خرداد گذشته برای فیلمبرداری مجموعه «زن_بدون_مرز» در رسانه تصویری «اکوایران» راهی سیستان و بلوچستان بودیم. در هواپیما مسافری در کنار من نشسته بود که برای چندمین بار عازم زاهدان و بعد چابهار بود. با او که به صحبت نشستم، گفت که بلوچستان خاک مهماننوازی دارد. اگر یکبار به این منطقه سفر کنید، هوس سفر دوباره هیچگاه شما را تنها نمیگذارد. همان زمان به یاد محمود زند مقدم و کتاب «حکایت بلوچ» افتادم. دکتر زند مقدم از سال ۴۳ به مدت ۵۰سال به این منطقه سفر میکرد. در این میان روزگاری ساکن این دیار بود و همانجا به کار و فعالیت مشغول بود. بعد از آن سالی دو تا سهبار به این دیار سفر میکرد و به یادداشتبرداری و شرح احوالنویسی مردم این دیار مشغول بود. مجموع این یادداشتها و روایتها در مجموعه هفتجلدی «حکایت بلوچ» به چاپ رسیده است.
نویسنده: مورای ان.روتبارد
مترجمان: متین پدرام و وحیده رحمانی
در مقدمه ویرایش چهارم این کتاب آمده است: «دستورالعمل استفاده: اگر دل خوشی از دولت ندارید، این کتاب را بخوانید. اگر به دولت علاقهمند هستید، این کتاب را بخوانید!»
تاریخ اقتصاد همه کشورها پیوند عمیقی با تاریخ کشاورزی دارد و ایران هم از این امر مستثنی نیست. این تاریخ با تجاری و صنعتی شدن کشاورزی فرم و شکل جدیدی به خود گرفت. درست زمانی که تولید و صادرات محصولات کشاورزی از فرم سنتی خارج شدند و توانایی ورود به عرصههای نوین اقتصادی را پیدا کردند، اقتصاد ایران وارد عرصه جدیدی از ابراز وجود شد. این عرصههای جدید موجب وارد شدن کشور به دوران توسعهای فراگیر شد: دوران حکمرانی پهلویها. این تحولات از دیدگاه کتاب «اقتصاد کشاورزی ایران» بهویژه در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ رخ داده است؛ زمانی که کشاورزی ایران در برنامه نوسازی دوره پهلوی اول جای گرفته است.