توانایی در پیش‌بینی درست، مهم‌ترین عامل موفقیت در تصمیمات سرمایه‌گذاری است و وجه تمایز یک سرمایه‌گذار موفق، قدرت پیش‌بینی او است که داشتن‌این نوع توانایی یک مزیت و دارایی ارزشمند محسوب می‌شود. پیش‌بینی درست باعث کاهش ریسک و افزایش فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌شود، لذا سرمایه‌گذاران نیازمند ابزارهای لازم قدرتمند و قابل‌اعتماد هستند که تا از طریق آن به ‌پیش‌بینی درست بپردازند.

فهم و درک صورت‌های مالی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل بنیادین است و مسیر مطمئنی را جهت گام‌نهادن برای سرمایه‌گذاران‌ایجاد می‌کند. آنچه که‌اینجانب در عالم واقع و در جلسات و مجامع و چه در جراید و در دنیای‌مجازی مشاهده می‌کنم، سطح تحلیل‌گری و سواد سرمایه‌گذاری عمدتا در سطح نازلی قرار دارد. ظهور پدیده‌هایی مثل حباب‌های قیمتی در بازار سهام، وجود نوسانات بیش از حد در قیمت سهام نشان از ناکارآمدی بازار و رفتار بدون منطق بخش عمده از سرمایه‌گذاران دارد. در چرایی چنین رفتاری توسط سرمایه‌گذاران در صورتی‌که در لابه‌لای کتب مالی به ‌جست‌وجو بپردازیم، مشاهده می‌کنیم که بخش عمده‌ای از تئوری‌های مالی و اقتصادی بر‌این مفهوم استوار است که افراد عقلایی رفتار می‌کنند و در فرآیند تصمیم‌گیری، همه اطلاعات را در نظر می‌گیرند. در مکتب کلاسیک و نئوکلاسیک، فرض بنیادین رفتار عقلایی سرمایه‌گذاران و اتخاذ بهینه‌ترین تصمیمات در سرمایه‌گذاری است ولی در عالم واقع به‌طور گسترده مشاهده می‌شود که رفتار سرمایه‌گذاران دشر بسیاری از مواقع از تئوری‌های مالی تبعیت نمی‌کند و در چرایی ‌این نوع رفتار حدودا در سه دهه اخیر علم جدیدی شکل گرفت تحت عنوان دانش مالی رفتاری که به‌دنبال پاسخگویی به‌ این نوع رفتارها بود و آهسته‌آهسته بینش‌های روانشناسی به‌علوم اقتصادی و مالی ورود کرد و ‌این پرسش مطرح شد که ‌آیا بازارها کارآ هستند یا‌اینکه در معرض تاثیرات رفتاری قرار دارند‌؟‌

آیا سرمایه‌گذاران عقلایی رفتار می‌کنند، یا ‌اینکه اشتباهات احساسی و شناختی می‌تواند بر تصمیمات مالی آنها تاثیرگذار باشد‌؟ از سوی دیگر محققان دانشگاهی به‌شواهد فراوانی دست یافته‌اند که نشان‌دهنده رفتار غیرعقلایی و تکرار خطا در ارزیابی و قضاوت انسان است و بخش عمده‌ای از قوه درک انسان تابع احساسات او است. پرفسور دانیل کانمن به‌خاطر وارد‌کردن بینش‌های روانشناسی به‌علوم اقتصادی، به‌ویژه توجه به‌قضاوت و تصمیم‌گیری افراد تحت‌شرایط عدم‌اطمینان و پرفسور ورنون اسمیت به‌خاطر استفاده از تجربیات آزمایشگاهی به‌عنوان ابزاری در تحلیل‌های تجربی اقتصادی در سال ۲۰۰۲ مشترکا جایزه نوبل اقتصادی را به‌خود اختصاص دادند.

