به این دلیل که اگر به هدفی اعتقاد داریم باید برای آن تلاش کنیم. بنابراین اگر فکر می‌‌‌کنیم ساختمان‌‌‌ها باید با مصالحی متناسب با اقلیم ما ساخته شوند حتی به قیمت انجام ندادن آن پروژه نباید اجازه دهیم افراد نوکیسه سلیقه خود را بر معماری کشور مسلط کنند، چرا که در این صورت این ساخت‌‌‌وسازها معماری محسوب نمی‌‌‌شوند بلکه باید آنها را ساختمانی دانست که به سفارش کارفرمایان نوکیسه و توسط افرادی که نباید آنها را معمار تحصیل‌کرده و آشنا با فرهنگ معماری برشمرد تهیه می‌شود. در واقع اینان سازندگانی هستند که بدون توجه به فضا و اقلیم طراحی می‌کنند.

ضعف عمده را باید در نظام شهرسازی و معماری و در حوزه شهرسازی جست‌‌‌وجو کرد؛ به دلیل آنکه به ندرت اجرا می‌شود و سوداگری وحشتناکی بر ساخت‌‌‌وساز شهری و به طور کلی بر شهرسازی ما قالب شده است در حالی که اگر به تجربه‌‌‌های سایر کشور‌‌‌ها توجه کنیم مشاهده خواهیم کرد که شهرداری‌‌‌ها کارهای عمرانی بسیاری در شهر انجام می‌دهند که موجب ارزش افزوده وزینی در سطح شهر می‌شود.

درآمدی که شهرداری‌‌‌ها از طریق برنامه‌‌‌های عمرانی کسب می‌کنند به مراتب بیشتر از تراکم‌‌‌فروشی آنهاست در حالی که متاسفانه در کشور ما این ارزش افزوده در جیب تعداد معدودی می‌رود و موجب می‌شود بخش‌‌‌هایی که نیازمند ارائه خدمات عمومی‌‌‌ و فضاهای عمومی ‌‌‌توسط شهرداری‌‌‌ها هستند، با کمبود بودجه مواجه شوند. به عنوان نمونه شایعه ایجاد یک خیابان موجب افزایش قیمت زمین‌‌‌های آن منطقه می‌شود. همین چند برابر شدن قیمت زمین بدون اینکه کاری توسط مالک یا مالکان انجام شود ضعف قوانین ما در این حوزه محسوب می‌شود. گرچه شهرداری‌‌‌ها حق مرغوبیت می‌‌‌گیرند اما این موضوع به هیچ وجه قابل مقایسه با ارزش چند برابری ملک نیست. در صورتی که اگر میزان واقعی ارزش افزوده از مالکان گرفته شود شهرداری‌‌‌ها نیازی به تراکم‌فروشی نخواهند داشت.

در حال حاضر نبود قوانین یا اجرا نشدن آنها مهم‌ترین چالش‌‌‌های پیش روی حوزه شهرسازی است. قوانین بسیاری از ادوار گذشته وجود دارد که درآمدهایی نظیر عوارض بنزین، راه و... را برای شهرداری‌‌‌ها پیش‌بینی کرده، اما متاسفانه این قوانین به‌روز نشده است.

از زمانی که شهرداری‌‌‌ها خودکفا شدند به تراکم‌فروشی روی آوردند و شهرسازی به‌‌‌ویژه در تهران گرفتار این مصیبت شد در حالی که می‌توانستند از طریق عوارض و ارزش افزوده هزینه‌‌‌های خود را تامین کنند. در کوچه‌‌‌های ۶ و۸ متری برج ساختند و راه جریان بادهای البرز را بستند یا با احداث زیر‌زمین‌‌‌های چند‌طبقه قنات‌‌‌ها را کور و باغ‌‌‌ها را خشک کردند. نظامی ‌‌‌سوداگرانه بر شهرداری‌‌‌ها مسلط شد که ابتدا به شهرهای بزرگ و پس از آن به سایر شهرهای کشور سرایت کرد. در حالی که شهرداری باید راه درآمد خود را از تراکم‌‌‌فروشی قطع کند. این تراکم باید در جای مناسب انجام شود نه اینکه با سوداگری و برای تامین منابع مالی شهرداری‌‌‌ها صورت گیرد. ضمن آنکه این تراکم‌‌‌فروشی‌‌‌ها موجب شده نه‌تنها در حوزه شهرسازی با مشکل مواجه شویم بلکه معماری مناسبی هم نداریم.