اقامت در هتل انگلیسی تهران

در هتل انگلیسی که آنجا ماندم، چهار انگلیسی و یک روس و دو بلژیکی هم منزل داشتند. همیشه با آنها غذا می‌خوردم و در این میان گفت‌وگوهای جالب زیاد می‌شد. روز ۱۶ این ماه با یک گروه مسافر فرانسوی هم غذا بودم. آنها، مرکب از زن و شوهری حدود ۴۰ ساله و یک مادر پیر، از پاریس آمده بودند. فکر کردم که سفر را بسیار دوست دارند، زیرا که پیش از آمدن به ایران نواحی آسیای میانه و هند را دیده و به مصر هم رفته بودند و در این مرحله از سفر خود از طریق باکو در قفقاز و از راه دریای خزر به انزلی پیاده شده و از اینجا به تهران آمده بودند. حال مادر پیر هم خوب بود و می‌خواستند پس از چهار، پنج روز گردش در تهران سواره به اصفهان بروند. شوهر جز فرانسه، زبان مادری‌اش، به زبان دیگری حرف نمی‌زد؛ اما زن با استعدادش انگلیسی و آلمانی هم می‌فهمید. آنها گفتند که در مسیر و کنار راه کاروان رو، استخوان گاو و اسب و شتر زیاد افتاده و پراکنده است و ترسشان را به اشاره اظهار می‌کردند. با این همه، سفرشان را دنبال می‌کنند. مرد به جای خود؛ اما زنش که مادر پیر خود را نیز همراه دارد، برای گردش و تماشا در این صحراها سفر می‌کند و اگر به طبع و اختیار خودش روانه شده باشد باید گفت که زن دلیری است. آنها گفتند که می‌خواهند سال آینده به مملکت ما، ژاپن، بیایند و درباره وضع و وسایل و امکان سفر گروهی در ژاپن به تفصیل پرسیدند. جوانی که پسر برادر پارکس (Harry S. Parkes) وزیر مختار انگلیس در ژاپن است، در هتل انگلیسی منزل داشت. او کارمند بانک شاهنشاهی ایران است و کتاب تازه‌ای از هَری پارکس نشان داد و پیدا بود که فخر می‌فروشد. سفرنامه ایران ماساجی اینووه (۱۳۲۰ه.ق/۱۹۰۲م.) دکترهاشم رجب‌زاده، انتشارات طهوری