«مستر دریک» ما را نپذیرفت

شاید بتوان گفت که در طول مبارزات ملت ایران، از زمان تهاجم استعماری غرب که منتهی به انقلاب سال ۱۳۵۷ گردید، بزرگ‌ترین خدمت، خدمت مصدق و تجربه ملی کردن نفت بود که چهره واقعی شاه و نقش استبداد را به همگان نشان داد.

مردم متوجه شدند و فهمیدند که دشمن دیرینه آنها و مانع اصلی بر سر راه استقلال و آزادی و عدالت در کشور ما، استبداد است.

اولین برخورد با مدیرکل شرکت

وظیفه عمده و اصلی هیات‌مدیره شرکت ملی نفت، خلع‌ید از شرکت بود. ابتدا باید با «دریک» نفر اول شرکت در ایران مذاکره می‌کردیم و با سیستم اداری آن سازمان آشنا می‌شدیم. شرکت دارای ویژگی‌های مثبت سازماندهی بود؛ سلسله مراتب اداری منظمی داشت؛ در هر سمت، تقسیم کار مشخص و آزادی عمل نسبی و ارتباط مستقیم برقرار بود و این موضوع برای شخص من بسیار آموزنده بود و دستاوردهای مثبت داشت.

مذاکرات هیات خلع ید با رییس شرکت، با قرار تلفنی قبلی در ساعت نه و نیم روز ۲۰ خرداد ۱۳۳۰ صورت گرفت. در این ملاقات مستر دریک از پذیرفتن ما در دفتر کارش امتناع کرد و هیات را در دفتر نماینده وزارت دارایی ایران، در ساختمان مرکزی شرکت نفت در خرمشهر، پذیرفت. دریک با دو تن از دستیارانش، آقایان «بگستر» و «میسون» با ما گفت‌وگو کرد.

آقای بزرگمهر نیز سمت مترجمی را به عهده داشت.

از طرف ایران، هر شش نفر هیات خلع ید و آقای امیر علائی نماینده فوق‌العاده دولت در خوزستان در جلسه اول حضور داشتیم. بر اساس سابقه‌ اداری و از جنبه حقوقی مذاکرات، طرف اصلی صحبت، سناتور دکتر متین‌ دفتری بود. صحبت‌ها به فارسی بود که مترجم ترجمه می‌کرد. پس از معرفی اعضای هیات، دریک پرسید وظیفه این هیات چیست؟

جواب داده شد: اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت.

دریک گفت: من چون مامور و نماینده شرکت می‌باشم، فقط می‌توانم آقایان را به عنوان نمایندگان عالی‌رتبه دولت ایران بشناسم و در حدود قرارداد ۱۹۳۳ و تا آنجایی که با قرارداد مزبور منافات نداشته باشد، تشریک مساعی کنم. البته خارج از حدود قرارداد، محتاج به کسب دستور از مقامات شرکت نفت است.

دکتر متین‌دفتری گفت: این هیات با چنین سمتی به اینجا نیامده است، ما را قانون معین کرده، زیرا در مجلسین ایران قانونی به نام ملی شدن صنعت نفت به تصویب رسیده و نفت ملی شده و دولت و مجلس ایران ما را برای اجرای قانون انتخاب و اعزام کرده است. آقایان مکی و اردلان نیز در تایید گفته‌های دکتر متین‌دفتری، صحبت‌هایی کردند.

دریک پاسخ گفت: من باید از مرکز کسب تکلیف کنم و اجازه ندارم با آقایان در این زمینه مذاکراتی انجام دهم و قانون ملی شدن را قبول ندارم.

دکتر متین‌دفتری اظهار داشت: قانون از مجلس ایران گذشته و هر کسی در اجرای آن مخالفت یا ممانعت نماید، قانونا و از جنبه حقوق بین‌المللی، عمل او سابوتاژ تلقی و مجازات خواهد شد. در همان اوان لایحه‌ای از مجلس گذشت که مجازات‌هایی را برای اعمال خرابکاری در خصوص ملی شدن پیش‌بینی کرده بود. اظهارات دکتر متین‌‌دفتری دریک را ناراحت کرد. او با توجه به تظاهرات و استقبال مردم و عدم وجود قانون کاپیتولاسیون در ایران، واهمه داشت. بدین ترتیب بعد از دو جلسه ملاقات، برای کسب دستور و مشاوره، چند روز به لندن رفت. پس از بازگشت مشاهده کردیم که نرم‌تر شده است، به طوری که اظهار تمایل کرد با هواپیمای اختصاصی شرکت، تاسیسات نفت خوزستان را به ما نشان بدهد. منظور او از این کار این بود که عظمت دستگاه را به رخ ما بکشد و ما را در اداره آن تاسیسات بزرگ دچار تردید کند.

در این جا باید انصاف داد و خدمات افراد را در نظر گرفت. به خاطر دارم روزی آقای مکی در جلسه هیات خلع ید اظهار داشت: شرکت نفت انگلیس حاضر نیست تاسیسات نفت را به ما تحویل دهد. باید دل به دریا بزنیم و برویم و خودمان همه چیز را در اختیار بگیریم. بعضی از همکاران واهمه داشتند که اقدام به بدین کار ممکن است ما را با پیش‌آمدهای نامطلوب و حتی شکست روبه‌رو کند. امیر علائی و من با نظر مکی موافق بودیم، اردلان هم استقبال کرد، دیگران تردید داشتند.

چگونگی خلع ید از شرکت

روز ۲۹ خرداد، هیات خلع ید، طی مراسمی پرچم ایران را برفراز ساختمان اداره مرکزی شرکت سابق در خرمشهر برافراشت و تابلوی «هیات مدیره موقت» را به جای «ریاست شرکت نفت انگلیس» نصب کرد و به متصدیان امور شرکت اخطار نمود که هرگونه دستوری که از طرف آنها صادر شود، بی‌اثر خواهد بود، مگر آنکه به امضای هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران رسیده‌ باشد.

دو روز بعد هیات مدیره اعلانی تحت عنوان «فروش مواد نفتی» بدین مضمون منتشر کرد که مشتریان نفت می‌توانند تا یک ماه، هر مقدار نفت احتیاج داشته باشند، با پرداخت قیمت به نرخ معاملات گذشته، تحویل بگیرند و در آینده در مقابل هر مقدار نفتی که تحویل می‌گیرند، رسیدی بدین مضمون امضا کنند که محموله دریافتی از شرکت ملی نفت ایران خریداری شده است.

۳۰ خرداد- اداره اطلاعات و انتشارات شرکت سابق در تهران منحل شد.

اول تیر- اداره مرکزی پخش و فروش نفت در داخل کشور در تهران و شعبات آن به تصرف دولت درآمد و تاسیسات پالایش نفت در کرمانشاه و میدان نفت شاه، از ماموران شرکت سابق تحویل گرفته شد.