چم و خم سد

در هیاهوی این روزهای سد چم‌شیر، یک‌طرف فعالان محیط‌‌‌زیست قرار دارند که با توجه ‌‌‌به تجربه سد گتوند نگران تکرار بحران دیگر هستند و در طرف دیگر، وزارت نیرو و موافقانی قرار دارند که با توجه ‌‌‌به پایان ساخت آن اصرار دارند، این سد مشکلات گتوند را ندارد و مطالعات زمین‌‌‌شناسی ارزیابی‌‌‌های محیط‌زیستی لازم را دارد و باید آبگیری شود. اما ماجرا چیست؟

قبل از هر موضوعی به معرفی سد و اهداف آن از نگاه وزارت نیرو می‌‌‌پردازیم. سد چم‌‌‌شیر روی رودخانه زهره قرار دارد. این رودخانه از دو رود فهلیان و تنگ‌شیو در شهرستان ممسنی استان فارس و خیرآباد در منطقه دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد سرچشمه می‌گیرد. رودخانه زهره یا هندیجان با طول تقریبی حدود ۴۷۵کیلومتر در سه‌استان فارس، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان جریان دارد.

طبق اسناد وزارت نیرو و مصاحبه‌‌‌های مسوولان، اهداف احداث این سد، تامین آب آشامیدنی و صنعتی، بهره‌‌‌مندشدن ۱۴۰‌هزار هکتار از زمین‌‌‌های کشاورزی استان‌‌‌های کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و بوشهر، ذخیره و کنترل آب رودخانه زهره به میزان یک‌میلیارد و ۸۰۰میلیون مترمکعب، تولید ۴۸۲مگاوات برق‌‌‌آبی، کنترل سیلاب‌‌‌های مخرب رودخانه زهره، اشتغال‌زایی در زمان اجرای طرح و زیرساخت‌‌‌های صنعت گردشگری و پرورش ماهی عنوان و به‌عنوان مهم‌ترین مزایای این سد برشمرده شده است.

بالا بردن کیفیت آب رودخانه زهره از دیگر اهداف این سد برشمرده شده است. طبق مصاحبه‌‌‌های اخیر مسوولان وزارت نیرو، زهره اساسا یک‌رودخانه شور است و هرسال ۵/ ۲میلیون تن نمک را روانه پایین‌‌‌دست می‌کند. همچنین چشمه‌‌‌های نمکی که در ۵/ ۳کیلومتری پایین‌‌‌دست سد چم‌شیر هستند، در تابستان‌‌‌ها کیفیت آب را به ۱۱‌هزار «میکروموس» می‌‌‌رسانند و حتی دام مناطق هندیجان نمی‌‌‌توانند از آب رودخانه زهره استفاده کنند که برای این مشکل سالانه ۶۰میلیون مترمکعب آب از سد کوثر رهاسازی می‌شود تا شوری رودخانه زهره را در هندیجان کاهش دهد.

در طرف مقابل، فعالان محیط‌‌‌زیست، با توجه‌‌‌ به تجربه سد گتوند و عدم‌شفافیت وزارت نیرو، معتقدند عدم‌ارائه ارزیابی محیط‌زیستی نشانه خطرناکی است و آنچه گفته می‌شود روی کاغذ است و احتمال تکرار گتوند دیگر وجود دارد.

طبق گفته مخالفان، ۷۰‌درصد مخزن سد چم‌شیر روی سازند گچساران قرار دارد، درصورتی‌‌‌که ۵/ ۲کیلومتر از ۶۰کیلومترمربع سد گتوند روی سازند قرار می‌‌‌گرفت. این موضوع یکی از مهم‌ترین دلایل نگرانی در مورد سد چم‌شیر است؛ اتفاقی که از آن گتوند دیگری با فاجعه بزرگ‌تر می‌‌‌سازد و باعث ازبین‌‌‌رفتن زمین‌‌‌های زراعی پایین‌‌‌دست و غیر‌قابل استفاده‌‌‌شدن آنها می‌شود. برخی حتی انتقاد را تندتر کرده و معتقدند، این شرایط حتی پایداری سد را تهدید می‌کند.

موضوع دیگر، وجود ۱۱حلقه چاه با ظرفیت ۵۰میلیون بشکه نفت است که در مخزن سد قرار دارد؛ اما پلمب شده و منطقه برای آب‌‌‌گیری در اختیار وزارت نیرو قرار گرفته است. اما طبق نظر مخالفان احتمال نشت آلودگی به مخزن سد وجود دارد، همچنین سرنوشت ۵۰میلیون بشکه نفت هم جای سوال و پرسش دارد.

پوشش گیاهی این منطقه گز و پده است که آبگیری، این پوشش را از بین می‌‌‌برد. این پوشش نقش مهمی در منطقه دارد و تخریب آن باعث از بین رفتن زیست‌بوم منطقه می‌شود. وجود سایت تاریخی از دوره ساسانی در مخزن آبگیری هم از دیگر دلایل مخالفان برای جلوگیری از آبگیری سد است.

