کاش سینما در انحصار من بود

بازیگر سینما، تئا‌تر و تلویزیون می‌گوید اگر سینما در انحصار او باشد مسلما فیلم‌های بهتری تولید خواهد شد.

محمدرضا شریفی‌نیا در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس از حضور خود در سینما و تلویزیون گفته که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید.

برخی می‌گویند شما مافیای سینمای ایران هستید، واقعا این طور است؟ خوب، اول بگویید مافیا یعنی چه؟ این مافیا که می‌گویید به معنای خوب است یا بد؟ آیا منظور از مافیا، انحصار است؟ شما می‌گویید برخی معتقدند بخشی از سینما در انحصار محمدرضا شریفی‌نیاست. می‌خواهم بدانم این تصور خوب است یا بد؟

بحث خوب یا بد بودن این موضوع نیست؛ بلکه مهم واقعیت داشتن یا نداشتن آن است. برخی شما را ورودی افراد علاقه‌مند بازیگری به سینما می‌دانند، سوالم را تکرار می‌کنم آیا واقعیت دارد که شما مافیای سینمای ایران هستید؟

خیر، سینما در انحصار من نیست. کاش در انحصار من بود؛ اگر در انحصار من بود شما حتما یک سینمای بهتر داشتید.

چرا؟

برای اینکه من برای سینمایی که بخواهد در انحصارم باشد تعریفی دارم که آن تعریف می‌تواند کمک کند به بهبود سینما. کارهایی در هنر وجود دارد که انفرادی انجام می‌شود، مثلا نقاشی، خطاطی، موسیقی تک‌ساز و... اما اگر بخواهیم هنرهای گروهی را در نظر بگیرم، مثل گروه ارکستر باید همه با هم هماهنگ باشند، در غیر این صورت کار خراب می‌شود. ما در حوزه‌های هنری و سینما هم اگر هر کسی درست در جای خودش قرار بگیرد مشکلات کمتر می‌شود؛ یعنی گروه‌هایی که به شکل تیمی در سینما حضور داشتند کارهای موفق‌تری را ارائه دادند، حتی شما در کار خبر وقتی می‌خواهید روزنامه‌ای را منتشر کنید نیاز دارید با یکسری دور هم جمع شوید یا حتی اگر همفکر هم نباشید باید به لحاظ افکار و رفتار همدیگر را بشناسید، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ رفتاری. اگر شما با چنین شرایطی تیم تشکیل دهید، می‌توانید روزنامه‌های مطلوب‌تری منتشر کنید. در سینما هم همین‌طور است اگر سینما از این بعد، در انحصار من باشد مسلما فیلم‌های بهتری تولید خواهیم کرد. در طول سال ۱۰۰ فیلم ساخته می‌شود، شاید از بین این تعداد من در ۵ یا ۶ فیلم حضور داشته باشم بقیه‌اش که در انحصار من نیست. اگر همه این‌ ۱۰۰ فیلم در انحصار من بود، بدانید که این ۱۰۰ فیلم قابل قبول‌تر از آب درمی‌آمد.

دلیلی هم برای این حرف‌هایتان دارید؟

بله، چون من در هر کاری که مسوولیتش را قبول کنم، سعی می‌کنم با توجه به همه عوامل، همه چیز سر جای خود باشد و تفاوتی نمی‌کند در چه سطحی کار می‌کنم، برای کلاس اولی‌ها یا دانشگاهی‌ها. در حقیقت سعی می‌کنم بهترین تناسب را برقرار کنم، چون اعتقادم بر این است که کار برای هر سطحی باید درست انجام شود؛ به صورتی که بتواند بازگشت سرمایه داشته باشد. یعنی کار برای مخاطب مورد نظر ساخته شود و از طرف آن افراد مورد استقبال قرار گیرد.