چطور ممکن است  فردوسی ایرانیان را عجم بنامد؟

سعید حمیدیان، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی هم در این رابطه به فاصله میان حیات فردوسی و قدیمی‌‌‌ترین نسخه موجود از شاهنامه اشاره می‌کند و می‌‌‌گوید: فردوسی اوایل قرن پنجم فوت شد و چند سالی را که در قرن پنجم زندگی می‌کرده مصادف با روزهای پیری و ناداری و وضع خراب مالی و بیماری‌‌‌های مختلف و سستی دست و پا بوده است. در واقع اصل شاهنامه در قرن چهارم شکل گرفته است، اما وقتی به قدیمی‌‌‌ترین نسخه‌‌‌ای که از شاهنامه به جا مانده، مراجعه می‌‌‌کنیم یک نسخه لندن مورخ ۶۷۵ قمری بوده و حدود نزدیک به ۳ قرن بین فوت فردوسی تا قدیمی‌‌‌ترین نسخه خطی که ما در دسترس داریم، فاصله بوده است. در حدود دو، ‌‌‌سه قرن ممکن است خیلی بلاها سر یک متن بیاید.

مراجعه به قدیمی‌‌‌ترین نسخه‌‌‌های به‌‌‌جامانده و توجه به ساختار بیت‌‌‌ها از نکاتی است که شاهنامه‌‌‌پژوهان برای اصالت بیت‌‌‌ها به کار می‌‌‌برند؛ کلیدواژه‌‌‌ای که بر رد انتساب یکی از این بیت‌‌‌ها مطرح می‌شود، واژه عجم است که به گفته شاهنامه‌‌‌پژوهان این بیت در نسخه‌‌‌های قدیمی نبوده و اولین نسخه‌‌‌های «شاهنامه‌‌‌» که این بیت را نقل کرده‌‌‌اند متعلق به سده هشتم و نهم هستند. می‌شود گفت از میانه سده هشتم به بعد این بیت به نسخه‌‌‌ای از شاهنامه راه پیدا کرده و متعاقبا در نسخه‌‌‌های دیگری نیز دیده شده. تا انتهای قرن نهم، نسخه‌‌‌هایی که این بیت را دارند بسیار انگشت‌‌‌شمارند اما از قرن دهم به بعد این بیت در نسخه‌‌‌های شاهنامه فراوان دیده شده و در زبان خاص و عام افتاده است.

ابوالفضل خطیبی در این رابطه می‌‌‌گوید: از نظر نسخه‌‌‌شناسی درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی» باید بگویم استاد خالقی ۱۵ نسخه را که از معتبرترین و کهن‌‌‌ترین نسخه‌‌‌های شاهنامه هستند، مبنای کار خود قرار داده و بهترین و معتبرترین نسخه «شاهنامه» را تصحیح کرده است؛ از میان ۱۵ نسخه فقط در ۴ نسخه این بیت را داریم، یعنی در ۱۱ نسخه دیگر نیست. به لحاظ سبک‌‌‌شناسی نیز یک اشکال در این بیت وجود دارد و آن لفظ «عجم» درباره ایرانیان است. کاری نداریم که به لحاظ لغوی این واژه، واژه موهنی است، به هر حال به کار می‌رود و فردوسی و دیگران هم به کار برده‌‌‌اند اما کمتر؛ در سراسر شاهنامه سه بار لفظ «عجم» به کار رفته آن هم در تقابل با «عرب.» اما در جاهای دیگر شاهنامه به جای عجم صدها بار از ایران، ایرانیان و آزادگان استفاده شده و فقط ۳ بار لفظ عجم به کار رفته است. مصحح از این لحاظ هم مشکوک می‌شود. می‌توان گفت به لحاظ نسخه‌‌‌شناسی و سبک‌‌‌شناسی این بیت تاحدی مشکوک است و احتمال می‌‌‌دهیم سروده فردوسی نباشد اما احتمال کمتر هم هست که ممکن است به‌رغم همه اینها، سروده فردوسی باشد.

میرجلال‌‌‌الدین کزازی، شاهنامه‌‌‌پژوه، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی دراین‌باره می‌‌‌گوید: راست این است که درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی» نمی‌توان بُرا و بی‌‌‌چند و چون داوری کرد و به این پرسش پاسخ داد که بیتی است نژاده و بن‌‌‌آور، سرودۀ استاد فرزانه توس یا بیتی که برنویسی که با زبان و شیوه سخن‌‌‌وری در شاهنامه آشنا بوده است، سروده و بر آن برافزوده است. بیت آن‌‌‌چنان‌‌‌ که گفته شد از دید سَختگی و سُتواری می‌تواند در پیوسته آن فرزانه فَرمند باشد. اگر کسانی در گمان می‌‌‌افتند که این بیت از فردوسی نیست برپایه واژه عجم است که در آن به کار برده شده است.

فریدون جنیدی، شاهنامه‌‌‌پژوه و استاد زبان‌‌‌های باستانی می‌‌‌گوید: این بیت به چند دلیل از آن فردوسی نیست؛ دلیل نخست اینکه «سال سی» در زبان فارسی نادرست است، قانون زبان فارسی این دو واژه را پس و پیش درست می‌‌‌داند و درست آن «سی سال» است. عجم لقبی است که اعراب به ما داده‌‌‌اند به معنای گنگ، بی‌‌‌خرد و لال، چطور ممکن است نماد بزرگ فرهنگ ایران، فردوسی، ایرانیان را عجم بنامد؟ فرزاد قائمی، استاد دانشگاه و شاهنامه‌‌‌پژوه هم تاکید می‌کند: این بیت به دو دلیل قطعا سروده فردوسی نیست؛ اولا نبود آن در نسخ کهن و معتبر شاهنامه و ثانیا وجود واژه «عجم» در این بیت. این واژه در زبان عربی اصالتا به معنای گنگ و لال است و در مقابل عرب به کار می‌رود، عرب به معنای زبان‌‌‌آور و فصیح است. در حقیقت اعراب با توجه به تعصبی که به زبان خود داشتند، از هرکس که به زبانی غیر‌عربی صحبت می‌کرد، با این تعبیر یاد می‌کردند اما با توجه به برخورد نزدیک ایرانیان و اعراب به‌ویژه بعد از اسلام، واژه عجم بیشتر برای ایرانیان به کار رفت تا جایی که به تدریج به معنای ایرانی در فارسی و عربی جایگزین شد، تا حدی که از سده‌‌‌های ششم و هفتم به بعد واژه عجم در حالی به معنای ایرانی به کار می‌‌‌رفت که دیگر جنبه تحقیرآمیز گذشته خود را از دست داده بود و شاعری که این بیت را سروده قطعا با چنین ذهنی به واژه عجم نگاه می‌کرده و در بیتی که بیت پارسی‌‌‌گرایانه و ایران‌‌‌گرایانه‌‌‌ای است، از این واژه استفاده کرده است. ولی احتمالا در روزگار فردوسی هنوز خواص به معنای منفی این واژه وقوف داشتند و به همین جهت فردوسی این واژه را در شاهنامه حتی یک‌‌‌بار استفاده نکرده و می‌توان آن را در میان ابیات الحاقی پیدا کرد و قطعا این بیت نیز سروده فردوسی نیست.