انتظار افزایش مجدد قیمت جهانی فولاد
رضا زائر حیدری
موضوعی که در بازارهای جهانی طی ماه جاری مطرح است و به آن توجه آنچنان نمی‌شود، افزایش شدید بهای مواد اولیه است. بهای کک به سرعت در حال افزایش است، ذغال‌سنگ با شیب ملایم‌تر ۱۰درصد و سنگ‌آهن به صورت پلکانی ۲۰درصد (اگر به تحلیل سیتی بانک استرالیا توجه کنیم که این تحلیل واقعی است چرا که بانک بر مبنای آن وضعیت شرکت‌ها را می‌سنجد) انرژی و ... سایر هزینه‌ها نیز رو به بالا است. در حال حاضر شرایط به گونه‌ای نیست که تولیدکنندگان فولاد اگر هم بخواهند بتوانند شاخص قیمت‌ها چه در بخش نهایی و چه میانی کاهش دهند و پس از یک دوره مکث، قیمت‌ها متناسب با مواد اولیه افزایش خواهد یافت.

اگر ارزش متوسط هر واحد از محصولات نهایی و یا میانی فولادی را که در مناطق مختلف جهان در سال 2000 میلادی مبادله شد 100 فرض کنیم، این عدد در سال 2006 میلادی به 170 و در ماه مه سال 2007 به 230 واحد افزایش یافت با یک محاسبه ساده پی می‌بریم که طی دوره 7ساله اخیر هر ساله به طور متوسط 6/12درصد به بهای هر واحد از محصول فولادی اضافه شده است. اگرچه در سال‌های 2005 به دلیل کاهش رشد اقتصادی جهان از مصرف فولاد و در نتیجه بهای این کالا در بازار کاسته شد اما این کاهش طی ماه‌های بعد به سرعت جبران شد و روند افزایشی قیمت فولاد، تقریبا متناسب با افزایش بهای حامل‌های انرژی ادامه یافت.
در شرایط حاضر پرسشی که برای دست‌اندرکاران بازار فولاد وجود دارد این است که آیا این روند ادامه خواهد یافت یا مانند سال ۲۰۰۲ با کاهش قیمت‌ها روبه‌رو خواهیم شد؟
در شرایط فعلی، به‌رغم اینکه قیمت‌ها در بخش محصولات نهایی کاهش نیافته اما نه تنها در ایران بلکه در دیگر نقاط جهان نیز بازار در حالت انتظار قرار دارد. بهای فولاد از اواخر سال 2006 با یک جهش روبه‌رو شد و تولیدکنندگان فولاد بر فعالیت خود افزودند. در این سال به‌رغم افزایش صادرات چین، تولیدکنندگان این کشور تلاش کردند تا هر آنچه که می‌توانند محصولات خود را به بازارهای جهانی ارسال نمایند به گونه‌ای که در ماه‌های آوریل و می بنادر چینی پر از محصولات فولادی شده بود که در انتظار بارگیری قرار داشت. بر اثر عوامل فوق (افزایش حجم تولید جهانی و مهم‌تر از آن افزایش حجم صادرات چین طی سه ماه) حجم انبارهای فولاد در بسیاری از مناطق جهان از جمله انبار‌های گمرک در ایران به حدی افزایش یافت که خریداران را نسبت به آینده بازار اندکی نگران ساخت. این موضوع آن گونه که اکنون شاهد هستیم منجر به کاهش در حجم تقاضای موثر در بازار گردید. در بسیاری از کشورها دقیقا می‌دانند که چقدر فولاد در انبارهای مختلف وجود دارد اما در ایران تنها موجودی انبارها تخمین زده می‌شود.
اما این روند ادامه خواهد داشت؟ به نظر نمی‌رسد. چینی‌ها تا اول ماه ژوئن فرصت داشتند که محمولات صادراتی خود را بدون پرداخت عوارض جدید از بنادر این کشور خارج سازند. از این پس به محصولات نهایی ۱۰درصد و محصولات میانی ۱۵درصد عوارض صادراتی تعلق خواهد گرفت که به طور قطع بر روی حجم صادرات تاثیر خواهد گذاشت. انتظار اعلام یک لیست جدید در ماه جولای نیز وجود دارد. در واقع دولت چین علاقه‌ای به افزایش حجم صادرات فولاد، محصولات میانی و مواد اولیه ندارد و این موضوعی است که بارها اعلام شده است.
