تعادل مالتوسی

زنان در طول زندگی باروری خود می‌توانند ۱۲فرزند یا بیشتر به دنیا بیاورند. هنوز در برخی از جوامع کنونی زنان به‌طور متوسط بیش از ۶فرزند به دنیا می‌آورند. با این حال، در جهان قبل از سال۱۸۰۰، تعداد کودکانی که به ازای هر زن تا بزرگسالی زنده می‌مانند، همیشه کمی بالاتر از ۲ بوده است. جمعیت جهان از ۰.۱میلیون در ۱۰۰هزار سال، قبل از میلاد تا ۷۷۰میلیون  نفر تا سال۱۸۰۰ افزایش یافت؛ اما این هنوز نشان‌دهنده میانگین ۲کودک زنده به ازای هر زن قبل از سال۱۸۰۰ است. حتی در اقتصادهای موفق پیش از صنعت، مانند کشورهای اروپای غربی، نرخ رشد جمعیت در بلندمدت بسیار ناچیز بود. هیچ‌یک از این جوامع از دو فرزند بازمانده به ازای هر زن منحرف نشدند. برخی نیروها باید نرخ رشد جمعیت را در درازمدت در محدوده نسبتا سختگیرانه نگه دارند.مدل مالتوسی مکانیسمی را برای توضیح این ثبات جمعیتی درازمدت ارائه می‌کند. در ساده‌ترین نسخه فقط سه فرض وجود دارد:

۱- هر جامعه و دوره‌ای دارای نرخ زاد و ولدی است که توسط آداب و رسوم تنظیم‌کننده باروری و مستقل از استانداردهای زندگی مادی تعیین می‌شود.

۲- نرخ مرگ و میر در هر جامعه با افزایش استانداردهای زندگی کاهش می‌یابد.

۳- استانداردهای زندگی با افزایش جمعیت کاهش می‌یابد.

نرخ زاد و ولد تعداد تولدها در سال به ازای هر نفر است، معمولا برای راحتی به‌عنوان تولد در هر هزار نفر ذکر می‌شود. حداکثر میزان باروری مشاهده شده ۵۰تا۶۰ بوده است. اما نرخ زاد و ولد حتی در جوامع ماقبل صنعتی نیز به‌طور قابل توجهی متفاوت است. انگلستان پیش از صنعتی شدن گاهی اوقات نرخ زاد و ولد کمتر از ۳۰ داشت. برخی کشورها نرخ زاد و ولد بیش از ۵۰ در هزار داشتند، برای نمونه نیجر۵۵، سومالی۵۲ و اوگاندا۵۱. نرخ مرگ و میر دوباره فقط مرگ و میر به ازای هر جمعیت است که معمولا به ازای هر هزار نفر ذکر می‌شود. در یک جمعیت پایدار، امید به زندگی در بدو تولد، معکوس نرخ مرگ و میر است. بنابراین اگر نرخ مرگ و میر ۳۳ در هزار باشد، امید به زندگی در بدو تولد ۳۰سال است. با نرخ مرگ و میر ۲۰ در هزار، امید به زندگی به ۵۰ افزایش می‌یابد.

در یک جمعیت پایدار، نرخ تولد برابر با نرخ مرگ و میر است. بنابراین به‌طور معادل در جمعیت‌های پایدار، مشخصه دنیای ماقبل صنعتی، امید به زندگی در بدو تولد نیز معکوس نرخ تولد است. بنابراین در جامعه ماقبل صنعتی تنها راه رسیدن به امید به زندگی بالا، محدود کردن تولد بود. اگر جمعیت‌های ماقبل صنعتی سطوح باروری نیجر مدرن را نشان می‌دادند، امید به زندگی در بدو تولد کمتر از ۲۰ بود. استانداردهای زندگی مادی عبارتند از: میانگین مقدار کالاها (غذا، سرپناه، لباس، گرما و نور) و خدماتی (مراسم مذهبی، آرایشگاه‌ها و خادمان) که افراد یک جامعه مصرف می‌کنند. در جایی که کالاهای جدید در طول زمان معرفی می‌شوند؛ مانند روزنامه‌ها، چینی‌های مرغوب Wedgwood و تعطیلات در کنار دریا، مقایسه جوامع از نظر قدرت خرید دستمزد واقعی آنها می‌تواند دشوار باشد؛ اما در بیشتر تاریخ بشر و برای همه جوامع قبل از سال۱۸۰۰، عمده مصرف مواد غذایی، سرپناه و پوشاک بوده است؛ به‌طوری‌که می‌توان استانداردهای زندگی مادی را با دقت بیشتری اندازه‌گیری کرد.

در جوامعی که از نظر اقتصادی به اندازه کافی پیچیده هستند تا بازار کار داشته باشند، استانداردهای زندگی مادی برای بخش عمده‌ای از جمعیت با قدرت خرید دستمزدهای غیرماهر تعیین می‌شود. نمودار ارائه‌شده به‌صورت گرافیکی سه فرض مدل ساده مالتوسی را نشان می‌دهد. محور افقی برای هر دو پانل شرایط زندگی مادی است که با y نشان داده شده است. در پانل بالا نرخ تولد B و مرگ و میر D، بر روی محور عمودی رسم می‌شوند. درآمد مادی که در آن نرخ زاد و ولد برابر با نرخ مرگ و میر است، درآمد معیشتی است که در نمودار در نقطه y* نشان داده شده است. این درآمدی است که فقط به جمعیت اجازه می‌دهد خود را بازتولید کنند.

در درآمدهای مادی بالاتر از این میزان زاد و ولد از نرخ مرگ و میر بیشتر است و جمعیت در حال افزایش است. در درآمدهای مادی کمتر از این میزان مرگ و میر بیشتر از نرخ تولد است و جمعیت کاهش می‌یابد. توجه داشته باشید که این درآمد معیشتی بدون هیچ ارتباطی به تکنولوژی تولید جامعه تعیین می‌شود. این فقط به عواملی بستگی دارد که میزان تولد و میزان مرگ و میر را تعیین می‌کنند.  در پانل پایین، سطح جمعیت یعنی N روی محور عمودی نشان داده شده است.

Untitled-3 copy

تنها با این مفروضات می‌توان به راحتی نشان داد که اقتصاد همیشه در بلندمدت به سطح درآمدهای واقعی حرکت می‌کند که در آن نرخ تولد با نرخ مرگ و میر برابری می‌کند. فرض کنید جمعیت از یک جمعیت اولیه دلخواه شروع می‌شود: مثلا N0 در نمودار. این به معنای درآمد اولیه است: y 0. ازآنجاکه y 0 از درآمد معیشتی فراتر می‌رود، تولدها از مرگ و میر بیشتر می‌شود و جمعیت افزایش می‌یابد. همان‌طور که رشد می‌کند، درآمد کاهش می‌یابد. تا زمانی که درآمد از سطح معیشتی فراتر رود، رشد جمعیت ادامه خواهد داشت و درآمد کاهش می‌یابد. تنها زمانی که درآمد به سطح معیشتی کاهش یابد، رشد جمعیت متوقف می‌شود و جمعیت تثبیت می‌شود.

 

ادامه دارد