دست‌هایی در سفره دیگران!

دنیای اقتصاد- رسول بهروش: پرسپولیس در حالی برای برگزاری اردوی برون‌مرزی راهی امارات شد که از همان ابتدا انتقادات زیادی متوجه برگزاری این اردو بود. با توجه به حضور ۷بازیکن اصلی و کلیدی سرخپوشان در تیم ملی، این سوال وجود داشت که چرا پرسپولیس برای آمادگی بازیکنان ذخیره‌اش باید هزینه گزاف برپایی یک اردوی خارجی را تقبل کند و چطور است که مثلا جزیره کیش جایگزین دبی نمی‌شود؟

پرسپولیسی‌ها اما با دو استدلال چمدان‌ها را به سمت این کشور عربی بستند؛ نخست آنکه عمده هزینه برگزاری این اردو را یک هوادار پرداخت کرده و دیگر اینکه در دبی امکان برگزاری مسابقات دوستانه با تیم‌های خوب اماراتی فراهم است. در مورد استدلال اول با توجه به فقدان شفافیت مالی، هیچ قضاوتی نمی‌توان انجام داد، اما حداقل شکست استدلال دوم به وضوح ثابت شد؛ جایی که باشگاه‌های اماراتی احتمالا به دلایل سیاسی از بازی با پرسپولیس سر باز زدند تا سرخپوشان ناچار شوند با رقبای عجیبی مثل منتخب بازیکنان ایرانی و انگلیسی مقیم دبی مصاف بدهند. البته که گلباران کردن چنین تیم‌هایی از سوی پرسپولیس، فایده چندانی برای این تیم ندارد و نمی‌تواند یک «آورده» فنی از اردوی خارجی محسوب شود. حاشیه بزرگ‌تر اما هنگام بازگشت کاروان پرسپولیس از امارات رخ داد.

حتما در خبرها خوانده‌اید که کشف بسته‌های زیادی حاوی لباس‌های نو در چمدان برخی از بازیکنان پرسپولیس منجر به توقیف این محموله‌ها در گمرک شد. در حال حاضر بیشتر گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که پرسپولیسی‌ها پس از تحویل گرفتن بخشی از پوشاک‌شان از اسپانسر جدید، برای فرار از پرداخت مالیات ورود این لباس‌ها به کشور، آنها را بین برخی بازیکنان پخش کرده‌اند تا به‌صورت خرد خرد وارد ایران شود، اما با بازرسی وسایل بازیکنان توسط ماموران گمرک، لباس‌ها توقیف شده است. حالا ظاهرا قرار شده مسوولان باشگاه پرسپولیس مالیات گمرک را به اضافه جرایم نقدی احتمالی بپردازند تا لباس‌ها به آنها تحویل شود!

تراژدی یک چرخه معیوب

مسلما با اتفاقی که در گمرک فرودگاه بین‌المللی تهران رخ داده، اعتبار و حیثیت باشگاهی به بزرگی پرسپولیس زیر سوال رفته است. فرض کنید این اتفاق مثلا برای باشگاه‌هایی مثل بارسلونا، میلان، آرسنال یا حتی‌ العین امارات و السد قطر رخ بدهد؛ واکنش ما به‌عنوان «مخاطب» به چنین خبری چه خواهد بود؟ ما در مورد آن کشور، قوانین اقتصادی‌اش و نیز احترام اجتماعی مردمانش به مقررات، چه فکری خواهیم کرد؟ حالا این اتفاق برای پرسپولیس رخ داده و یکی از مهم‌ترین و محبوب‌ترین برندهای این مملکت، حاضر به پرداخت مالیات ورود پوشاک جدیدش به کشور نشده است. مسلما این خبر، تلخ و ناراحت‌کننده است، اما تراژدی زمانی کامل‌تر می‌شود که اتفاق مزبور را در یک چرخه معیوب جانمایی کنیم. در حقیقت می‌توان این‌طور تلقی کرد که تلاش باشگاهی مثل پرسپولیس برای فرار از مالیات و حذف بخشی از هزینه‌های جاری مجموعه، نوعی واکنش به نادیده گرفته شدن قسمتی از حقوق مسلم این باشگاه از سوی همین سیستم است.

نیازی به بازگویی و تکرار مکررات نیست که در سال‌های اخیر همه تلاش‌های اهالی فوتبال ایران برای استیفای حق پخش تلویزیونی به جایی نرسیده و مدیران فعلی همچنان از پرداخت این مبلغ طفره می‌روند. در فوتبال حرفه‌ای دنیا پول حق پخش تلویزیونی به تنهایی بین ۵۰ تا ۷۰درصد هزینه‌های یک باشگاه را پوشش می‌دهد و مسلما این نسبت در مورد تیم پرهواداری مثل پرسپولیس «حداکثری» خواهد بود. با این وجود تلویزیون ایران در کمال خونسردی از قوانین بین‌المللی در این زمینه استنکاف می‌کند و دست باشگاه را لای پوست گردو می‌گذارد.

در این صورت واضح است که به سختی می‌توان از طرف مقابل پایبندی تام و تمام به قوانین را انتظار کشید. اینکه پرسپولیسی‌ها امروز تلاش کرده‌اند پوشاک جدیدشان را بدون پرداخت عوارض وارد کشور کنند، تنها یک نمونه کوچک از چنین کوشش‌هایی برای گریز از پرداخت مالیات است؛ چنان‌که می‌دانیم فرار مالیاتی بزرگ‌تر در خیلی از باشگاه‌های ایرانی به ثبت ارقام نازل و غیرواقعی در برگه‌های رسمی قرارداد بازیکنان و پرداخت مابقی دستمزد به آنها به شکل «زیر میزی» مربوط می‌شود. بیایید یک بار دیگر بخشی از این چرخه دردناک را با هم مرور کنیم؛ تلویزیون پول حق پخش را نمی‌دهد، باشگاه‌ها تا جایی که دست‌شان برسد سعی می‌کنند مالیات ندهند و خیلی از هواداران هم زیر بار خرید پوشاک استاندارد از فروشگاه‌های وابسته به باشگاه و حتی تهیه بلیت برای ورود قانونی به استادیوم‌ها نمی‌روند. به عبارتی دست خیلی از ما در سفره همدیگر است و کلی هم احساس خوشبختی می‌کنیم!