جایگاه مسکن در طراحی شهری

ناکارآمدی بسیاری از رویکردها و روش‌های موجود طراحی مسکن و مجموعه‌های مسکونی ساخته شده در تعامل با محیط طبیعی و محیط اجتماعی و نیز نقصان کیفیت محیط کالبدی، ویژگی عمومی بسیاری از مجموعه‌های مسکونی کنونی در شهرهاست. هرچند طراحی و ساخت مسکن به ظاهر امری ساده به نظر می‌رسد اما بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد این موضوع اقدامی پیچیده و میان تخصصی است که به ابعاد گوناگون حیات انسانی از ساحت فردی تا ساحت اجتماعی و به نیازهای مادی و معنوی انسانی مرتبط است.به گزارش «دنیای اقتصاد»، توجه به عوامل گوناگون و موثر در طراحی و ساخت مسکن مانند عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقلیم، تکنولوژی و کیفیت فضای کالبدی و تعاملات میان تخصصی از ضروریات ایجاد مسکن مطلوب محسوب می‌شود.

از موارد مهم در طراحی مسکن توجه به مقیاس‌های مختلف از خرد تا کلان، از تک واحد مسکونی تا بلوک‌های ساختمانی و مجموعه‌های در مقیاس شهری است. کیفیت معماری مسکن، سیما و منظر شهری، توجه همزمان به عرصه خصوصی و عرصه‌های عمومی و همگانی، الگوها و قرارگاه‌های رفتاری از ابعاد مهم در طراحی شهری محسوب می‌شود.طراحی مسکن به مثابه اقدامی چند تخصصی و سیستمی از نظام‌های مختلف است. این طراحی در نسبت با نظام زیست‌محیطی با توجه به موضوعاتی نظیر انرژی کارآیی و بازیافت صورت می‌گیرد. از سوی دیگر طراحی مسکن ارتباط تنگاتنگی با نظام اجتماعی و فرهنگی دارد. بر این اساس توجه به نظامات محله‌ای و همسایگی، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، امنیت و قابلیت دفاع در طراحی مسکن باید مورد توجه قرار بگیرد. در کنار موارد مذکور در طراحی مسکن، شاخص‌های نظام کالبدی اعم از تراکم، ارتفاع، فرم کالبدی، دانه بندی، سازمان‌های فضایی، فضاهای پر و خالی یا باز و بسته نیز مورد توجه قرار می‌گیرد.یکی دیگر از موضوعاتی که در طراحی مسکن باید لحاظ شود، طراحی در نسبت با منظر شهری است. توجه به موضوعاتی نظیر نمای از دور، خط آسمان، نشانه ها، گره‌ها و لبه‌ها، کیفیت‌های منظر، وحدت، تنوع، سلسله مراتب، تناسبات و اندازه‌ها در این بخش قرار می‌گیرد.

همچنین تفکیک، تقسیم و ارتباط عرصه‌های خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی نیز باید در طراحی مسکن مدنظر قرار گیرد. اما اینها تنها مواردی نیست که طراحی مسکن بر پایه آن صورت می‌گیرد. حوزه‌هایی همچون نظام حرکت و دسترسی، پیاده‌راه‌ها، دسترسی به وسایل نقلیه عمومی، نظام تکنولوژی و فناوری، نظام ایمنی در برابر سوانح طبیعی اعم از سیل، زلزله، آتش‌سوزی، توفان و نظایر آن و نظام بهداشت و سلامت، تحرکات بدنی و انسانی، ورزش و هوای سالم از دیگر وجوهی است که توجه به آنها در طراحی مسکن ضرورت دارد.ناکارآمدی و نقصان کیفیت فضای کالبدی واحدها و مجتمع‌های مسکونی موجود و عدم توجه به عوامل و کارکردهای گوناگون موثر در طراحی، ‌ویژگی بسیاری از مجتمع‌های مسکونی امروزی محسوب می‌شود. بررسی وضعیت کنونی مسکن نشان‌دهنده مجموعه‌ای از مشکلات است که از طراحی نادرست نشات گرفته است. عدم همسازی با اقلیم و شرایط محیطی، عدم توجه به مصرف انرژی و راه‌های صرفه‌جویی و جلوگیری از اسراف، آلودگی محیط زیست، نقصان رابطه با طبیعت، عدم تعادل در توزیع مکانی کاربری‌ها، فقدان عرصه و فضاهای همگانی و نیمه خصوصی در تجمع‌های مسکونی، اختلاط دسترسی‌های سواره و پیاده، وجود ازدحام و غلبه خودرو در عرصه‌های همگانی و نیز فقدان راه‌های پیاده آرام و امن برای ساکنان از مهمترین مشکلات مسکن در طراحی‌های شهری کنونی است.

