کامران کرمی پادشاه ۹۱ ساله عربستان سعودی پس از نزدیک به چند سال جدال با بیماری، سحرگاه جمعه تسلیم مرگ شد. دیوان پادشاهی سعودی خبر درگذشت او را که در روزهای اخیر مدام از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی مطرح شده بود، تایید کرد و شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز ۸۰ ساله برادر ناتنی او را به‌عنوان پادشاه جدید و دیگر برادر ناتنی یعنی مقرن بن عبدالعزیز ۷۰ ساله را به سمت ولیعهد انتخاب کرد. مرگ ملک عبدالله که از سال ۱۹۹۵ با مرگ مغزی ملک فهد عملا قدرت را به‌عنوان ولیعهد به‌دست گرفته بود و در سال ۲۰۰۵ با مرگ فهد به‌عنوان ششمین پادشاه عربستان تعیین شد، سوال‌های فراوانی را درخصوص آینده این پادشاهی مطرح می‌کند. اینکه نگاه جانشینان عبدالله به سیاست‌های داخلی به‌ویژه مسیر اصلاحات داخلی چگونه است؟ و چه سیاستی را در عرصه سیاست خارجی و در قبال همسایگان به‌ویژه رقیب منطقه‌ای آنها، ایران به‌وجود می‌آورد؟ درخصوص سوال اول باید گفت که اصولا در عربستان نمی‌توان از تفاوت‌های قابل توجه میان نخبگان سیاسی به‌ویژه میان برادران پادشاه درخصوص اصلاحات سخن به میان آورد. زیرا به باور آنها ضرورت حفظ سنت‌ها و تعادل میان جناح‌های قدرت به‌ویژه در پیوند با نهاد وهابیت امری لازم است. با توجه به شخصیت محافظه‌کارتر سلمان بن عبدالعزیز نسبت به عبدالله که او را در قامت یک مصلح قرار داده بود، به زعم تحلیلگران می‌تواند مسیر اصلاحات را کند و به زعم خود سلمان در یک روند معقول و متعادل قرار دهد. در این میان اما قرار گرفتن نوادگان تحصیلکرده و دارای گرایش‌های اصلاح‌گرایانه در خط جانشینی می‌تواند مسیر اصلاحات داخلی را از حیث توجه به حقوق زنان، مساله جوانان و اقلیت شیعی وارد فرآیند جدیدی سازد.

درخصوص سوال دوم باید گفت که روابط ایران و عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فراز و فرودهای فراوانی داشته و از کرانه‌های قطع ارتباط سیاسی تا دیدارهای سطح بالای رسمی دو جانبه را به خود دیده و در یک دهه اخیر به دلیل تغییر و تحولات منطقه ناشی از اشغال عراق و سقوط صدام، روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد با گفتمان تجدیدنظر طلبی در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی و تحولات بهار عربی، در مسیر تنش قرار گرفته است. بهبود روابط ایران و عربستان در دوران سازندگی و سفر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به ریاض و متعاقب آن سفر ملک عبدالله ولیعهد وقت عربستان برای شرکت در کنفرانس کشورهای اسلامی به تهران، فصل جدیدی را در روابط دو کشور گشود که حتی تا امروز نیز نمادی از روابط دوجانبه بوده و هاشمی را در قامت معمار نوین روابط قرار داده است. این سنت در دوران اصلاحات با گفتمان تنش‌زدایی دولت سیدمحمد خاتمی ادامه پیدا کرد و در واقع در این مقطع به بار نشست. امضای تفاهم‌نامه امنیتی توسط حسن روحانی دبیر وقت شورای امنیت ملی به‌عنوان یک نقطه عطف در روابط متقابل یاد می‌شود. تفاهم‌نامه‌ای که اگر تبدیل به توافق‌نامه امنیتی می‌شد، می‌توانست روابط دو کشور را در مسیر متفاوتی قرار دهد؛ اما فقدان اراده راسخ برای توافق با سعودی‌ها در آن مقطع با دو تحول عجین شد و به ظهور ابرهای تیره در آسمان دو کشور انجامید.