با بررسی وضعیت سد گتوند متوجه می‌‌‌شویم که مسائل چم‌شیر شباهت زیادی به ماجرای گتوند دارد. سد گتوند علاوه بر شوری آب، مشکل دیگری به نام نشت چاه‌‌‌های نفت دارد. پنج‌چاه نفت در مخزن سد گتوند وجود داشت که پیش از آب‌‌‌گیری، پلمب یا جابه‌‌‌جا شده بودند؛ اما به دلیل فشارهای ناشی از آب‌‌‌گیری، حاشیه دریاچه سد آلوده به مواد نفتی شد.

مدیرعامل وقت شرکت توسعه منابع آب ایران نشتی را تایید کرد؛ اما گفت که نشت فوق‌‌‌العاده جزئی است و مشکل خاصی وجود ندارد. مدیرعامل شرکت بهره‌‌‌برداری نفت مسجدسلیمان نیز اعلام کرد، نشت نفت به درون دریاچه سد گتوند مهار شده است. تجربه تلخ از اشتباه تاریخی باعث شده است تا حساسیت‌‌‌ها و بایدها و نبایدهای زیاد مطرح شود؛ مسائلی که باید وزارت نیرو به آنها پاسخ دهد و نهادهای نظارتی به‌خصوص محیط‌‌‌زیست در برابر این چالش‌‌‌ها پاسخگو باشند.

در کنار مخالفان و موافقان که روی کیفیت آب چالش دارند، گروه سومی هم هستند که اعتقاد دارند آورد آب رودخانه زهره نسبت به میزان پیش‌بینی آن کمتر است. محسن موسوی خوانساری، عضو هیات‌‌‌مدیره انجمن آب‌‌‌وخاک ایران معتقد است، سد چم‌شیر قربانی بی‌‌‌کفایتی در مدیریت حوضه آبریز است که گرچه برنامه‌‌‌ریزی برای ۸/ ۱میلیارد مترمکعب آبگیری در مخزن آن شده؛ ولی طی چند سال اخیر و به علت بی‌توجهی مسوولان آب و کشاورزی در بالادست سد چم‌شیر و در استان‌‌‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد، هم‌‌‌اکنون رواناب مورد انتظار برای ورود به مخزن چم‌شیر به نصف، یعنی کمتر از یک‌میلیارد مترمکعب رسیده است.

آنچه فعلا در بالادست سد چم‌شیر به‌خصوص در منطقه نورآباد و حاشیه رودخانه فهلیان و منطقه کوپن مشاهده می‌شود، صدها هکتار کشت برنج، کشت انواع صیفی‌‌‌جات، توسعه عجیب باغات، ایستگاه‌‌‌های پمپاژ متعدد، کشت در دو یا سه نوبت در سال و به هر ترتیب به‌‌‌گونه‌‌‌ای برداشت آب خارج از ضوابط قانونی و بدون نظارت است که ایستگاه آب‌‌‌سنجی حاج‌قلندر در بالادست دریاچه سد، کاهش شدید رواناب را در رودخانه زهره نشان می‌دهد.

با وجود این نظرات مختلف نیاز است کمیته‌‌‌ای مستقل از زمین‌‌‌شناسان و متخصصان حوزه‌‌‌های مرتبط تشکیل شود تا قبل از آبگیری تمام مسائل و چالش‌‌‌های پیش‌روی این سد را با آزمایش‌‌‌های جدید و با سابقه مطالعاتی شرکت نفت مورد بررسی قرار داده و به پرسش‌‌‌های مطرح‌شده پاسخ دهند.

از سویی عدم‌شفافیت در آمارهای اعلامی یکی دیگر از مشکلات مهم در پروژه‌‌‌های سد‌سازی است. فعالان محیط‌‌‌زیست از وجود ۱۱حلقه چاه خبر می‌دهند؛ ولی وزارت نیرو به سه‌حلقه چاه اشاره می‌کند. مخالفان از قرارگرفتن ۷۰‌درصد مخزن سد روی سازند گچساران حرف می‌‌‌زنند؛ ولی وزارت نیرو تاکید دارد که ۳۰‌درصد سد روی سازنده گچساران ساخته می‌شود.

وزارت نیرو برای درستی ادعای خود از سدهای سلمان فارسی، کارون۳، کارون۴ و سیمره نام می‌‌‌برد که روی سازند گچساران قرار گرفته‌اند و آب مطلوبی دارند؛ ادعایی که باید صحت‌سنجی شود. با توجه ‌‌‌به آمارهای‌‌‌ اعلامی نیاز است کمیته حقیقت‌‌‌یابی قبل از آب‌‌‌گیری سد به این ادعا ورود کند.