از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل و حمله اسرائیل به غزه پس از آن، محور مقاومت (شبکه‌‌‌‌‌‌ای از شبه‌‌‌‌‌‌نظامیان شیعه که چهار کشور خاورمیانه را در بر می‌گیرد) از یک سر منطقه تا آن سوی منطقه فعال شده است. حزب الله روزانه درگیری‌‌‌‌‌‌هایی ‌‌‌‌‌‌با نیروهای اسرائیلی در مرز لبنان و اسرائیل دارد. ارتش یمن مجموعه‌‌‌‌‌‌ای از حملات را به کشتی‌‌‌‌‌‌های تجاری و کشتی‌‌‌‌‌‌های نظامی غربی در دریای سرخ، شریان اصلی تجارت بین‌المللی، انجام داده است. نیروهای تحت حمایت ایران در عراق و سوریه ده‌‌‌‌‌‌ها حمله را به مواضع نظامی آمریکا در این کشورها انجام دادند که منجر به تصادم‌های خیلی نزدیک شد. این یک غرش نسبتا کم سروصدا بوده که درست زیر آستانه یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای باقی مانده است و در حالی که ایران به دنبال متعادل کردن دستاوردهای نظامی تاکتیکی در برابر خطرات یک درگیری بزرگ‌تر است، دوراهی‌‌‌‌‌‌های سیاست خارجی جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده را تشدید کرده است.

نیروهای محور مقاومت حول یک هدف واحد متحد شده‌‌‌‌‌‌اند: برقراری آتش‌‌‌‌‌‌بس در غزه، جایی که آمار حیرت‌‌‌‌‌‌انگیز تلفات غیرنظامیان و ویرانی‌‌‌‌‌‌های گسترده ناشی از حمله اسرائیل منجر به مطرح شدن مساله نسل‌‌‌‌‌‌کشی در دادگاه عالی سازمان ملل شده است. این یک سرمایه‌گذاری مخاطره‌‌‌‌‌‌آمیز بوده که هر یک از اجزای محور مقاومت بهایی برای آن پرداخته‌‌‌‌‌‌اند. در لبنان، حزب‌‌‌‌‌‌الله نزدیک به ۲۰۰ نیروی نظامی‌‌‌‌‌‌اش را از ۸ اکتبر از دست داده است. در عراق، حملات ایالات متحده ضرباتی به زیرساخت‌‌‌‌‌‌های جنگنده‌‌‌‌‌‌های مورد حمایت ایران وارد کرده است. در یمن، خسارات ناشی از حملات مرگبار روز پنج‌شنبه هنوز مشخص نیست، اما ایالات‌متحده و بریتانیا می‌‌‌‌‌‌گویند که مواضع مورد استفاده نیروهای یمنی را برای حمله به دریای سرخ هدف قرار داده‌‌‌‌‌‌اند که به طور بالقوه باعث کاهش بن‌‌‌‌‌‌بست در مسیر کشتیرانی می‌شود.

جو بایدن در بیانیه‌‌‌‌‌‌ای گفت: «این حملات در پاسخ مستقیم به حملات بی‌‌‌‌‌‌سابقه ارتش یمن علیه کشتی‌‌‌‌‌‌های دریایی بین‌المللی در دریای سرخ است – از جمله استفاده از موشک‌‌‌‌‌‌های بالستیک ضد کشتی برای اولین بار در تاریخ. این حملات پرسنل آمریکایی، دریانوردان غیرنظامی و شرکای ما را به خطر انداخته، تجارت را به خطر انداخته و آزادی دریانوردی را به خطر انداخته است.» اما تشدید تنش‌‌‌‌‌‌ها، دستاوردهایی برای ایران و محور مقاومت در پی داشته است. به این صورت که محبوبیت این گروه‌‌‌‌‌‌ها در منطقه افزایش یافته است. ریم ممتاز، پژوهشگر مشاور سیاست خارجی و امنیت اروپا، گفت: «واضح است که نیروهای یمنی می‌توانند از فرصت جنگ کنونی استفاده ‌‌‌‌‌‌کنند تا به برندسازی دوباره و کاملا موثر دست بزنند. درواقع یمن به یک سازوکار نظامی موثر تبدیل می‌شود که در حمایت از فلسطینی‌‌‌‌‌‌ها، آمریکا را به درد می‌آورد.دستاوردهای تاکتیکی دیگری فراتر از محبوبیت افزایش یافته آنها، وجود دارد.

