پیمان سرنوشت‌ساز بازرگانان

سعادت خودگو: از اوضاع و احوال مردم لرستان و موضع طبقات و گروه‌های مختلف در قبال انقلاب مشروطیت و حوادث تهران اطلاع زیادی در دست نیست، ولی از اطلاعات اندکی که موجود است، پیداست که طبقات مختلف شهرنشین و حتی عشایر از ایجاد مشروطیت در ایران کاملا خرسند بودند و آن را راهی برای پایان دادن به ظلم و تعدی شاهزادگان و ایجاد امنیت و پیشرفت می‌دانستند. اگر چه چندان آگاهی درستی از کم وکیف حکومت جدید نداشتند، ولی با این حال افراد باسواد و روشن‌بینی از قشرها و طبقات مختلف اعم از روحانیون، بازرگانان و کارمندان دولتی و دیوان سالاران شهری که در ارتباط مستقیم با افراد و مجامع روشنفکری تهران و سایر شهرها قرار داشتند تا اندازه‌ای تحولات جدید را درک می‌کردند و آن را برای کشور ضروری می‌دانستند. اسناد به جای مانده نشان می‌دهد که حتی خوانین لرستان هم از جنبش مشروطه خواهی مردم استقبال کردند و در نامه‌ای به سران مشروطه تهران خود را هوادار مشروطه دانسته و حاضر به هرگونه حمایت جانی و مالی از دولت جدید شدند.تجار و بازرگانان خرم‌آباد در زمره نخستین علاقه‌مندان به مشروطه بودند. این عده با تجار تهران ارتباط مستقیم داشتند. والیزاده معجزی در کتاب خود، «تاریخ لرستان روزگار قاجار» در این باره می‌نویسد:

«گروهی از تجار خرم‌آبادی که عناصر روشنفکر روز محسوب می‌شدند، هم به‌عنوان تجارت و هم به منظور استکشاف اوضاع و تماس با سران مشروطه به تهران رفته و در آنجا با انجمن‌های سیاسی و آزادیخواهان و مجلسیان آشنا شده و کاملا تحت تعلیم قرار گرفته و دستورالعمل‌های لازم را از زعمای مشروطه و سران احزاب و جمعیت‌های سیاسی اخذ کرده، به منظور نشر این افکار و انجام آن دستورالعمل‌ها به خرم‌آباد مراجعت، لدی‌الورود دست به کار اقدامات لازمه شده، انجمن‌ها تشکیل داده و مشغول فعالیت شده بودند.»

والیزاده معجزی تعداد تجاری را که با مشروطه خواهان تهران در تماس بودند، چهارده نفر ذکر کرده است. این افراد عبارت بودند از؛ حاج هاشم، حاج حیدر، حاج حیدر آقا، حاج عبدالله جباری، حاج جهانگیر آزادیان، حاج شکرالله عقیلی، حاج حسین خان، حاج احمد اسکندری، حاج محمد کمالوند، حاج سید محمد محمدیان، میرزا احمد، محمد حاجی و … این چهارده نفر اکثرا صاحب ثروت زیاد و دارای اهمیت و اعتبار بودند و مردم به حرف آنها توجه داشتند، نظر به اینکه از مرکز و پایتخت مملکت برگشته و حامل پیغام‌ها و دستورالعمل‌های نمایندگان مجلس و سران و رهبران مشروطه و روحانیون بزرگ بودند، طبعا اظهارات و نظرات آنان برای مردم دارای اهمیت و اعتبار بود و اهالی قول و فعل آنان را حجت می‌دانستند. به این سبب آنان در این موقع رابط لرستانیان و مجلس شورای ملی و امنای دولت و ملیون بودند.آنها در تغییر چهره سیاسی شهر خرم‌آباد اثر محسوسی داشتند. در نتیجه ورود این اشخاص و تبلیغات دامنه‌دار آنها و اقداماتی که در تشکیل انجمن‌ها و تبلیغ مردم کردند، اوضاع سیاسی خرم‌آباد به کلی تغییر کرد و مردم ضمن استقبال از مشروطیت‌گویی از خواب غفلت بیدار شده بودند. به طوری که واقعا باورکردنی نبود که مردمانی که ۹۵درصد بی سواد و از شناختن انواع حکومت و حدود آنها عاجز بودند و موارد رجحان رژیم پارلمانی را نمی‌دانستند، با این سرعت عاشق بی‌قرار رژیم مشروطه شده باشند.

