ست مک‌کی

دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تگزاس

در علوم سیاسی، سیاست شهری مساله مهمی است. با این حال مدتی است که رفتار سیاسی حومه‌ شهرها نیز توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اما به جز چند استثنا رفتار سیاسی روستاییان مورد بررسی قرار نگرفته و بنابراین جای خالی آنها در ادبیات نظری وجود دارد. این امر تقریبا شگفت‌انگیز است زیرا در هر دوره گزارش‌هایی نسبت به «ایالت‌های سرخ» و «ایالت‌های آبی» ذکر می‌شود. در تمام نقشه‌هایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری پیشین منتشر می‌شد، بخش‌هایی که به دموکرات‌ها رای داده بودند با رنگ آبی و بخش‌هایی که به جمهوری‌خواهان رای داده بودند با رنگ قرمز مشخص می‌شدند. در نتیجه آمار، بخش‌های روستایی در میانه این آمارها دیده نمی‌شد.

بیشتر بحث‌ها در میان محققان پیرامون انگیزه‌های روستاییان برای رای دادن به خصوص ارزش‌های رای‌دهی آنان بوده است. شواهدی به نفع و علیه وجود یک «جنگ فرهنگی» و اهمیت رای روستاییان در انتخابات معاصر ریاست جمهوری ایالات متحده دیده می‌شود. در انتخابات سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶، بیل کلینتون از حزب دموکرات تنها بخشی از پیروزی خود را مدیون خنثی کردن رای روستاییان بود. وی توانست ۴۷ و ۴۳ درصد از آرای روستاها را در این دو انتخابات در اختیار بگیرد. برعکس، در انتخابات سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴، جورج بوش جمهوری‌خواه مقام خود را به لطف حمایت رای دهندگان به دست آورد و اگر این حمایت نبود نمی‌توانست پیروز این انتخابات شود. وی توانست به ترتیب ۵۳ درصد و ۶۴ درصد از آرای روستاییان را در این دو انتخابات به دست آورد.

نگاهی به نتایج انتخابات در ایالات متحده حاکی از آن است که شکاف بین رای دهندگان شهری و روستایی و به خصوص در مناطق شمالی - جنوبی افزایش نیز یافته است. در حقیقت، حمایت روستاییان جنوبی از حزب جمهوری‌خواه و کاندیدایی که آنها معرفی می‌کنند، از حمایت روستاییان شمال آمریکا بیشتر است و در این راستا تفاوتی بین روستاییانی که در این دو منطقه زندگی می‌کنند، وجود دارد. علاوه بر این، در جنوب ایالات متحده و در انتخابات سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ میلادی، رای دهندگان روستایی جمهوری‌خواه به‌طور قابل توجهی بیش از رای دهندگان شهرنشینی بودند که به جورج بوش رای داده بودند. این مساله گویای مواردی در سیاست آمریکا خواهد بود. به نظر می‌رسد قطبی شدن الگوی رای دادن در شهرها و روستاها در ایالات متحده آمریکا در شکل‌گیری چنین نتایجی مانند پیروزی بوش و ترامپ نقش داشته است. در انتخابات سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ این دوقطبی شدن بسیار شدید بود و در سال ۲۰۱۶ نیز ادامه یافت. در تحقیقاتی که از سوی موسسه تحقیقاتی پیو در سال ۲۰۱۶ صورت گرفته بود، نیز بر افزایش شکاف بین بخش‌های شهری/ روستایی در انتخابات سراسری آمریکا تاکید شده بود. بنابر این تحقیقات، گرایش دموکراتیک در شهرهای بزرگ غلبه دارد و همزمان با شکل‌گیری این پدیده، رای جمهوری‌خواهان در جوامع روستایی تمرکز بیشتری یافته است. در سال ۲۰۰۸، زمانی که باراک اوباما در آمریکا به قدرت رسید، توانسته بود بخش‌های زیادی از اقلیت‌های نژادی و قومی و جوانان را با خود همراه سازد که غالبا در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند. مهاجران نیز بیشتر وارد چنین بخش‌هایی شده و این مکان‌ها را برای زندگی انتخاب می‌کنند، بنابراین با توجه به نتایج جهانی شدن و معضلات اقتصادی اخیر، این نتیجه که شهرهای بزرگ از دموکرات‌ها تبعیت کنند و روستاها یا شهرهای کوچک به جمهوری خواهان رای دهند، چندان دور از انتظار نیست.