اما مشکلات بازارسرمایه ایران، هم از داخل این بازار نشات می‌گیرد و هم از خارج از آن. افت پایدار نرخ ارز همراه با چالش‌های لایحه بودجه خصوصا ابهامات نرخ خوراک و سوخت صنایع، سرنوشت نامعلوم مذاکرات برای احیای برجام و همچنین نرخ بهره درحالی سبب وضعیت منفی این روزهای بورس شده که رویدادهایی نظیر محدودیت‌های دامنه‌نوسان، دخالت دولت در‌ سازو‌کار قیمت‌ها چه از طریق خرید و فروش نهادهای حقوقی و چه از طریق حمایت‌های تصنعی و پول‌پاشی عملا آن را به یک نابازار تبدیل کرده است. با به‌وجود آمدن چنین بازاری بدون‌شک نمی‌توان شاهد واکنش جالب‌‌‌‌‌‌‌‌‌توجه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نسبت به تغییر متغیرهای مهم اقتصادی حتی به سمت مثبت بود.  به‌همین ‌دلیل است که به‌رغم افزایش انتظارات از رشد قیمت در برخی نمادها همچنان اقبالی برای خرید دیده نمی‌شود. معمولا در بازارهای مالی، عوامل مبهم اثرگذار بیش از رویدادهای بد اقتصادی اما قابل پیش‌بینی، سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران را فراری می‌دهد و در روند جذب پول آنها اختلالاتی بزرگ به‌وجود می‌آورد. حال که بازار سهام در چنین باتلاقی تقلا می‌کند، نمی‌توان انتظار بازگشت منابع و چراغ‌سبز صاحبان سرمایه به سمت این بازار را داشت. کمبود منابع و نبود تقاضای موثر در حالی به رویدادی تکراری در معاملات روزانه تالارهای شیشه‌ای تبدیل شده که تداوم روند خروج پول به یکی از دغدغه‌ها و مشکلات اصلی بازار تبدیل شده و زنگ خطری برای آن محسوب می‌شود، به‌همین ‌دلیل است که حتی تحرکات مثبت از سوی برخی صنایع نیز نتوانسته تغییری در فضای معاملات ایجاد کند. پایان دست و پنجه نرم‌کردن بازارسرمایه در این وضعیت ناخوشایند به شفافیت در انجام برخی عوامل گره خورده است. عواملی که در صورت شفاف‌شدن می‌تواند سایه سنگین خود را از سر معاملات برداشته و بورس‌بازان را از رخوت فعلی نجات دهد.