شیما رئیسی: مذاکرات هسته‌ای ایران با طرف‌های اروپایی و همچنین آمریکا چندین ماه است که از سرگرفته شده و کماکان ادامه دارد؛ اگرچه در چندین نوبت و با تعیین ضرب‌الاجل‌های چند روزه و یا چند ماهه، از احتمال به نتیجه رسیدن این گفت‌وگوها و مشخص شدن وضعیت تحریم‌ها و به تبع آن روشن شدن سمت و سوی روابط سیاسی و اقتصادی ایران با جهان خارج در مهلت تعیین شده سخن به میان آمد، اما اکنون که به پایان آخرین قرار مشخص شده یعنی سوم آذر ماه نزدیک می‌شویم، طرفین با اشاره به تعدد موانع و چالش‌های حل نشده، از احتمال تمدید زمان مذاکرات خبر داده‌اند. غالب کارشناسان احتمال بازگشت به شرایط پیش از آغاز دور جدید مذاکرات را نزدیک به صفر می‌دانند و چشم‌انداز را مثبت ارزیابی می‌کنند؛ اما آنچه بدیهی است ابهام و تعلیقی است که با به درازا کشیده شدن این مذاکرات وجود خواهد داشت.

از سوی دیگر با نزدیک شدن به پایان سال و موعد ارائه لایحه بودجه از سوی دولت به مجلس، ابهام و عدم قطعیت موجود در بحث مذکور، چالشی است مضاعف پیش روی برنامه ریزان اقتصاد کشور.

با توجه به توضیحات فوق و نظر به اهمیت درک و اشراف بر موقعیت کنونی، باشگاه اقتصاددانان با طرح سوالاتی که در ادامه خواهد آمد، نظر کارشناسان را در خصوص سیاست‌های بهینه در امر برنامه‌ریزی جهت انطباق باشرایط موجود جویا شده است.

۱. با در نظرگرفتن سناریوهای متفاوتی که می‌شود با توجه به پیش‌بینی‌های گوناگون در مورد آینده مذاکرات ایران و ۱+۵ در نظر گرفت، برنامه‌نویسان و سیاست‌گذاران کشور، با چه ملاحظاتی باید اقدام به نوشتن برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت کنند؟

۲. سطح بودجه‌ای و درآمدی کشور به شدت وابسته خواهد بود به نتاج این دیدارها؛ از این رو با چه تمهیدات و تغییراتی در نگاه بودجه‌ای و سیاستی کشور می‌توان خلأ ناشی از این ابهام و مشخص نبودن آینده درآمدی کشور را پوشش داد؟

۳. آیا لازم است برنامه‌های متفاوتی در سطوح و درجات مختلف با توجه به هریک از احتمالات برآمده از نتیجه مذاکرات داشت یا اینکه تنها در قالب تنظیم یک طرح می‌توان اهداف توسعه‌ای کشور را تامین کرد؟