در نهایت به نظر می‌رسد با مشخص شدن وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام، وضعیت کنونی استمرار یابد. البته این موضوع به معنای از دست رفتن ناگهانی کانال‌های بیشتر نیست. اما از رفتار سهامداران می‌توان این‌طور استنباط کرد که بازار با تضعیف تقاضا در روزهای آینده مواجه است. بازار سهام نیز همانند بازار ارز در واکنش به اخبار مرتبط با تعامل بین ایران و آمریکا، آزادسازی دلارهای بلوکه‌شده در کره‌ جنوبی و انتقال ارزها به حساب‌هایی در قطر واکنش ریزشی نشان داده است، اما این موضوع دلیلی متقن از تداوم روند مذکور در میان‌مدت و بلندمدت نخواهد بود. تجربه نشان می‌دهد هرگاه بازار دلار در جریان اخبار سیاسی روند نزولی به خود گرفته است، در آن سوی میدان، بازار سهام نیز برای مدتی کوتاه در لاک دفاعی فرو‌رفته است. این اتفاق می‌تواند فرآیند متعادل ساختن بازار سهام را تا مدتی محدود، خروج پول حقیقی را تقویت و زمینه را برای احتیاط گسترده سهامداران فراهم کند.

اگرچه شهریور برای بازار سهام، ماه پرافت‌وخیزی بوده است، اما نوسانات کاهشی در بورس و فرابورس را صرفا نمی‌توان به وضعیت سیاست خارجی کشور و تحولات اخیر آن گره زد. از ابتدای شهریور که بازار (پس از مخابره خبر نرخ فروش حواله مرکز مبادله ارز و طلای ایران، که مبنای نرخ تسعیر قیمت خوراک و قیمت پایه محصولات پالایشی و پتروشیمی در بورس‌ کالا قرار گرفت) وارد فاز صعودی شد، ارزش معاملات خرد در بورس و فرابورس حتی در روزهای اوج در ارقامی پایین‌تر از سطح انتظارات قرار داشت.

به همین دلیل با توجه به وضعیت غیر‌قابل‌قبول ورود پول حقیقی و ارزش معاملات خرد به عنوان دو پارامتر کلیدی در معیارهای تابلو‌خوانی، انتظار چندانی از رشد مستمر و پرواز شاخص کل به ارتفاعات بالاتر نمی‌رفت. حال در چنین شرایطی ترمز دلار در بازار آزاد نیز کشیده شده است، متغیری که همواره در سال‌های اخیر برای بازار سهام حساسیت بالا و ویژه‌ای داشته و به ‌نظر می‌رسد این عامل در کنار نااطمینانی‌های حاکم بر بازار از منظر سیاستگذاری‌های پرهیاهو، شرایطی را به وجود آورد که در نهایت به منتفی شدن سناریوی صعود در کوتاه‌مدت منجر شود. با نزدیک شدن به پایان شهریور، بازار سهام با اندکی خوش‌بینی آمیخته به امید سهامداران نسبت به بازگشت تعادل به بورس از اواسط مهرماه روبه‌رو شده بود، اما این موضوع در روزهای اخیر تا حدودی رنگ باخته است.

در موارد مشابه نیز احتمال توقف رشد بازارها در کوتاه‌مدت با قدرتی دوچندان به ثمر رسیده است. بخش‌های اقتصادی و سیاسی کشور در مواقعی که با اخبار متحیرکننده مثبت و منفی مواجه می‌شوند معمولا دچار «بیش‌واکنشی» زودرس می‌شوند. در هر دوی این موارد بازارها به صورت متحد و یکپارچه یا پرچم سفید و تسلیم معاملاتی را بالا می‌برند یا به تماشای بازارها از دور می‌پردازند. این دو واکنش در اکثر مواقع منجر به تعمیق رکود و تحمیل روندهای فرسایشی به بازارها شده است. با‌این‌حال در صورت کاهش ریسک‌های اجباری بازارها رفته‌رفته توانسته‌اند از لحاظ قیمتی به میانگین تاریخی بازگردند.