نرخ ریزش در برابر نرخ حفظ کارکنان:  تفاوت در کجاست؟

 ریزش کارکنان به چه معناست؟

ریزش کارکنان به کاهش تعداد نیروی کار به دلایلی مانند بازنشستگی، بیماری، مرگ یا استعفا اشاره دارد و به این معنی است که نقشی که کارمند   رها می‌کند، برای مدت طولانی یا هرگز جایگزینی برای آن پیدا نمی‌شود. عوامل متداول ریزش کارکنان عبارتند از:

رضایت شغلی کم: کارکنانی که به دلیل نارضایتی از شغل خود کارشان را رها کرده‌‌‌اند.

عدم‌رشد و فرصت‌‌‌های شغلی: کارکنانی که به دلیل عدم‌رشد افقی (ارتقا در یک واحد، صنعت یا وظیفه جدید دیگر) یا رشد عمودی (ارتقا در سطوح بالاتر همان نقش)، کسب و کارشان را ترک کرده‌‌‌اند.

فرهنگ سازمانی ضعیف: شامل مجموعه‌‌‌ای از شیوه‌‌‌ها، سیاست‌‌‌ها و استراتژی‌‌‌هایی است که باعث ترک کار یک کارمند شده است.

مدیریت ضعیف: یک تجربه مدیریتی بد که باعث می‌شود کارمند ترک کار کند.

 حفظ کارکنان به چه معناست؟

حفظ کارکنان زمانی است که یک کسب و کار بتواند کارکنان بااستعداد را حفظ کند و میزان ترک شغل را کاهش دهد.  این تلاش شامل مجموعه‌‌‌ای از شیوه‌‌‌ها، سیاست‌‌‌ها و استراتژی‌‌‌های کارفرما برای حفظ کارکنان است. بنابراین اهمیت حفظ در طول دوره‌‌‌های پراسترس کاری و استعدادیابی (مانند استعفای بزرگ) بیش از پیش افزایش می‌‌‌یابد.  وقتی نرخ حفظ کارکنان را بدانید، می‌توانید تعیین کنید چه چیزی کسب و کار شما را به مکانی عالی برای کار تبدیل می‌کند.  پیگیری معیارهای حفظ کارکنان برای حفظ کارکنان بااستعداد بسیار ضروری هستند، چراکه این کارکنان برای کسب‌وکار شما حیاتی بوده و حفظ آنها باید در اولویت هر کسب و کاری باشد.

  ریزش در برابر حفظ

هم ریزش نیروی کار و هم حفظ آنها، دو شاخص فرهنگ و سلامت یک کسب و کار محسوب می‌‌‌شوند. هر دو شاخص میزان مشارکت و وفاداری را می‌‌‌سنجند که با مشارکت کارکنان در ارتباط است. و این دو در کنار هم، تصویری از ثبات یک کسب و کار ارائه می‌دهند.  بر اساس تعریف، ریزش و حفظ، دستاوردهای کاملا مخالفی را اندازه می‌‌‌گیرند. به زبان ساده، معیار ریزش می‌‌‌گوید که کسب و کار شما چه کسی را از دست داده است و معیار حفظ می‌‌‌گوید سازمان شما چه کسی را نگه داشته است. به هر حال، تفاوت‌‌‌ها بسیار پیچیده‌‌‌تر از این تمایز ساده‌‌‌اند:

استخدام‌‌‌های جدید: یک استخدام جدید، در نرخ حفظ کارکنان در همان ماه، به حساب نمی‌‌‌آید. اما محاسبات نرخ ریزش، شامل افرادی می‌شود که در آن مدت استخدام شده‌‌‌اند - که تفاوت فاحشی در کارکنان حذف‌شده در هر محاسبه را نشان می‌دهد.

ترک شغل غیرارادی: بسته به کسب‌وکارتان، ممکن است هنگام محاسبه نرخ حفظ کارکنان، ترک شغل‌‌‌های غیرارادی را حذف کنید (زیرا این کارمندان لزوما افرادی نیستند که یک شرکت بخواهد آنها را حفظ کند). با این حال، ترک شغل غیرارادی همیشه هنگام محاسبه از دست دادن نیروی انسانی/ ترک شغل لحاظ می‌شود.

دوره اندازه‌‌‌گیری: نرخ‌های حفظ بر اساس تغییر در سیاست‌‌‌ها، شیوه‌‌‌ها و استراتژی‌‌‌های افراد، متفاوت است.

در نتیجه، حفظ کارکنان معمولا در یک دوره زمانی طولانی (یعنی ۱ تا ۵سال) اندازه‌‌‌گیری می‌شود.  از سوی دیگر، ریزش نیروی انسانی تصویری از آنچه  در رابطه با ترک کارکنان اتفاق می‌‌‌افتد ارائه می‌دهد. که البته مقایسه نرخ ریزش نیروی انسانی به صورت ماه به ماه آسان‌‌‌تر است. در طول مصاحبه‌‌‌های ترک کار کارکنان، کارفرمایان می‌توانند دلایل مختلفی را برای ترک نیروی انسانی کشف کنند. این یک فرصت عالی برای استفاده از این یافته‌‌‌ها برای بهبود حفظ کارکنان است. ریزش یا ترک شغل کارکنان، لزوما به این معنی نیست که شما ممکن است آن فرد را با کارکنان دیگر جایگزین کنید. بنابراین، به عنوان مثال، اگر شما ۱۵ نیرو را به دلیل استعفا از دست بدهید، به دلیل تغییرات بازار، ممکن است آنها را با سه کارمند جایگزین کنید. به طور خلاصه، هم نرخ ریزش کارکنان و هم نرخ حفظ آنها را می‌توان در صورت خوب یا بد بودن، بسته به دلایل زیربنایی اندازه‌‌‌گیری کرد. به عنوان مثال، اگر تعداد بازنشستگی‌‌‌های شما زیاد باشد، می‌تواند کسب و کار شما را تحت فشار قرار دهد، چراکه در این حالت سعی می‌‌‌کنید همه آنها را جایگزین کنید یا مهارت سایر کارکنان را در این دوره ارتقا دهید.  ریزش کارکنان می‌تواند به معنای حذف یک موقعیت باشد   بنابراین می‌تواند یک صرفه‌‌‌جویی در کسب و کار باشد و نیازی به جایگزین کردن مجدد این پست‌‌‌ها نباشد.  ریزش کارکنان و حفظ آنها، هر دو چیزهای زیادی در مورد وضعیت نیروی کارتان به شما می‌‌‌گویند. استفاده از این معیارها به شما کمک می‌کند بدانید مشکلات و فرصت‌‌‌ها کجا هستند و شما را قادر می‌‌‌سازد استراتژی‌‌‌هایی برای خلق یک نیروی کار ایجاد کنید که به پیشرفت سازمان شما کمک کند.

منبع: AIHR.COM