در لبنان‌ به نظر می‌رسد شعله‌‌‌‌‌‌ور شدن آتش در مرزها، بحران اقتصادی ویرانگر این کشور را به عقب برده است. با عقب‌نشینی اسرائیل در منطقه مرزی خود با لبنان، که اکثریت قریب به اتفاق ساکنانش از آنجا گریخته‌‌‌‌‌‌اند، حزب‌الله این اختیار را پیدا کرده است که برای حل و فصل مذاکراتی که هدف آن بازپس‌گیری تکه‌‌‌‌‌‌هایی از مناطق تحت کنترل اسرائیل است، تلاش کند.در عراق، حملات مجدد به نیروهای آمریکایی - و حملات تلافی‌جویانه ایالات متحده به گروه‌‌‌‌‌‌های مورد حمایت ایران - دولت را بر آن داشت تا تلاش خود را برای پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در این کشور از سر بگیرد، اقدامی که ایران را خوشحال می‌‌‌‌‌‌کند.              

اما دامن زدن به تنش‌‌‌‌‌‌ها فقط تا حدی به نفع ایران است. اگر این رویارویی‌‌‌‌‌‌های سطح پایین در نهایت به یک جنگ همه‌جانبه با ایالات‌متحده تبدیل شود، گروه‌‌‌‌‌‌های مورد حمایت ایران ممکن است با خطر مواجه شوند. این امر نفوذ فزاینده ایران در منطقه را با ریسک مواجه می‌سازد و آسیبی به ستون اصلی سیاست خارجی آن وارد می‌کند. تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی مستقر در دی سی، گفت: «ایرانی‌‌‌‌‌‌ها سعی می‌‌‌‌‌‌کنند از جنگ دوری کنند. آنها مطلقا خواهان جنگ نیستند. فکر می‌کنم آنها خود را در وضعیتی می‌بینند که اگر جنگی رخ دهد، گردهمایی در اطراف کشورشان خواهد بود و نه در قلمرو آنها.» پارسی نسبت به کم‌اهمیت جلوه دادن آتش‌بس در غزه که باعث کاهش تنش در منطقه می‌شود، هشدار داد. به گفته پارسی، دولت بایدن «در تلاش است تا تعادل خوبی را طی کند که در آن قدرت مانور اسرائیل را بدون اینکه منجر به جنگ منطقه‌‌‌‌‌‌ای شود، به حداکثر برساند.»

پارسی با بیان اینکه ارتش یمن به طور موقت حملات خود به دریای سرخ را در جریان آتش بس شش روزه بین حماس و اسرائیل در ماه نوامبر متوقف کرد، گفت: «تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، این جنگ به حملات یمنی‌‌‌‌‌‌ها، حملات نیروهای تحت حمایت ایران در منطقه و همچنین تنش بین لبنان و اسرائیل دامن می‌‌‌‌‌‌زند.» در همین حال، تشدید تنش احتمالا ادامه خواهد داشت، حتی زمانی که هم بازیگران تحت حمایت آمریکا و هم ایران به دنبال تنظیم رویارویی خود هستند و دعا می‌‌‌‌‌‌کنند که این درگیری‌‌‌‌‌‌ها پیچیده‌‌‌‌‌‌تر نشود. ممتاز از موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک استدلال می‌‌‌‌‌‌کند که درگیری‌‌‌‌‌‌ها همچنان به تهران اهرم خواهد داد، همان‌طور که حملات روز پنج‌شنبه در یمن نشان می‌‌‌‌‌‌دهد. ممتاز گفت: «این یک چالش استراتژیک است که ایالات متحده اکنون با آن دست و پنجه نرم می‌‌‌‌‌‌کند. آنها باید آزادی دریانوردی و تجارت بین‌المللی را در دریای سرخ تضمین کنند و در عین حال اطمینان حاصل کنند که دیگر جبهه‌‌‌‌‌‌ها به یک جنگ واقعی تبدیل نمی‌‌‌‌‌‌شوند.»