حمله آمریکا به عراق، سقوط صدام و به قدرت رسیدن شیعیان در این کشور از یکسو و روی کارآمدن محمود احمدی‌نژاد با گفتمان تجدیدنظرطلبی از سوی دیگر، پازل تفاهم امنیتی را به‌هم ریخت و منجر به چینش جدیدی هم در روابط دوجانبه و هم در روابط منطقه‌ای شد. اگرچه محمود احمدی نژاد تنها رئیس‌جمهور ایران بود که ۴ بار به عربستان سفر کرد، اما روبوسی‌های او با ملک عبدالله منجر به گرمی روابط نشد و روابط دوجانبه را بیش از پیش در مسیر تنش قرار داد. اما آنچه در این مقطع به بحرانی تر شدن روابط انجامید، تحولات بهار عربی در سال ۲۰۱۱ بود که منجر به سقوط متحدان عربستان در مصر و یمن و درگیری در بحرین شد. به‌خصوص سیاست ایران و عربستان در این مقطع بر سر بحرین بیش از سایر موضوعات بحرانی شد. ایران از تظاهرات مسالمت‌آمیز و راهکار سیاسی در بحرین حمایت و طرفین را به خویشتنداری دعوت کرد، در مقابل، اما عربستان این سیاست را مداخله در امور کشورهای عربی تفسیر می‌کرد.

فروکش کردن تحولات بهار عربی و روی کارآمدن حسن روحانی با گفتمان تنش زدایی و روابط سازنده با همسایگان به‌ویژه عربستان باعث شد تا مجددا خوشبینی به بهبود روابط دو قدرت خاورمیانه برگردد. استقبال ملک عبدالله و امیر سلمان و تبریک برای انتخاب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ باعث شد تا زمینه‌ها برای دیدار مقامات دو کشور فراهم شود. دعوت سعود الفیصل از محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران به‌عنوان یک نقطه عطف در یک دهه اخیر تعبیر شد، اما به دلایلی ظریف این سفر را به تعویق انداخت. اظهارات سعود الفیصل در شورای همکاری خلیج‌فارس و دعوت ایران به نقش سازنده در منطقه و همچنین کاهش قیمت نفت که به یک توطئه در قبال همسایگان تعبیر شد، باعث شد تا از خوشبینی‌های اولیه کم و به تردیدها و اما و اگرها بیفزاید. حال با مرگ پادشاه عربستان و پیام تسلیت رئیس‌جمهوری ایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سفر ظریف برای مراسم خاکسپاری ملک عبدالله باعث شده تا مجددا چشم‌انداز روابط دوجانبه و همچنین روابط منطقه‌ای تهران و ریاض مطرح شود. مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن تسلیت درگذشت پادشاه عربستان اعلام کرد که ظریف به نمایندگی از دولت ایران در مراسم روز شنبه (امروز) در عربستان شرکت می‌کند. به‌نظر نمی‌رسد سلمان بن عبدالعزیز شاه جدید سعودی که نزدیک به ۵۰ سال استاندار ریاض بوده و از احترام بالایی در داخل عربستان برخوردار است، بخواهد تغییرات شگرفی را در عرصه سیاست خارجی اعمال کند. به‌ویژه با حضور ۴۰ ساله سعود الفیصل و اشراف او بر موضوعات، شاهد تغییرات اساسی و جدی در راس هرم تصمیم‌گیری سیاست خارجی عربستان نخواهیم بود. اما رویکرد فعالانه در قبال موضوعات پیرامونی امری محتمل‌تر به‌نظر می‌رسد. پیش‌تر سلمان از برخورد منفعلانه در قبال عراق و عدم بازگشایی سفارت ریاض در بغداد انتقاد کرده بود. همچنین با وضعیت اورژانسی ملک عبدالله در این ماه‌ها، پرونده یمن و سوریه هم تا حدی تحت شعاع قرار گرفته بود. توجه به پیام جدید سلمان در بدو پادشاه شدن و دعوت امت عربی و اسلامی به وحدت و همبستگی نشان از آن دارد که انتظار تغییرات شتابان در عربستان امری منتفی به‌نظر می‌رسد.

در شرایط کنونی بهتر است با دیپلماسی تسلیت محمد جواد ظریف و با تغییرات جدیدی که در عربستان رخ داده است، روند بهبود روابط دوجانبه در دستور کار قرار بگیرد. به‌نظر می‌رسد کندی و تاخیری که این سال‌ها به‌دلیل بیماری ملک عبدالله بر عربستان حاکم شده بود، تبدیل به یک رویکرد فعالانه شود و با گفت‌وگو در شرایط کنونی، به سمت تحقق منافع دوجانبه و منطقه‌ای با عربستان به دلیل نقش سیاسی و اقتصادی‌ که این کشور در منطقه خاورمیانه و به‌خصوص خلیج‌فارس دارد، حرکت کرد.