متن یادداشت حسین موسویان به شرح زیر است:

«انتخاب مایک پمپئو و جان بولتون از سوی پرزیدنت ترامپ، به ترتیب برای تصدی پست‌های وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی، می‌تواند پایانی بر تظاهر دولت آمریکا برای «ترمیم» برجام تلقی شود. در حالی که ترامپ مدت‌هاست تمایلش برای خروج از توافق اتمی با ایران را برملا ساخته، پمپئو و به‌ویژه بولتون، مدافع دیرباز سیاست های‌ تغییر رژیم در ایران از جمله توسل به جنگ بوده اند.

در آستانهٔ نزدیک‌شدن به ۲۲ اردیبهشت، زمان تمدید تعلیق تحریم‌های ذیل برجام، پنج سناریو برای رزم‌نامهٔ ترامپ در مورد «اصلاح یا لغو» توافقنامه هسته ای، محتمل است.

نخست، اینکه اروپا تسلیم خواسته‌های ترامپ شود و با او در تحریم‌های جدید علیه ایران به خاطر فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامهٔ موشکی، همراه شود. در این صورت، منافع اقتصادی ایران از برجام حداقلی خواهد شد؛ به‌ویژه اینکه در شرایط کنونی که با تحریم‌ها و تهدیدات آمریکا، بهره مندی ایران از مزایای اقتصادی برجام، دچار مشکل شده ضمن اینکه هیچ تضمینی هم وجود ندارد که ترامپ از طرق دیگر، توافق اتمی را مختومه نکند. درصورت چنین سناریویی، ایران ممکن است در برجام بماند اما به عنوان تلافی، از همکاری با غرب در موضوعات منطقه ای خودداری کند. طی ماه‌های اخیر، دیپلمات‌های ایرانی دیدارهایی با همتایان اروپایی‌شان، از جمله در لندن و مونیخ، داشته و در مورد مسائل منطقه‌ای گفت‌وگو کردند. حمید بعیدی‌نژاد، سفیر ایران در لندن، اخیراً گفت: «ایران و بریتانیا تصمیمات مهمی در خصوص پایان دادن به بحران [یمن] اتخاذ کردند». اگر اروپا با تحریم‌های جدید غیرهسته‌ای موافقت کند، مسیر دیپلماتیک بسیار مهمی که باز شده است، ممکن است به حال تعلیق درآید.

سناریوی دوم، می‌تواند این باشد که ترامپ به شعارهایش عمل کند و از برجام بیرون رود؛ اما مانع همکاریهای اقتصادی و بازرگانی اروپایی‌ها با ایران نشود. در این سناریو، عکس العمل ایران، بستگی به عملکرد گروه ۴+۱ خواهد داشت. اقدامات عملی روسیه، چین و از همه مهم‌تر، اروپا، در حفظ برجام و همکاریهای فعال اقتصادی با ایران، مشوقی برای باقی ماندن تهران در توافق خواهد بود. با این حال، ترامپ با خروج از برجام، شانس هرگونه گفت‌وگو و همکاری احتمالی میان آمریکا و ایران بر سر مسائل منطقه‌ای را از بین خواهد برد و ایران را بیش از پیش، در موضع رویارویی با منافع آمریکا در منطقه قرار خواهد داد. با توجه به این که ایالات متحده هم‌اکنون در باتلاق‌های متعددی، از جمله در افغانستان و یمن گرفتار است، ایران می‌تواند به جای تسهیل خروج آبرومندانهٔ آمریکایی‌ها، به دنبال افزایش هزینهٔ حضور آن‌ها باشد.

