چرا نوآوری برای اقتصاد ایران مهم است؟

این همبستگی مثبت نمی‌تواند به‌طور قطع نشان‌دهنده رابطه علّی باشد؛ ولی می‌توان انتظار داشت که هرچه تعداد و فعالیت‌های کارآفرینان در اقتصاد بیشتر شود، تعداد بیشتری اختراع ثبت می‌شود (با فرض اینکه سایر عوامل موثر بر نوآوری ثابت هستند). البته نباید فراموش کرد که متغیر نوآوری از قابلیت درون‌زایی زیادی برخوردار است؛ به این معنی که مثلا افزایش نوآوری سبب افزایش فعالیت‌های اقتصادی شده و افزایش درآمدهای کشور نیز می‌تواند محرکی جدی در ورود سرمایه‌گذاران به فعالیت‌‌‌های کارآفرینانه محسوب شود.

در این راستا عوامل متعددی بر نوآوری بنگاه‌های کوچک، متوسط و بزرگ تاثیر‌گذار هستند که در اینجا فقط چند متغیر کلی مورد اشاره قرار می‌گیرد: رشد و ثبات اقتصادی، ثبات سیاسی و رفع یا کاهش نااطمینانی در سیاست‌های دولت، کیفیت حکمرانی (مثل کنترل فساد اداری و حمایت از مخترعان)، میزان سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی، میزان تحصیلات افراد جامعه و کیفیت علمی دانش‌آموختگان دانشگاهی، حمایت‌های تکنولوژیکی و مالی دولت‌ها، فراهم بودن زیرساختارهای اقتصادی (مثل اینترنت و شبکه حمل‌ونقل موثر)، سطح رقابت‌‌‌پذیری صنایع، ساختار بازارها، میزان هزینه‌های تحقیق و توسعه توسط دانشگاه‌‌‌ها و بنگاه‌‌‌ها و سیاست‌‌‌های مالیاتی دولت‌‌‌ها.

Untitled-3 copy

یکی دیگر از عوامل موثر بر نوآوری کشورها که در چند دهه اخیر توجه سیاستمداران و اقتصاددانان زیادی را به خود جلب کرده است، وجود کارآفرینان و رشد فعالیت‌های آنهاست. حال پرسش این است که چگونه فعالیت‌های کارآفرینانه می‌تواند سبب افزایش نوآوری در اقتصاد شود؟

۱. کارآفرینان معمولا با شناسایی دقیق نیازهای مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و دولت‌ها که تا به‌حال پاسخی درخور به آنها داده نشده است، کالا و خدمات، نحوه تولید یا راهکار مدیریتی و اداری نوینی را ارائه می‌دهند که اغلب نوآورانه هستند. این محصولات خلاقانه سبب می‌شوند که بنگاه‌های فعال موجود در هر صنعت با رقبای جدیدی روبه‌رو شوند و برای اینکه بتوانند با رقبای نوپای خود رقابت و سهم خود را در بازار حفظ کنند یا گسترش دهند مجبور می‌‌‌شوند هزینه‌‌‌های تحقیق و توسعه خود را افزایش داده و محصولات جدید ارائه کنند. بنابراین هدایت بنگاه‌های نوپا به سمت فعالیت‌‌‌های نوآورانه نه‌تنها سهمی به آنها در اقتصاد می‌دهد، بلکه ابزاری محرک در ارتقای نوآوری بنگاه‌های متوسط و بزرگ نیز محسوب می‌شود.

۲. کارآفرینان اغلب تمایلات و برنامه‌‌‌ریزی محافظه‌کارانه بنگاه‌های بزرگ را ندارند، بنابراین برای اجرایی کردن ایده‌های جدید خود ریسک بالایی را می‌پذیرند که معمولا به ارائه موفق محصولات به بازار منجر می‌شود. مانند این است که فردی می‌خواهد برای انجام سفر جدید تصمیم بگیرد. اگر فرد مجرد باشد، معمولا به‌راحتی تصمیم گرفته و آن را اجرایی می‌کند. حال آنکه اگر این فرد متاهل و صاحب فرزند باشد، فرآیند تصمیم‌گیری ممکن است طولانی شود یا اصلا به انجام نرسد. بوروکراسی سازمانی هم برای بنگاه‌‌‌های بزرگ بیشتر بوده و شاید تصمیمات ریسک‌پذیر مانند ارائه محصول جدید با مخالفت‌های جدی برخی مدیران و صاحبان سهام شرکت روبه‌رو شود.

اما نباید فراموش کرد که بنگاه‌های نوپا نسبت به بنگاه‌های بزرگ، منابع، دانش و قدرت ندارند و این امر می‌تواند در فعالیت‌های نوآورانه آنها را در موقعیت ضعیف‌تری نسبت به بنگاه‌های بزرگ قرار دهد (به گفته لوییز وینست گرستنر مدیرعامل سابق شرکتIBM ، فیل‌ها در شکوه گذشته خود غرق نمی‌شوند، آنها در واقع می‌توانند برقصند و حتی چابک‌تر شوند.)

3. کارآفرینان معمولا سازگاری زیادی با تغییرات متوالی و متکثر در اقتصاد مدرن دارند و می‌‌‌توانند نیازهای جدید را به‌سرعت شناسایی کنند و برای آن محصول یا فرآیند جدید ارائه دهند.

۴. در برخی موارد، بنگاه‌‌‌های بزرگ ایده‌‌‌های خلاقانه کارآفرینان را خریداری کرده و با تلفیق آن با پیشرفت‌های خود در همان زمینه ایجاد هم‌افزایی (synergy) می‌کنند که به اختراعات کاربردی‌تر و بهینه‌‌‌تر منجر می‌‌‌شود.

به‌طور خلاصه، با توجه به اهمیت زیاد کارآفرینان در ایجاد محصولات و سازوکارهای جدید برای مشتریان، بنگاه‌ها و دولت‌ها و ارائه راه‌حل‌های درست برای چالش‌های اجتماعی و محیط‌زیستی، حکمرانان ‌باید توجه ویژه‌ای به این افراد داشته باشند.

لازمه این کار هم این است که محیط فعالیت را برای این گروه آماده کنیم. اگر بخواهیم بر اقتصاد ایران متمرکز شویم، برای تشویق کارآفرینان ایرانی که به‌طور بالقوه می‌توانند کسب‌وکارهای بزرگی تاسیس کنند (همان‌طور که خیلی از ایرانی‌های مهاجر موفق به انجام آن شده‌اند) باید: ۱. چالش‌های سیاست خارجی، نااطمینانی‌های سیاستی و فساد اداری را تا حد ممکن کم کنیم؛ ۲. برای آزاداندیشی و نوع تفکر نسل دهه ۸۰ و ۹۰ احترام قائل شویم و از ظرفیت زیاد این نسل بهره ببریم. اگر فضای اقتصادی ایران آزادی بیشتری داشته باشد و روابط تجاری و سرمایه‌ای کشور با دیگر کشورها بازتر شود به احتمال بسیار زیاد کارآفرینان ایرانی با شناسایی فرصت‌های بین‌المللی می‌توانند در ارائه محصولات جدید بسیار موفق باشند.