حال عجیبی است در کشوری به این اندازه غنی زیست کنید و نسل جوان و نوآور آن در حوزه معدن هوای مهاجرت داشته باشد و راهی سرزمین‌‌‌های دیگر که اتفاقا اوضاع مطلوبی در صنعت معدنکاری و نوآوری دارند، بشود.

گزارش‌‌‌ها نشان می‌‌‌دهد نزدیک ۹‌هزار شرکت دانش‌‌‌بنیان در کشور وجود دارد که فقط ۴۵۰ مورد آنها معدنی یا مرتبط با حوزه زنجیره معدن و صنایع معدنی هستند. شاید بد نباشد هراسی در دل تصمیم‌‌‌سازان و سیاستگذاران بیفتد که چطور با این همه ذخیره معدنی تنها ۵‌درصد شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان «معدنی» هستند؟ تاکنون برای تامین مالی و تسهیل شرایط فعالیت شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان و استارت‌آپ‌های این عرصه چه مشوقی تعریف کرده‌‌‌اند؟ اگر سیاست تشویقی در قوانین دیده شده چرا بنگاه‌‌‌های بزرگ و کوچک از آن غافل هستند؟

سال‌‌‌های گذشته گزارش‌‌‌هایی مدام درباره کوچک‌تر شدن صنعت معدن استرالیا در رسانه‌ها منتشر می‌‌‌شد و هشدار می‌‌‌دادند این صنعت در آینده با کمبود نیروی متخصص روبه‌‌‌رو می‌شود و به‌رغم درآمد نسبتا بیشتر فارغ‌التحصیلان رشته‌های معدنی، مهندسان جوان کمتری به این رشته متمایل می‌‌‌شوند.

بر اساس تحقیقی هم که در کشور کانادا انجام شده ۷۰‌‌‌‌درصد مردم تمایلی به‌‌‌کار در بخش معدن ندارند. نمی‌‌‌گوییم در این زمینه ایران وضعیت بهتری دارد. اما در حال حاضر این دو سرزمین خواهان متخصص است و چه بهتر که فرش قرمز را رو به نخبگان و مهندسان ایرانی که در دنیا همواره نام‌‌‌آور بوده‌اند، پهن کند.

چندی پیش محمدجواد ظریف وزیرخارجه سابق در نشست «آسیب‌شناسی مهاجرت نخبگان» انجمن جامعه‌شناسی ایران درباره مهاجرت نکات جالب و قابل‌توجهی مطرح کرد.

او دلیل افزایش مهاجرت‌ها را فاصله میان آرزوها و واقعیات عنوان و تاکید کرد ‌‌‌‌‌‌«کسانی که مهاجرت می‌کنند عموما نمی‌دانند آن‌ طرف چه خبر است. بلکه آرزوهایی دارند و زندگی دیگری را در آنجا متصور هستند.» او گفته بود: «مهاجرت معکوس نخبگان در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ با زحمات سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس‌‌‌جمهوری در حال شکل گرفتن بود . چرا؟ به این دلیل که امید ایجاد شده بود و همان امید بود که در واقع میزان تورم را کاهش و رشد اقتصادی را افزایش داد و گرنه اتفاق اقتصادی خاصی رخ نداده بود بلکه امید ایجاد شده بود.»

شاید بد نباشد علاوه بر سیاستگذاران، برای سکانداران معادن و صنایع معدنی نیز این سوال ایجاد شود؛ سرنخ این امیدی که جواد ظریف از آن حرف می‌‌‌زند چرا در سرزمین ما گم شده و در دانشگاه‌‌‌ها موج مهاجرت‌‌‌ها و نماندن‌ها به راه افتاده است؟ اگر شرایط برای ایده‌‌‌پردازان و نوآوران هموار شود، اگر حرف صنعت برای جوان نخبه پرشور و خلاق حرف باشد، شرایط اقتصادی و اجتماعی بهتر شود، چرا باید رفتن، گزینه اول و آخر یک دانشجو باشد؟

گرچه این قصه سر دراز دارد اما همه اینها نگاشته شد تا کمی هم از فرصت ویژه‌ای که جشنواره «اینوماین» برای ایده‌پردازان و نوآوران در بخش معدن به وجود آورد گفته باشیم.

جشنواره‌ای که متولی اصلی آن سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ( ایمیدرو ) است و قرار است از نوآورانی که ایده‌‌‌های نویی در عرصه‌‌‌های مختلف معدنکاری دارند، حمایت کند.

اینکه حمایت از ایده‌ها چه مکانیزمی داشته باشد و در نهایت از ۳۰۰ ایده دریافت شده و ۱۲ ایده‌‌‌‌‌‌ برتر اعلام شده چگونه حمایت شود، حائز اهمیت است. اما از این دست رویدادها زیاد برگزار شده است. شاید مهم‌تر این باشد که اهمیت ترویج نوآوری و تامین مالی ایده‌‌‌ها در ظرف ذهن بازیگران صنعت و معدن ته‌‌‌نشین شود.