سومین حالت این است که ترامپ از برجام خارج شود و تمامی تحریم‌های هسته‌ای ایران، از جمله تحریم‌های ثانویه که بازرگانی بین‌المللی با ایران را هدف می‌گیرد، را مجددا اعمال کند. در این صورت، تجارت اروپا با ایران مختل و ایران با برجام منهای جهان غرب مواجه خواهد شد زیرا ممکن است کشورهای اروپایی قادر به ایستادگی در برابر ایالات متحده نبوده و اقداماتشان برای استمالت از ایران، نیز نمایشی و بی خاصیت باشد. در این حالت ممکن است ایران هم از برجام خارج شود اما در معاهده ان.پی.تی (معاهدهٔ منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای) باقی بماند. این باعث پایان تدابیر داوطلبانه حداکثری خواهد شد که ایران ذیل برجام پذیرفته؛ مانند اجرای پروتکل الحاقی و محدودیتهای برنامهٔ غنی‌سازی اورانیوم - شامل نگه‌داشتن سطح غنی‌سازی زیر ۵ درصد. برای مثال، علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، گفته است که اگر کشورش چنین تصمیمی بگیرد، در تأسیسات هسته‌ای مستحکم فردو «تنها چهار روز زمان لازم است تا به غنی‌سازی ۲۰ درصدی بازگردیم». چون در این سناریو چون ترامپ مقصر شکست برجام خواهد بود، قدرتهای بلوک شرق بویژه روسیه و چین با برنامهٔ هسته‌ای ایران در چارچوب معاهده ان.پی.تی منعطف برخورد خواهند کرد. مع‌الوصف، آمریکا چنین وضعیتی را ممکن است تحمل ننموده و به سیاست‌های خصمانه‌تری -منهای جنگ- دست بزند. در این صورت، ایران به ائتلافی بزرگ‌ با چین و روسیه علیه اهداف غرب در خاورمیانه و مناطق دیگر، سوق داده خواهد شد.

چهارمین سناریوی محتمل این است که ترامپ از برجام خارج شده و فشار حداکثری بر ایران شامل پیمودن راههای جنگ‌طلبانه را در دستور کار قرار دهد. این سناریو باعث شنیده شدن صداهای قدرتمند در ایران خواهد شد که خواستار خروج از معاهده ان.پی.تی و پی‌گیری مدل کره شمالی باشند تا از این طریق ایالات متحده را به میز مذاکره بکشانند. درک عمومی از مسئلهٔ کره شمالی این است که آمریکا به این کشور حمله نمی‌کند زیرا پیونگ‌یانگ دارای سلاح هسته‌ای است؛ و به همین دلیل هم ترامپ می‌خواهد با کره شمالی مذاکره کند. در عین حال فشار بر ایران را افزایش می‌دهد، چون ایران فاقد سلاح‌ هسته‌ای است. قدرت چنین گزینه ای در تهران کم نخواهد بود زیرا مدافعان آن می‌توانند استدلال کنند که ایران از حقوقش طبق معاهده ان.پی.تی برخوردار نیست و این معاهده تنها به وسیله‌ای برای تنبیه ایران تبدیل شده است. همچنین ممکن است چنین شرایطی موجب شود که برای مقابله با جنگ‌طلبان در واشنگتن،‌ تل‌آویو و ریاض، نظامیان ایران نقشی پررنگ‌تر در سیاست کشور ایفاء کنند. این سناریو می‌تواند بدترین وضعیت در تاریخ روابط ایران و آمریکا را رقم بزند و منادی یک درگیری ویرانگر دیگر در خاورمیانه باشد؛ منازعه‌ای که هزینه‌های جنگ عراق برای آمریکا در برابر آن ناچیز خواهد بود.

پنجمین و عاقلانه ترین سناریو این است که اروپا، ترامپ را برای اجرای کامل برجام قانع کند و در عوض ایران با قدرت‌های اروپایی در کنار سایر اعضاء شورای امنیت سازمان ملل، چین و روسیه و آمریکا، بر سر موضوعات منطقه‌ای به طور جدی گفتگو کند. واقعیت این است که ایران کاملاً به تعهدات خود طبق برجام پای‌بند بوده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز این موضوع را بارها تأیید کرده است؛ ضمن اینکه برجام یک تعهد بین‌المللی آمریکاست زیرا قطعنامهٔ شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد.

این سناریو، دورنمای یافتن راه حل سیاسی برای سایر بحران‌های منطقه‌ای را به همراه خواهد داشت که می‌تواند اتهامات مکرر ترامپ در مورد نقش منفی ایران در منطقه را نیز مرتفع کند. این سناریو همچنین امکان آن را می‌دهد که از سرمایه برجام برای ایجاد یک منطقهٔ عاری از سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه، نیز استفاده شود.»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.