اما ارائه پروژه به زبان اقتصادی برای درک اصول و اهداف آن کافی نیست، اهداف استراتژیک اساسی دیگری نیز پشت آن وجود دارد که مرکز تحقیقات و مطالعات سیاسی عرب ۶ مورد از آنها را به شرح زیر بررسی کرده است:

۱- تحکیم نفوذ آمریکا در منطقه و مسدود کردن تلاش‌‌‌های چین برای جذب کشورهای عربی خلیج فارس از طریق ارائه یک جایگزین اقتصادی که با پروژه کمربند و جاده رقابت می‌کند.

۲- تایید تعهد واشنگتن به شراکت راهبردی با متحدانش و تلاش برای پر کردن شکاف اعتمادی که در منطقه نسبت به آن افزایش یافته است.

۳-ادغام اسرائیل در منطقه، چیزی که دولت بایدن با اشتیاق فراوان به دنبال آن است. پس از امضای «توافق ابراهیم» بین اسرائیل و امارات، بحرین، مراکش و سودان، تمرکز آمریکا در سال ۲۰۲۳ به تلاش برای عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل معطوف شد.

۴- منزوی کردن ایران از طریق تقویت مشارکت‌ها بین هند، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل. با ایجاد اتحاد اقتصادی بین این طرف‌‌‌ها، ایالات متحده قصد دارد از هرگونه تلاش ایران برای نزدیک شدن به هند جلوگیری کند.

۵- افزایش توانایی هند برای رقابت با چین؛ از آنجا که زیرساخت‌های حمل‌ونقل در این مقیاس رقابت‌پذیری را در سطح جهانی بسیار افزایش می‌دهد، سرمایه‌گذاری در این پروژه تحول‌آفرین تا حد زیادی فعالیت‌های اقتصادی هند را تقویت و فرصت‌های شغلی زیادی برای این کشور ایجاد می‌کند.

۶-این پروژه به مثابه تاییدی برای رهبری جهانی ایالات متحده است که بایدن نیز بر آن همواره تاکید و گفته: این لحظه مهمی برای ایالات متحده است تا رهبری جهانی و تعهد خود را به حل چالش‌‌‌هایی که برای مردم سراسر جهان مهم است نشان دهد.در نهایت این وب‌سایت این گونه نتیجه‌گیری کرده که کریدور اقتصادی بین هند، خاورمیانه و اروپا نشان‌‌‌دهنده اوج ایده‌‌‌ها و تلاش‌‌‌های آمریکا برای به چالش کشیدن چین و توقف گسترش نفوذ آن در منطقه‌‌‌ای است که برای منافع آمریکا حیاتی است. در واقع از طریق این پروژه، ایالات متحده به دنبال دستیابی به تعدادی از اهداف است که مهم‌ترین آنها حفظ مناطق نفوذ خود در برابر گسترش چین و معرفی خود به عنوان شریک و سرمایه‌گذار جایگزین برای کشورهای در حال توسعه از طریق گروه ۲۰ است.