وهاب قلیچ توجه به مسایل اجتماعی در نظام بانکداری باعث به‌وجود آمدن پدیده‌ای به نام «بانکداری اجتماعی» شده است. گرچه برای بانکداری اجتماعی تعریف واحد و جامعی ارایه نشده است، اما به‌طور کل می‌توان اذعان کرد، بانکداری اجتماعی نوعی از بانکداری است که هدف آن تهیه خدمات مالی و بانکی با تمرکز بر رضایتمندی جامعه جهت برآورده‌سازی نیازهای اقتصادی و اجتماعی موجود بوده درحالی‌که به‌طور همزمان پایداری اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و اقتصادی مورد توجه قرارگیرد. جای تردید نیست، بانک‌های اجتماعی بر مبنای ارزش‌هایی که از خدمات مالی جهت تاثیرگذاری مثبت بر جامعه و محیط‌زیست، استفاده می‌کنند، پایه‌گذاری شده‌اند. از سوی دیگر باید دقت داشت که بانکداری اجتماعی یک حالت یا گونه پایدار نیست؛ بلکه در واقع یک فرآیند است. بانکداری اجتماعی شناسایی راه‌های بهتر برای عملیات بانکی در رسیدن به اهداف خاص اجتماعی است. فعالیت این نوع بانکداری دایرمدار مسوولیت‌های اجتماعی همچون فراهم کردن فرصت‌ اشتغال و تولید برای محرومان، حفظ و صیانت از محیط‌زیست و رعایت اصول اخلاقی است. این نوع بانک‌ها تلاش دارند در فعالیت‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که علاوه‌بر سودآوری، موجب بهبود شرایط عمومی کل جامعه می‌شود. سرمایه‌گذاری‌های باثبات و روش‌های ویژه اعطای وام‌ از جمله سیاست‌هایی هستند که این نوع بانک‌ها به‌کار می‌گیرند و به وسیله آن موجب ایجاد کیفیت بهتری از زندگی برای بیشترین افراد جامعه می‌شوند.

با توجه به اهداف متعالی نظام اقتصاد اسلامی و در راستای آن اهداف نظام بانکداری اسلامی، از تمامی بانک‌های اسلامی انتظار می‌رود که با توجه به تاکیدات و توصیه‌های دین مبین اسلام در بسترسازی امکانات رشد و کمال اجتماعی و فرهنگی جامعه، فراتر از تلاش جهت کسب جواز شرعی فعالیت‌های متداول بانکی خود، پذیرای مسوولیت‌های بیشتری در قبال مسایل اجتماعی باشند.

شاخص‌ نمایانگر ایفای مسوولیت‌های اجتماعی نظام بانکداری اسلامی که بیانگر یک وجه از وجوه اسلامی آن است به نحوه برخورد این نظام با کارمندان، بدهکاران و نیز آحاد افراد جامعه برمی‌گردد. کارمندان بزرگ‌ترین دارایی هر سازمان هستند و رفاهشان باید مورد توجه قرار گیرد. وظیفه کارفرمایان است که اطمینان بیابند که کارمندانشان دستمزد عادلانه و منصفانه دریافت می‌کنند، بیش از حد کار نمی‌کنند و فرصت برآوردن الزامات روحی خود را دارند.

افزون براین، در اسلام توجه ویژه‌ای به بدهکاران شده و از طلبکاران خواسته شده‌ است که با بدهکاران مدارا کنند و تا حدامکان به آنها آسان بگیرند. به این ترتیب از بانک‌های اسلامی انتظار می‌رود چنین ترتیباتی را در برخورد با مشتریان بدهکار خود، در گزارش سالانه خود ترسیم و بیان کنند. علاوه براین، لازم است نیازهای توسعه‌ای و اجتماعی جامعه‌ای که بانک‌های اسلامی در آن فعالیت می‌کنند تامین شود. از این‌رو، بانک اسلامی در قبال این دسته از نیازهای جامعه دارای وظیفه است. به عنوان نمونه از مهم‌ترین این اقدامات، پرداختن به مسایل رفع و کاهش سطح فقر اقشار محروم جامعه با رویکرد توانمندسازی آنان است. فقر در کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای پیشرفته می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد. عواملی که در طول زمان‌ها و در مناطق جغرافیایی متفاوتی بروز می‌ کند، اما همگی اشتراکاتی با هم دارند؛ از جمله آنکه آدم فقیر علاوه‌بر آنکه سرمایه چندانی ندارد، به اعتبارات بانکی نیز دسترسی چندانی ندارد؛ چراکه وثیقه و ضمانت درخور توجهی برای کسب اعتبار و تسهیلات بانکی در اختیار خود نمی‌بیند.

شاید بانکداری اسلامی بتواند تقویت نظام تامین مالی خرد با رویکرد حمایت از این دسته از افراد جامعه را مدنظر خود قرار دهد. تامین مالی خرد، به مفهوم ارایه وام‌هایی در اندازه‌های کوچک به اقشار خاصی اعم از حقیقی و حقوقی که در طبقات کمتر برخوردار اجتماعی جای دارند و بنا به پایین بودن سطح اعتبار و وثایق آنان، دسترسی چندانی به سایر امکانات تامین مالی ندارند، است.