اما مهمترین عامل موثر بهای مواد اولیه است. بخش مهمی از تولید محصولات میانی در ایران و بسیاری از کشورهای آسیایی، چین (بیش از همه) و CIS از طریق فرآیند کوره بلند تولید می‌شود و افزایش شدید بهای کک طی هفته‌های اخیر به طور قطع بر قیمت تمام شده این محصول تاثیر خواهد داشت. روش‌ها در حال حاضر دیگر صادرکننده مهم فولاد محسوب نمی‌شوند (در واقع آنها به مصرف‌کنندگان بسیار بزرگی تبدیل شده‌اند) و از سوی دیگر فرآیند تولید فولاد و کک در اوکراین تحت تاثیر بهای گاز دریافتی این کشور از روسیه قرار گرفته است. چینی‌ها تولید کک را آلوده کننده قلمداد می‌کنند و به همین دلیل بر روی صادرات این محصول 15درصد عوارض وضع کردند. در مجموع بهای کک در بازارهای جهانی به حدی بالا رفته است که در شرایط فعلی می‌تواند حجم تولید را تحت تاثیر قرار دهد.
مهمترین ماده اولیه تولید فولاد سنگ آهن است، بهای جهانی این محصول در حال حاضر توسط دو شرکت استرالیایی و یک شرکت برزیلی با مکانیزمی بسیار موثرتر از اوپک کنترل می‌شود. نکته جالب توجه این است بر خلاف مواد اولیه دیگر، بهای سنگ آهن طی سال‌های گذشته به دلیل کنترلی که بر روی حجم تولید اعمال شود همیشه روند رو به رشد بوده است. طی روزهای اخیر اعلام شد که در سال ۲۰۰۸ بهای این ماده اولیه مجددا ۲۰درصد افزایش خواهد یافت. چین سالیانه ۴۰۰میلیون تن سنگ آهن وارد می‌کند و به دلیل کنترل قیمت، استرالیایی‌ها تا سال ۲۰۰۹ قصد ندارند حجم تولید خود را افزایش دهند. ۲۰درصد افزایش در بهای سنگ آهن به معنای ۲۵درصد افزایش در هزینه تولید هر واحد فولاد است و در پایان حاشیه سود تولید فولاد بسیار پایین است. به عنوان مثال سود سالیانه بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان در سال ۲۰۰۶ تنها ۱۲درصد از کل ارزش فروش این شرکت در آن سال می‌باشد. اگرچه تقاضا در کوتاه‌مدت بر روی منحنی قیمت تاثیر می‌‌گذارد اما مهمترین عامل تعیین قیمت فولاد بهای تمام شده این محصول است که به عواملی نظیر مواد اولیه (مهمترین عامل) انرژی و حمل و نقل بستگی دارد. در شرایط فعلی به رغم بالا بودن سطح انبارها در گوشه و کنار جهان و ایجاد حالت انتظار در بازار، نمی‌توان انتظار کاهش در قیمت‌های جهانی فولاد را داشت چرا که از یکسو صادرات چین کند خواهد شد (و البته با قیمت‌های بالاتری صورت خواهد گرفت) و از سوی دیگر هزینه تولید بیش از همه در بخش مواد اولیه در حال افزایش است و یک نکته قابل توجه دیگر: بر خلاف تصور، عملکرد موفقیت‌آمیز چینی‌ها در افزایش حجم تولید فولاد منجر به کاهش شاخص‌های قیمت در این صنعت نشد چرا که وابستگی چین به واردات مقادیر بسیار عظیم سنگ آهن از خارج، به تولیدکنندگان این محصول (بیش از همه در استرالیا، برزیل و تا حدودی در هند) امکان دارد قیمت سنگ آهن تولیدی خود را بیش از آن چیزی که در پیش‌بینی‌های قبلی عنوان شده بود افزایش دهند و این موضوع باعث افزایش بهای جهانی فولاد، همزمان با افزایش حجم تولید فولاد در چین می‌شود، کافی است نگاهی به شاخص قیمت جهانی فولاد بیاندازیم.
کارشناس بازار فولاد


E-mail: reaz-zaer_2003@yahoo.com