شاهد جنگ و اقتصاد

در آن دوران بود که مقابله با جنگ و تامین هزینه‌های آن نسبت به نظریه توسعه‌گرایانه بانکداری مرکزی و سیاست‌های پولی مربوط به آن در اولویت قرار گرفت. در آن موقعیت، هدف اصلی زنده ماندن، تداوم و بقا بود و انتظار از بانک مرکزی، حمایت از دولت در جنگ از طریق اجرای سیاست‌هایی بود که می‌توان آنها را بقاگرایانه یا استمرارگرا نامید.

نویسنده کتاب محمد‌رضا قسیمی، مسوول اداره بررسی‌های اقتصادی بانک مرکزی ایران در دوران جنگ بوده و آثار جنگ را بر زندگی مردم نظاره کرده است. نویسنده به این مهم می‌پردازد که بانک مرکزی ایران به عنوان یکی از موسسات مهم اقتصادی کشور بارها خود را از دوران‌های بحران نجات داده و توانسته تا حد توان خود فضای ملتهب اقتصادی را مدیریت کند؛ دورانی که به قبل از حمله عراق به ایران باز می‌گردد؛ زمانی که اقتصاد ایران با مشکلات پیچیده سال‌های اولیه بعد از انقلاب، تحریم اقتصادی و مسدود شدن ذخایر ارزی، فرار سرمایه، خارج شدن مدیران با‌تجربه صنایع و بخشی از نیروی انسانی ماهر، دست به گریبان بود. این دشواری‌ها عدم توازن شدیدی را در اقتصاد کلان کشور ایجاد کرد. کافی نبودن درآمدهای دولت در مقابل هزینه‌های فزاینده آن، اتکای گسترده و طولانی به بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه دولت و آثار شدید تورم حاصل از آن همراه با رکود اقتصادی، در مجموع مدیریت اقتصادی کشور در زمان جنگ را با چالش‌های بسیاری روبه‌رو کرد.

در این دوران پرهیجان، بانک مرکزی به‌رغم مشکلات و فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ ایران و عراق، در اجرای وظایف قانونی خود در حد توان خود تلاش کرده و تا جای امکان موفق بوده است. مهم‌ترین نتیجه این بوده که با وجود جنگی نابرابر با دولت عراق، ایران هیچ‌گاه مجبور به اعلام ورشکستگی اقتصادی نشد. دشواری این راه سهمگین، در قالب خاطرات و برداشت‌ها از سوی دست‌اندرکاران بانک در اختیار مردم قرار گرفته است. قسیمی معتقد است که بانک سه دوره‌ بحران را در طول جنگ پشت سر گذاشته است. این سه دوره، سال‌های ابتدای جنگ (۱۳۶۰-۱۳۵۹)، دوره بهبود نسبی اقتصادی (۱۳۶۴-۱۳۶۱)، و در نهایت دوره فرسایش اقتصادی (۱۳۶۷-۱۳۶۵) را شامل می‌شود. نکته مهم اینجاست که جدا از اهمیت جنگ از لحاظ سیاسی و استراتژیک، دوام‌آوری اقتصادی در این دوران‌های طولانی بسیار با‌اهمیت بوده است.  بانک تمام توان خود را به کار می‌برده تا در زمینه سیاست‌های پولی و ارزی بهترین تصمیم زمان را اخذ کند، در زمینه‌ کنترل نقدینگی خود را توانمند سازد و در بخش خصوصی و تورم تصمیم‌های حرفه‌ای بگیرد. 

انجام این وظایف در زمان جنگ ایران و عراق و هماهنگی این بانک با دولت و در نهایت با مردم ایران در فراهم کردن شرایط و منابع مورد نیاز دوران جنگ جهت زنده ماندن، این موسسه را در جایگاه ویژه‌ای قرار داد. عنوان تاریخ شفاهی دوران جنگ از دید اقتصاد گویای اهمیت برخی از وقایع آن زمان است.  پی بردن به هزینه واقعی جنگ ایران و عراق، حتی پس از گذشت دهه‌ها از پایان جنگ، امکان‌پذیر نیست. بدون تردید، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان هزینه‌های انسانی و معنوی و مالی جنگ را به طور تمام‌وکمال برآورد کرد. اما نویسنده معتقد است هزینه‌های مستقیم جنگ چیزی در حدود ۴۴۰میلیارد دلار تخمین زده شده و چیزی در حدود ۴۹۳میلیارد دلار نیز هزینه‌های غیرمستقیم جنگ است. چگونگی محاسبه و برآورد هزینه‌های جانبی و اقتصادی جنگ را می‌توانید با مراجعه به کتاب به طور دقیق‌تری مطالعه کنید.

همچنین بررسی فرصت‌های از‌دست‌رفته اقتصادی جنگ ایران و عراق، که می‌توانند درس‌هایی بااهمیت جهت یافتن راهکارهای مناسب برای مقابله با مشکلات امروز اقتصاد کشورمان باشند، خالی از لطف نیست. کتاب «شاهد جنگ‌و‌اقتصاد» نوشته محمد‌رضا قسیمی با قیمت ۲۵۰‌هزار تومان توسط انتشارات دنیای اقتصاد چاپ شده است.