علیرضا نخستین مرتضوی* آیا صنعت بیمه کشورمان به سوی برنامه‌های از پیش تعیین‌شده حرکت می‌کند؟ آیا عملکرد صنعت بیمه به‌خصوص در دهه اخیر عملکردی حرفه‌ای و حرکت به سوی برنامه‌های توسعه است ؟ این دو پرسشی است که اگر بدون ملاحظه کاری به آنها پاسخ داده شود، شنیدن آن ناخوشایند خواهد بود. عملکرد بیمه‌گران در سال‌های گذشته و نگاهی اجمالی به کارنامه شبکه فروش آنها نشان می‌دهد کاروان صنعت بیمه به سمت‌و‌سویی می‌رود که نتیجه‌ای جز آسیب به اعتبار صنعت بیمه نخواهد داشت.
همان‌طور که مسوولان ارشد صنعت بیمه اعتقاد دارند، شاخص اصلی توجه به صنعت بیمه «اعتبار» آن است. حال باید دید این اعتبار چگونه ایجاد شده است، چرا باید در مقابل کسانی که این اعتبار را خدشه‌دار می‌کنند، ایستاد و چگونه باید در نگهداری آن کوشید؟
همواره دو دیدگاه درخصوص بیمه و بیمه‌گری وجود دارد. سرمایه‌داران، بیمه‌گری را امری اقتصادی و شرکت‌های بیمه را بنگاه‌های اقتصادی می‌خوانند و در مقابل متخصصان بیمه، دلسوزان و پیشکسوتان این صنعت از آن با عنوان یک ناجی یاد می‌کنند.
در حالی که می‌توان این دو را در یکجا گرد آورد به شرط آنکه به خاصیت ناجی‌گری توجه بیشتری کرد تا اعتبار از دست رفته مجددا بازسازی و ایجاد شود. در ده سال گذشته بالاخص پنج سال اخیر مسابقه‌ای در صنعت بیمه شروع شده که سرعت آن می‌تواند تیشه‌به‌ریشه صنعت بیمه بزند.
آمار و ارقام تکراری صنعت بیمه گویای این مطلب است که بازارکنونی هیچ‌یک از اهداف سرمایه‌گذاران را تامین نخواهد کرد؛ چراکه درسال‌های پس از تاسیس شرکت‌های بزرگ و کوچک بیمه با سرمایه‌گذارانی که اکثرا بیمه‌گذاران دارای پرتفوی به شکل مستقیم بودند و چه با تملک بانک‌ها یا حتی کمپانی‌های خودروساز باعث ایجاد تزلزلی در صنعت بیمه شدند. در بازار بیمه سالیان اخیر تمام هم‌وغم بیمه‌گران افزایش سهمی ازکیک پرتفوی کهنه بوده که در این سال‌ها فقط و فقط دست به دست شده و آمار و ارقام نیز نشان از کاهش حق بیمه‌ها بدون توجه به مدیریت ریسک‌ها بوده است.
رسالت اصلی صنعت بیمه قبول ریسک و مسوولیت‌پذیری در رابطه با قرارداد‌های فی مابین بیمه‌گر و بیمه‌گذار است، اگر این رسالت به درستی به انجام برسد و ارزش هر بیمه‌نامه براساس احتمال ریسک آن مشخص شود مطمئنا می‌تواند به آرامش بازار کمک کند.
بزرگان خود می‌دانند اصل جایگزینی درصنعت بیمه می‌گوید: «در زمان خسارت بیمه‌نامه خریداری شده باید جایگزین کالای خسارت دیده شود»؛ خوب چگونه چنین سندی به‌قدری بی‌ارزش شده که از طریق تبلیغات خیابانی، رسانه‌های دیداری و شنیداری و SMS‌های گوناگون عرضه می‌شود؟
برخی از شرکت‌ها برای ایجاد بازار سعی در کاهش نرخ و تخفیفات دارند بدون آنکه ریسک را مدیریت کرده و ارزش واقعی بیمه‌نامه خود را بدانند، آنها منتظر می‌مانند که با گذر ازدوره آزمون و خطا در پایان خطای خود را اندازه‌گیری کنند.
اینجانب به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین فروشندگان در صنعت بیمه که در کنار فروش، خود تولیدکننده و مصرف‌کننده نیز بودم توجه اولیای امررا به بررسی مجدد عملکرد بخش فروش طی سال‌های اخیر جلب می‌کنم تا به راهکاری مناسب که منجربه اعتماد‌سازی دربازار شود بیندیشیم.
بدون تردید این ممکن نخواهد شد مگربا طراحی و فروش بیمه‌نامه‌های جامع و تامین خسارات بیمه‌گذاران در کوتاه‌ترین زمان ممکن. شرکت‌های بیمه باید شبکه فروش خود را در نظرسنجی و عکس‌العمل بازار در عملکردشان مورد توجه قرار دهند؛ چراکه با ورود شبکه فروش متخصص و متعهد که با مدیریت ریسک آشنایی دارند، می‌توانند باعث جلب رضایت بیمه‌گذاران و در نهایت تامین نظر بیمه‌گران شوند.
در پایان به‌عنوان عضوی از خانواده بزرگ صنعت بیمه درخواست نشست مشترکی از بیمه‌گران و نمایندگان را جهت بررسی مشکلات به‌وجود آمده می‌کنم. امید آن است که صنعت بیمه در جایگاه خود که کمتر از جایگاه بانک نیست و حتی با توجه به عملیات پیچیده در این صنعت، بسیار حساس‌تر از صنعت بانک است جامعه را یاری رسانیم.
*رئیس انجمن صنفی شرکت‌های خدمات بیمه‌ای کشور