به عنوان نمونه آرامکو به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های بزرگ نفتی دنیا با اینکه امکان سرمایه‌گذاری در داخل عربستان را داشت، اما چند میلیارد دلار در چین، هند و اروپا سرمایه‌گذاری کرده است تا از این طریق جای پای خود را در بازارهای این کشورها محکم کند. ما هم باید به این سمت برویم که اجازه دهیم شرکت‌های بزرگ در ایران و بالعکس شرکت‌های داخلی در دنیا سرمایه‌گذاری کنند. علت اصلی هم بازار مصرف آنهاست چون در سال‌های آینده همین سرمایه‌گذاری‌های مشترک جای پای خود را در کشورهای هدف محکم می‌کنند.

بنابراین حداقل مدیران و دولت ملزم هستند اطلاعات روز رقبای ما را به سرمایه‌گذاران داخلی ارائه دهند. به ما بگویند هیدروژن سبز و کاتالیست‌های جدید و تولیدات جدید به کدام سو حرکت می‌کنند. من از این نگران هستم که پتروشیمی به عاقبت صنعت نساجی دچار شود؛ نساجی بهشهر، مازندران قائم شهر با آن میزان از نیروی کار عظیم که داشتند زمانی متوجه شدند که دنیای نخ و مواد اولیه و دستگاه‌ها چقدر تغییر کرده است. در حوزه پتروشیمی هم وضع به همین شکل است، نگاه کنید که بسیاری از پتروشیمی‌های ما با همان تکنولوژی‌های قدیم فعالیت می‌کنند. به عنوان نمونه یک کنوانسیون بین‌المللی محیط‌زیستی تصویب شده که در آن تولید محصولات پلاستیکی از سال ۲۰۳۰ ممنوع شده است، الان که ۲۰۲۴ هستیم چگونه می‌خواهیم به این سرعت خود را با این تغییرات وفق دهیم. در حالی که گفته می‌شود رفتن به سمت یک دانش جدید در کشور ما در بهترین حالت ۵ سال به طول می‌انجامد. اصلا آیا فکری به حال شرکت‌های جدید شده که به سمت دانش جدید حرکت کنند؟ به نظر نمی‌رسد چنین باشد.

حال فرض کنید که در صنعت پایین‌دست قرار است یک محصول غذایی را با بسته‌بندی خاصی صادر کنند. در چنین مواقعی ممکن است کشور مقصد مصرف آن نوع بسته‌بندی پلیمری را ممنوع کرده باشد. البته بخش خصوصی باهوش است و می‌تواند مواد اولیه خود را تهیه کند و مثل دولت نه ۵ ساله بلکه دو ماهه تکنولوژی جدید خود را وارد و شروع به تولید کند که البته این امر نیازمند باز گذاشتن دست بخش خصوصی است.