استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

در همین حال، عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و دایره‌ گسترده‌ای از کشورهای عربی می‌تواند به این روند کمک کند. چگونه؟ با به رسمیت شناختن اسرائیل که مدت‌ها از آن محروم شده، در ازای چشم‌پوشی از جاه‌طلبی‌های ارضی‌اش در کرانه باختری به نفع یک کشور فلسطینی همجوار که در کنار آن با آرامش زندگی می‌کند. در آخرین مصاحبه‌ام با کیسینجر، زمانی که او ۹۷ ساله بود، از وی پرسیدم که آیا از اینکه هرگز به معامله‌ نهاییِ توافق نهایی صلح نرسیده است پشیمان است؟ او تایید کرد که اگر به‌عنوان وزیر امور خارجه باقی می‌ماند، به‌جای معاهدات صلح، توافق‌نامه‌های غیر خصومت‌آمیز را هدف قرار می‌داد؛ زیرا معتقد نبود که اعراب آماده‌ به رسمیت شناختن و زندگی در صلح با اسرائیل هستند. اما سپس افزود: «من هرگز سعی نکردم طرفین را برای یک توافق‌نامه‌ صلح نهایی تحت‌فشار قرار دهم؛ زیرا می‌ترسیدم که اگر این کار را انجام دهم، روند را به هم بزنم.» این احتیاط ذاتی باعث شد که او شانس اینکه دیپلمات آمریکایی‌ای باشد که پیمان صلح را بین مصر و اسرائیل به مذاکره بگذارد، از دست بدهد.

جیمی کارتر به‌جای او به آن دست یافت، اگرچه به نظر می‌رسید کیسینجر از این امتیاز پشیمان نیست. در عوض، او نگرانی عمیق‌تری از عوامل تعیین‌کننده سیاست خارجی آمریکا داشت.  همان‌طور که کیسینجر در کتاب «دیپلماسی» خود به‌تفصیل توضیح داد، دولتمردان آمریکایی به‌ندرت قواعد بازی را که تصور او از نظم بین‌الملل مستلزم آن بود، درک می‌کنند یا به آن احترام می‌گذارند. آرمان‌گرایی آنها اغلب با احساس مشیت الهی هدایت می‌شود. این امر به‌ویژه زمانی صادق است که پای برقراری صلح در سرزمین مقدس به میان آید. آنها تصور می‌کنند که دنبال کردن صلح در آنجا نه‌تنها مطلوب بلکه قابل‌دستیابی است؛ تنها چالش همانا یافتن فرمول مناسبی برای راه‌حل و اعمال آن است. این برای نیکسون و فورد صادق بود به همان اندازه که برای کارتر، کلینتون، اوباما، کری و ترامپ صادق بود. آن دسته از رهبران آمریکایی که پس از کیسینجر آمده‌اند، تمایل داشتند جام مقدس صلح خاورمیانه را با نگرانی بسیار کمی برای حفظ نظم منطقه‌ای که او ایجاد کرده بود، دنبال کنند.

همان‌طور که کیسینجر در کتاب خود، «جهان بازسازی‌شده» اشاره می‌کند «این توازن نیست که الهام‌بخش انسان است، بلکه جهانی بودن است؛ نه امنیت، بلکه جاودانگی.» جانشینان کیسینجر به‌یقین با شک و تردیدی اشتراک نظر داشتند که او رویکرد محتاطانه‌ای برای بازسازی منطقه ایجاد کرده بود. در نتیجه، کلینتون به اصرار ایهود باراک، نخست‌وزیر اسرائیل بر تلاش برای دستیابی به توافق نهایی اسرائیل - فلسطین در سال۲۰۰۰ که چنین نتایج فاجعه باری داشت، تن داد. از آن زمان، روسای جمهور آمریکا که برای صلح نهایی تلاش می‌کنند، نتوانسته‌اند روند صلح را مانند هامپتی دامپی [هامپتی دامپتی یکی از معروفترین شخصیت‌های داستان‌های کودکان به شمار می‌رود که اغلب به شکل یک تخم‌مرغ به تصویر کشیده می‌شود] دوباره کنار هم بگذارند.