رابطه میان ارتفاع ساختمان با وقوع جرم

مشکلات طراحی مسکن در طراحی شهری جدید در کشورهای دیگر نیز سابقه دارد. «جهنم روی زمین» عنوانی است که یکی از ساکنان مجموعه‌های مسکونی «پروت ایگو» به آن داده بود. این مجموعه که در سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۲ یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های مسکونی آمریکا محسوب می‌شد، با شکست سنگینی مواجه شد.طبقات اول این مجموعه که شامل دو هزار و ۷۴۰ واحد در ۵۰ بلوک ۱۱ طبقه بود، برای فعالیت‌های جمعی و تعاملات اجتماعی باز نگه داشته شده بود، اما کسی نسبت به این مکان حس تعلق نداشت و بسیار ناامن بود. راهروها، لابی، آسانسور و پله‌ها اماکنی خطرناک و کثیف بودند، به طوری که زنان مجبور بودند برای بردن کودکان به مدرسه یا خرید به صورت گروهی خانه‌ها را ترک کنند. تنها ۶۰ درصد از واحدهای این مجموعه اشغال شده بود که در نهایت با ۳۰۰ میلیون دلار ضرر، ۱۰ سال بعد از ساخت، تخلیه و منهدم شد.مطالعات دانشگاهی بعدی نشان داد میان ارتفاع ساختمان‌ها با میزان وقوع جرم و جنایت در خانه‌های عمومی رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارت دقیق تر، جرم و جنایت در فازهای داخلی ساختمان‌های مسکونی با بیش از ۱۳ طبقه، ۳۸ درصد بیشتر از ساختمان‌های سه طبقه است.از زمانی که خودروها خیابان‌ها را تسخیر کردند، ترس و نگرانی جزو جدایی ناپذیر زندگی روزمره شهرها شد. فراهم کردن زمینه استفاده از دوچرخه و پیاده روی امن مهمترین راهکاری است که طراحی شهری جدید برای حل مشکلات این بخش پیشنهاد می‌کند. اما در بسیاری از شهرهای کنونی طراحی مسیر امن برای استفاده دوچرخه وجود ندارد و اختلاط خودرو و انسان مدرن یکی از معضلات طراحی‌های شهری کنونی است.

تاثیر مقیاس‌های شهری بر تعاملات اجتماعی

یکی از مواردی که ارتباط میان مسکن و طراحی شهری مطلوب را روشن می‌کند، توجه به مقیاس‌های انسانی، ساختمانی و ماشینی است. برابر استاندارد، فاصله صفر تا ۴۵ سانتی متر میان دو انسان فاصله صمیمی، ۴۵ تا ۱۲۰ سانتی متر فاصله شخصی، ۲/ ۱ تا ۷/ ۳ متر فاصله اجتماعی و بیش از ۷/ ۳ متر فاصله عمومی محسوب می‌شود. به این ترتیب در شهری که دارای عناصر و اجزای ابرپیکر مسکونی باشد، سرعت در شهر تحت تاثیر معماری فضاهای مسکونی قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال، ونیز یک شهر پنج کیلومتر در ساعت با فضاهای کوچک، نشانه‌های باظرافت، جزئیات مناسب و تجمع انسان‌هاست. این شهر تجربیات و محرک‌های حسی ارزشمندی ارائه می‌کند. این در حالی است که دبی اساسا یک شهر ۱۰۰ کیلومتر در ساعت است که فضاهای بزرگ، نشانه‌های بزرگ، ساختمان‌های بزرگ و سطح صدای بالا دارد. مطالعات و بررسی میدانی فاصله شهروندان در تعاملات اجتماعی نشان می‌دهد مقیاس‌های شهری و ساختمانی روی مقیاس انسانی در شهرهای مختلف نیز اثرگذار است، به نحوی که در شهرهای با مقیاس ساختمانی بزرگ‌تر حتی فاصله میان دو انسان پیاده با نسبت خویشاوندی مشابه، بیش از شهرهای کوچک مقیاس است. مجموعه این موارد از پیچیدگی تاثیر جایگاه مسکن در طراحی شهری جدید و ضرورت توجه مضاعف به این موضوع در طراحی‌های شهری کنونی حکایت دارد. هرچند این طور به نظر می‌رسد که نامزدهای نخست طراحی صحیح مسکن، شهرهای جدید هستند.