رهبران مشروطه خواه خرم‌آباد با شوق و پشتکار زایدالوصفی به تشکیل انجمن پرداختند. آنها در محله باباطاهر شهر خرم‌آباد خانه‌ای اجاره کرده و جلسات انجمن را درآنجا تشکیل می‌دادند. این انجمن‌ها در سایر شهرهای ایران هم ایجاد شد که هدف آن ارتباط مردم با مجلس، حمایت از مشروطه، نظارت بر اعمال حکام، رسیدگی به شکایات، جمع‌آوری مالیات و نظارت بر انتخابات بود.

تجار و بازرگانان خرم‌آباد با یکدیگر اتحاد محکمی داشتند و در مواقع لزوم به یکدیگر یاری می‌رساندند.مطابق یکی از اسناد به جای مانده از آن زمان به تاریخ آبان ۱۲۸۵ش/ اکتبر ۱۹۰۶م تجار خرم‌آباد پیمان می‌بندند که در صورت بروز هر گونه خطری از جانب حکومت یا طوایف به اهالی شهر یا متضرر شدن هر یک در مقابل آنها ایستادگی کرده و تا دفع خطر هم پیمان باشند. این پیمان به امضای هفت تن از تجار معروف خرم‌آباد رسید.

گذشته از تجار خرم‌آباد برخی روحانیون نیز در تشویق مردم و حمایت از مشروطه کوشش فراوانی کردند. از آن میان، آیت‌الله عبدالرحمان لرستانی (۱۳۱۹-۱۲۵۲ش) در جریان انقلاب مشروطیت نقش مهمی به عهده داشت.او پس از کسب علم در محضر پدرش حاج میرزاصالح لرستانی مجتهد بزرگ خرم‌آباد در دوره ناصرالدین شاه برای ادامه تحصیل ابتدا به بروجرد و سپس رهسپار نجف اشرف شد و در محضر دو عالم بزرگ عصر یعنی آیت‌الله شیخ محمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی تلمذ کرد و پس از کسب اجتهاد به خرم‌آباد بازگشت. او دارای طبعی لطیف و شاعرانه بود و در شعر تخلص«حیرت» داشت. از لحاظ اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی سخت تحت تاثیر استادان خود به خصوص محمد کاظم خراسانی بود که از روحانیون هوادار مشروطه بود.از آنجا که آخوند خراسانی در نجف اشرف از طرفداران مشروطه بود. بنابراین عبدالرحمان لرستانی نیز به تبعیت از استاد خود و درک عمیق خود از نابسامانی کشور و استبداد شاه و شاهزادگان قاجار به نهضت مردمی پیوست و طولی نکشید که رهبر جنبش مشروطه خواه خرم‌آباد شد.

در مقابل جبهه مشروطه‌خواه خرم‌آباد روحانی دیگری قرار داشت که با خیل هوادارانش جبهه ضدمشروطه را هدایت می‌کرد این شخص «آیت‌الله حاج ملامحمد رشید»

(۱۲۴۷-۱۳۳۳) متخلص به «ضیایی »از روحانیون برجسته دزفول بود. او در نجف اشرف تحصیل کرده بود و پس از کسب مقام اجتهاد از محضر شیخ مرتضی انصاری و بازگشت به دزفول بنا به دلایلی، مجبور به ترک دزفول و اقامت در شهر خرم‌آباد شده بود.

ضدیت حاج ملا رشید با مشروطه باعث خشم مشروطه‌طلبان خرم‌آباد شد تا آنجا که تصمیم گرفتند او را ترور کنند. نایب «محمدعلی چاغروند » که از هواداران سرسخت مشروطه بود. یک شب تصمیم به قتل ملا رشید گرفت و با چند تن وارد خانه او شد ولی بدون موفقیت بازگشتند.