پرفسور «کانمن» در تحقیقات خود به‌این نتیجه رسید که تحت‌شرایط عدم‌اطمینان، تصمیمات انسان به‌طور سیستماتیک، از تصمیمات پیش‌بینی شده توسط تئوری‌های اقتصادی فاصله می‌گیرد. کانمن در تحقیقات خود به‌این نتیجه رسید که قضاوت و ارزیابی انسان ممکن است بر پایه میانبرهای ابتکاری و شاید غیرمستدلی شکل بگیرد که به‌طور سیستماتیک از اصول اولیه علم اقتصاد و احتمال تبعیت نکند. در واقع انسان دارای تمایلات و سوگیرهای رفتاری است و افراد با درجات متفاوتی در معرض ‌این سوگیری‌ها قرار دارند. سوگیری رفتاری به‌عنوان اشتباهات سیستماتیک در قضاوت تعریف شده است و بسیاری از رفتار افراد و سرمایه‌گذاران منتج به‌تصمیمات بهینه نمی‌شود و افراد در شرایط مختلف تصمیمات اقتصادی متفاوت و غیربهینه‌ای اتخاذ می‌کنند که از باورها، تمایلات، ترجیحات، قضاوت‌ها، قواعد سرانگشتی، قضاوت‌های غیر‌مستدل و ... نشات می‌گیرد. به‌طور کلی بخش عمده‌ای از قوه درک انسان تابع احساسات او است و در نتیجه رفتار او را شکل می‌دهد.

سوگیری‌های رفتاری به‌شدت سطح تحلیلگری و ارزیابی افراد را کاهش می‌دهد و باعث بروز رفتارهای غیرعقلایی و بروز خطا در ارزیابی و قضاوت می‌شود، لذا یکی از اهداف دانش مالی رفتاری، تلاش در جهت کاهش سوگیری‌های رفتاری در فرآیند سرمایه‌گذاری و کنترل رفتار است. سرمایه‌گذاران و تحلیلگران باید فرآیند پیش‌بینی و قضاوت و همچنین فرآیند سرمایه‌گذاری و مدیریت سرمایه را به‌طور صحیح درک کنند. فهم سرمایه‌گذاری و دانش مالی، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران را از دام ذهنیت‌گرایی و سو‌گیری‌های رفتاری به‌دور می‌دارد. افزایش دانش مالی می‌تواند در فرآیند پیش‌بینی، تعصبات داوری را کاهش دهد. به‌میزانی که دانش تحلیلگران و سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان بازار در حوزه دانش مالی افزایش یابد، می‌توان انتظار داشت بازار به‌سمت کارآتر شدن سوق پیدا می‌کند. لذا در‌ این سری از مقالات تلاش خواهد شد با دید علمی به‌هر یک از ابعاد سرمایه‌گذاری و تحلیلگری پرداخته شود و بابی شود جهت گسترش و اشاعه فرهنگ صحیح تحلیلگری و سرمایه‌گذاری. در اولین سری از ‌این نوع مقالات که در پنج قسمت به‌حضور خوانندگان ارائه می‌شود به ‌یکی از مهم‌ترین و زیر‌بنایی‌ترین پایه تحلیلگری و ارزیابی شرکت‌ها تحت‌عنوان «ضرورت فهم و درک صورت‌های مالی»  پرداخته خواهد شد و با ادبیات جدید، اهمیت آن یادآوری می‌شود و حتی پا را از فهم و درک صورت‌های مالی فراتر گذاشته و ادعا می‌کنیم که علاوه بر درک و فهم صورت‌های مالی، باید دارای دید منتقدانه و کنجکاو و پرسشگرانه  نسبت به‌آن داشت. مهم‌ترین منبع برای تحلیلگران بنیادی صورت‌های مالی است؛ در تحقیقی که آقای دکتر محسن خوش‌طینت تحت‌عنوان «اثرات ارائه صورت‌های مالی بر قضاوت سرمایه‌گذاران در تصمیمات سرمایه‌گذاری» در فصلنامه‌ «بررسی‌های حسابداری و حسابرسی»  صورت داده، نتیجه‌گیری کرده است که استفاده از اطلاعات حسابداری می‌تواند در فرآیند پیش‌بینی، تعصبات داوری را کاهش دهد.

‌این تحقیق نشان می‌دهد که آموزش و نحوه استفاده از صورت‌های مالی اعتماد بیشتری روی اطلاعات ‌ایجاد می‌کند و استفاده‌کنندگان به‌صورت‌های مالی اتکا بیشتری خواهند داشت.