در اینجا باید به این نکته اشاره شود که مشکلات مالی اقشار خاص، فی نفسه موضوع اصلی نیست، اما گسترش این روند می‌تواند موجبات اشاعه فقر در سطوح اجتماعی را فراهم سازد. گرچه، هم موسسات ارایه ‌دهنده اعتبارات خرد و هم ارایه‌‌دهندگان وام‌های بهره‌ ای، هر دو در خدمت افراد بی‌پناه و ضعیف هستند اما، اهدافشان یکی نیست. اگر هدف گروه اول، صرفا فراهم‌سازی منابع مالی باشد، عمده هدف گروه دوم صرفا کسب سود بیشتر و بیشتر است. به عبارت دیگر، هدف ارایه‌کنندگان اعتبارات خرد در واقع میانبر زدن از دور باطل میان تامین مالی اقشار فقیر و رها نمودن آنان از عواقب شایعی همچون اتکای شدید به وام‌های بهره‌ای و شرایط کاری استثماری است. افزون بر این، ارایه‌‌کنندگان خدمات مالی خرد، وام‌‌گیرندگان را به شروع کسب و کارهایی برای خود، تشویق و برنامه‌های آموزشی را به‌منظور کمک به کارآفرینان تازه‌کار و بی‌تجربه ارایه می‌کنند.

در بانکداری اسلامی، موسسات تامین مالی خرد با ساختاری از نوع بانکی فعالیت می‌کنند. این نوع بانکداری، در راستای تامین مالی خرد اقدام به اعطای وام‌هایی به پروژه‌هایی خاص می‌کنند. این پروژه‌ها باید در پی ایجاد فرصت‌های شغلی برای اقشار کمتر برخوردار و کم درآمد (از جمله افرادی که به مدت طولانی فاقد شغل بوده‌اند، افراد معلول و ناتوان ذهنی و جسمی و ...) و در جوامع محروم به‌منظور ایجاد تحرک و اشتغال و تقویت انسجام ملی باشند. این خط‌ مشی موجب تشویق خوداشتغالی و اجرای پروژه‌‌های مختلف در حوزه‌‌های اجتماعی می‌شود.

فلسفه وجودی موسسات تامین مالی خرد با ساختار بانکی، خدمت به مردم فقیر و افزایش دامنه شمول تخصیص منابع مالی به این افراد است. شمار زیادی از این موسسات در جهان، واقعا به دنبال ایجاد رویکردی تعادلی میان تامین مالی باثبات و اهداف متعالی جامعه با لحاظ شرایطی ایده‌ آل و مناسب برای وام‌‌گیرندگان و توانمندسازی آنان هستند؛ بنابراین اقدامات تامینی موثر در این زمینه منوط به اتخاذ رویکردهای یکپارچه و منسجمی است که در نهایت بتواند منجر به ایجاد امرارمعاش پایدار شود.

در عین حال، این موسسات باید متوجه حضور دلالان و سرمایه‌گذاران حریص و طماعی باشند که در خلال روند وام‌دهی حضور دارند و می‌توانند با اعمال نفوذهای مخرب حتی خیلی بدتر از وام‌‌دهندگان رباخوار سنتی، عملا این روند را دچار اختلال کنند.یکی دیگر از شاخص‌های مهم در این زمینه، مشارکت نظام بانکی در اموری همچون زکات، صدقه، اعتبارات قرض‌الحسنه و مدیریت آنها است. برخلاف زکات که اجباری است، صدقه به‌طور ذاتی داوطلبانه بوده و می‌تواند برای مقاصدی که شریعت اجازه داده در راه منفعت جامعه استفاده شود. بنابراین بانک‌های اسلامی می‌توانند با ورود به این مباحث و در اختیار قرار دادن امکانات خود، راه اعطای این‌گونه کمک‌های خیریه را هموارتر سازند. همچنین ارایه قرض‌الحسنه بنا به دلایل منافع اجتماعی، یک مشارکت مهم اجتماعی است که بانک‌های اسلامی می‌‌توانند در انجام آن خصوصا در جوامع محلی‌ای که در آن فعالیت می‌کنند، مشارکت کنند. شاخص دیگر بانک‌های اسلامی در ایفای تعهدات اجتماعی به مسایل حفاظت و صیانت از محیط زیست برمی‌گردد. آموزه‌های اسلامی مکررا به این موضوع اشاره دارند که موجودات زنده غیرانسانی، اعم از حیوانات و گیاهان، دارای حقوقی هستند که انسان‌ها ملزم به رعایت آنان می‌ باشند. همچنین اسلام به مساله حق بهره‌مندی نسل‌های آتی از منابع طبیعی و محیط زیست پرداخته است. با نگاهی به وضعیت جهان درمی‌ یابیم، که در حال حاضر ما در هجمه‌ ای از انواع بحران‌های زیست محیطی روزگار می‌گذرانیم. تغییرات جهانی وضعیت جوی احتمالا نشان از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست محیطی در آینده‌ای نه چندان دور دارد. امروزه، تامین مسایل رفاهی، معیشتی و امنیتی میلیاردها انسان در سراسر جهان از جمله دغدغه‌‌هایی هستند که توسط جامعه علمی بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است. امروزه لازم است تا حدی از رویکردهای صرفا بازارمحور و متمرکز بر توسعه بازارهای مالی فاصله گرفته و خط‌ مشی‌‌هایی با دغدغه‌های اجتماعی جایگزین آن شوند. واضح است که بانک‌ها به‌منظور ایفای نقش خود در این فرآیند، نیازمند دستیابی به منابع آزاد سرمایه‌‌ای، فراتر از صور متعارف برای سرمایه‌گذاری در صنایع و حمایت از آنان، به‌ویژه در حوزه‌‌های انرژی و تبدیل منابع آلاینده به انرژی‌های تجدیدشونده و فناوری‌های سبز هستند. در این فرآیند، بانکداری اسلامی می‌تواند نقش ویژه‌‌ای داشته باشد به شرط آنکه، دیگر سیاست‌های عمومی جامعه مکمل آن قرار گرفته و همه شهروندان، سرمایه‌گذاران و کسب‌و‌کارهای کوچک خود را ملزم به اعمال شیوه‌های مسوولانه در سرمایه‌گذاری‌ها برای حال و آینده جامعه بدانند.