابت‌ماندن متغیرهای دیگر- به این معنی بوده که نیاز به تمام اقلام غذایی از جمله ذرت به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت. اما دو عامل دیگر -رشد درآمد سرانه و شتاب‌گرفتن شهرنشینی- به‌طور بسیار ویژه تقاضا برای ذرت را تغییر شکل داده‌‌اند. به‌دلیل افزایش درآمد سرانه در سرتاسر آسیا تقاضا برای غذاهایی با کشش درآمدی بالا - به‌طور خاص گوشت و فرآورده‌های لبنی- افزایش یافت که منجر شد تقاضا برای خوراک دام، مشخصا سویا و ذرت، به‌شدت افزایش یابد.

با وجود چنین چشم‌اندازهایی، هنوز نگرانی‌هایی برای آینده ذرت در آسیا وجود دارد؛ به‌خصوص وقتی کسی سیر غلات -و وضعیت بیش از پیش مناقشه‌برانگیزش- را در غرب بررسی می‌کند که امروزه در آنجا منتقدان پرهیاهویی دارد. صریح بگویم، این منتقدان می‌گویند که ذرت، با وجود فواید متعددش، درمجموع چندان هم بی‌ضرر نیست. آنها ضمن نقدشان چند نکته قابل‌توجه درخصوص اهمیت روبه‌رشد غلات و سیستم‌های تولید و مصرفی که ذرت هم در آن جای می‌گیرد، بیان کردند. تامل درباره این نکات ارزشمند است.

برای مثال، منتقدان ابراز تاسف می‌کنند که به تولید ذرت در کشورهای درحال‌توسعه عموما یارانه سنگین تعلق می‌گیرد و تسهیلات برای کشت دیگر محصولات سالم‌تر را محدود کرده است. آنها از شرایط ظالمانه و ناسالم نگهداری دام‌ها در دامداری‌های صنعتی که علوفه‌شان بر پایه ذرت است (دامداری‌هایی که اتفاقا به‌طور فزاینده‌ای در چین و سایر مناطق آسیا فراگیر شده است) ناراحت هستند. آنها به‌خاطر عواقب درازمدت مضری که ناشی از مصرف گسترده افراد از شربت ذرت با قند بالاست بسیار نگرانند و مدعی شده‌اند که باعث چاقی، دیابت و پدیده‌ای به نام «بحران دیابت چاقی» شده است که موارد بی‌شماری در غرب دارد و متاسفانه در شرق نیز در حال گسترش است. آنها می‌گویند در دنیایی که بسیاری از افراد امنیت غذایی ندارند، اگر نگوییم کمبود مطلق دارند، استفاده از ذرت برای تولید اتانول به‌لحاظ اخلاقی «ناپسند» است. این انتقاد به‌ویژه در سال۲۰۲۲ تاحدی به‌خاطر «عملیات نظامی ویژه» روسیه در خاک اوکراین به‌طور گسترده‌ای طنین‌انداز شد. منتقدان اغلب حجم زیاد دستکاری ژنتیک را در تولید ذرت، به‌طور خاص در آمریکا محکوم می‌کنند و بیشتر اوقات بحث خود را با بدگویی از این واقعیت پایان می‌دهند که عوارض منفی مفروض در تولید ذرت، علی‌الخصوص در ابعاد کشاورزی تجاری کلان، به‌ندرت در قیمت ذرت لحاظ می‌شود و آن را بسیار ارزان کرده است. البته این انتقاد باعث نگرانی، اگر نگوییم وحشت، بسیاری از مصرف‌کنندگان کم‌درآمد ذرت در کشورهای درحال‌توسعه و کمتر توسعه‌یافته شده است.

سخت می‌توان این معایب ادعایی را با مزایای متعدد ذرت سنجید. به قول اقتصاددانان، این امر تا حدی بر «پیش‌فرض‌های» کشورها و همچنین چشم‌‌انداز و ایدئولوژی آنها مبتنی است. در هر صورت، بجاست که آسیایی‌ها و دولت‌های آسیایی از این پس چنین انتقاداتی را جدی بگیرند تا شاید بتوانند از مشکلاتی که غرب درخصوص ذرت با آنها دست به گریبان بوده است، اجتناب کنند یا آنها را به حداقل برسانند. اما چگونه؟ این پرسشِ سختِ دیگر است؛ چون مشخصا تولید ذرت در آسیا متمرکز در کشورهای ثروتمند نیست که نظام‌های مقررات‌گذاری توسعه‌یافته در حوزه اقتصاد و محیط‌زیست دارند و بر شاخص ای‌اس‌جی۴ متکی‌اند، بلکه در کشورهایی با درآمد متوسط و کم است و جای تعجب ندارد که در این کشورها دغدغه‌های دیگری - به‌طور چشمگیر رشد و توسعه- در صدر اولویت‌ها باشند.

باوجوداین، حتی امروز هم می‌شود قدم‌هایی ساده اما مفید برداشت. برای مثال، با انسانی‌ترکردن شیوه دامداری صنعتی می‌توان کمک کرد که آسیا علاوه بر اقدامات ناگوار اخلاقی از اقدامات ناگوار محیط‌زیستی که برخاسته از کشاورزی صنعتی در غرب هستند، دوری کند. همچنین آسیایی‌ها می‌توانند راجع به خطرات اتکای غذایی مفرط به شربت ذرت با قند بالا (و همچنین احتمالا به روغن پالم) آموزش ببینند و دولت‌های آسیایی می‌توانند به‌جای اینکه از ذرت اتانول بسازند از مواد آلی -مثلا بیودیزل- برای تولید سوخت موتور استفاده کنند و درعین‌حال مشوق توسعه صنعت خودرو برقی شوند. این قدم‌ها شاید جهان را متحول نکند؛ اما بی‌اثر هم نیست و می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد.

آیا قدم‌هایی از این دست می‌توانند به اندازه کافی موثر باشند؟ مطمئن نیستم. شاید در این خصوص بازخوانی کارل مارکس، علی‌الخصوص ابتدای کتاب هجدهم برومر لویی بناپارت (۱۸۵۲)، خالی از لطف نباشد: «هگل در جایی خاطرنشان می‌سازد که تمام وقایع و شخصیت‌های بزرگ تاریخ جهان، به قولی، دو بار ظاهر می‌شوند. او فراموش کرده این مطلب را اضافه کند: بار اول به‌صورت تراژدی است و دومین بار کمدی.» قصه ذرت در آسیا که تا الان تقریبا به‌دقت از خط سیر غرب پیروی کرده است، می‌تواند تراژیک، کمیک یا (امیدوارم) طور دیگری به پایان برسد. بیایید برای عاقبتش دعا کنیم.

بخشی از مقاله‌ای به قلم پیتر ای کاکلانیس (Peter A Coclanis) استاد ممتاز تاریخ و مدیر موسسه تحقیقات جهانی در دانشگاه کارولینای شمالی.

مترجم: سهراب جعفری

*این اصطلاح به تبادل گسترده گونه‌های حیوانی، گیاهان، فرهنگ، جمعیت‌های انسانی، بیماری‌های مسری، فناوری و ایده‌ها بین قاره آمریکا از یکسو و قاره‌های آفریقا و اروپا و آسیا از طرف دیگر پس از کشف آمریکا توسط کریستف کلمب در سال۱۴۹۲ میلادی برمی‌گردد [مترجم].