جهان پسابحران و خط مقدم پاندمی

شهرها خط مقدم مقابله با پاندمی و زمین عملیات دولت‌‌‌ها علیه گسترش ویروس هستند. نظام شهری و اثرپذیری آن از گسترش ویروس کرونا دولت‌‌‌ها را به سمت مواجهه فعال در زمینه‌‌‌های گوناگون سوق داد. آنها باید مقررات سفت‌‌‌وسخت رفت‌‌‌وآمد و قرنطینه اعمال می‌‌‌کردند؛ به بسیج نظام خدمات‌‌‌رسانی و تامین کالای محلی می‌پرداختند؛ از گروه‌‌‌های آسیب‌‌‌پذیر در برابر بحران اقتصادی حمایت می‌‌‌کردند و مدیریت خود را بر فرآیند مستمر اطلاع‌‌‌رسانی و آگاهی‌‌‌بخشی اعمال می‌‌‌کردند. بالاتر از هر چیز، پاندمی زنگ خطر را به صدا درآورد و به دولت‌‌‌ها هشدار داد که زمان برای ‌گذار به شهرهای هوشمند و پایدار سبز رو به پایان است.

شهرهای پیشرفته تا پیش از وقوع پاندمی کرونا درگیر این رویا بودند که احتمال بروز یک مخاطره بهداشتی گسترده برای آنها در کمترین حالت ممکن قرار دارد. اما پاندمی سویه تاریک دنیای جهانی‌‌‌شده را به نمایش گذاشت و نشان داد که زیرساخت‌‌‌های ثروت‌‌‌آفرین به‌‌‌هم‌‌‌پیوسته جهانی، می‌‌‌تواند در عین فرصت‌‌‌بودن، تهدیدی بالقوه هم باشد و کشورهای توسعه‌‌‌یافته را نیز درگیر بحران‌هایی مشابه بحران‌های تاریخ چند قرن پیش آنها کند. شهرهای مدرنی که مجبور بودند با ناملایمات ناشی از پاندمی دست‌‌‌وپنجه نرم کنند، چهره نازیبای فقیرشان را هم بیش از پیش آشکار کردند و نشان دادند که گروه‌‌‌های مختلفی هم بودند که از مواهب جهانی‌‌‌شدن به اندازه دیگران بهره نبردند و نتوانستند فضای امنی را برای خود فراهم کنند تا از خطر ویروس کرونا در امان بمانند. اگر درس‌‌‌های سیاستی پاندمی در سال‌های آینده توسط زمامداران دولت‌‌‌ها فراموش نشود، آنها در برنامه‌‌‌ریزی خود به این گروه‌‌‌ها و حمایت‌‌‌های منصفانه از آنها توجه بیشتری خواهند کرد.

دیگر درس سیاستی پاندمی برای شهرهای بزرگ، لزوم توجه بیشتر به زیرساخت‌‌‌های دیجیتال بود. اعمال مقررات متصلبانه بر تعاملات شهری با هدف جلوگیری از اشاعه بیماری، برقراری ارتباط بر بستر اینترنت به‌‌‌منظور سرگرمی، کار، آموزش و... را به‌‌‌عنوان یک جایگزین گریزناپذیر مطرح کرد. شهروندان در چنین شرایطی خود را با فرهنگ دورکاری انطباق دادند و فرصت‌‌‌ها و تهدیدهای آن را به‌‌‌صورت عینی تجربه کردند. اگرچه با گسترش واکسیناسیون در جهان، کم‌‌‌کم از روزهایی که دورکاری الگوی غالب شغلی در جهان بود خاطره‌‌‌ای کمرنگ در پس ذهن باقی مانده است، زیرساخت‌‌‌های دیجیتال شهری باید برای بروز شرایط غیرعادی بعدی آماده باشند تا بتوانند پذیرای تعاملات شهروندان بر بستر شبکه باشند. 

محیط‌زیست دیگر حوزه‌‌‌ای بود که با بروز پاندمی نوعی ارتقا را در لیست دستورکار دولت‌‌‌ها تجربه کرد. محیط‌‌‌های شهری شلوغ و زاغه‌‌‌مانند غیربهداشتی که تا پیش از این صرفا نوعی محیط متفاوت نسبت به استانداردهای شهر مدرن قلمداد می‌‌‌شدند و قرار بود در بلندمدت دستخوش دگرگونی‌‌‌های موردنیاز شوند، حال به تهدید تبدیل شده بودند و به چشم عوامل شکل‌‌‌گیری ویروس به آنها نگریسته می‌‌‌شد. این قبیل محیط‌‌‌ها در برابر برنامه‌‌‌های مقابله با پاندمی هم مقاومت بیشتری از خود نشان می‌‌‌دادند؛ زیرا حیات آنها به تعاملات میدانی برای پیروزی در جنگ بقا وابسته بود.

حال و پس از تجربه پاندمی کرونا دولت‌‌‌ها به این درک رسیده‌‌‌اند که باید برای این جاماندگان تحولات پیشین دنیای مدرن، جایگاهی در تحول به سمت‌‌‌ شهرهای سبز و پایدار در نظر بگیرند و از توان بالقوه مشارکت آنها بهره‌‌‌برداری کنند. فناوری به‌‌‌عنوان نهادی نابرابرساز، اکنون در حالتی قرار گرفته که می‌‌‌تواند زیربنای ‌گذار به شهرهای با چهره عادلانه‌‌‌تر را فراهم کند. پیش‌‌‌نیاز این امر نیز از یاد نبردن درس‌‌‌های سیاستی پاندمی است که با صرف هزینه‌‌‌های بسیار و در مدتی کمتر از آنچه به طور معمول قرار است طول بکشد، به دست بشریت رسیده است.